ترجمه:
اى که هر رمیده دور از خانمان به تو الفت مىگیرد و هر اندوهگین دل شکسته
گشایش از تو مىخواهد و هر رانده بىکس و یاور را تو فریادرسى و هر بینواى
دور افتاده را تو مددکارى
ترجمه:
آیا هنگام تندرستى که روزیهاى پاکیزهى خود را بر من گوارا ساخته بودى و
مرا در طلب رضایت و فضل خود چالاک گردانیده و براى اداى طاعاتى که توفیق
دادى مرا نیرو بخشیدهاى
ترجمه:
یا هنگام بیمارى که مرا از آلودگیها پاک کردى و تحفهها فرستادى تا بار
پشت مرا از گناهان سبک گردانى و از چرک معصیت که بدان آلودهام پاک سازى و
متوجه کردى مرا که قدر نعمت پیشین را بدانم، و به یاد من آوردى که به توبه
زنگ گناه را از خویشتن بزدایم
ترجمه:
و در این میان نویسندگان بر من چندان عمل صالح نوشتند که در اندیشهى هیچ
دل نگنجد و هیچ زبان یاراى برشمردن آن را ندارد و هیچ یک از اندامهاى من
رنجى براى آن عمل نکشیده بلکه محض فضل و احسان تست
ترجمه:
خدایا پس درود بر محمد و آل او فرست و آنچه را براى من پسندیدهى محبوب من
گردان و تحمل آنچه فرود آوردهاى بر من آسان ساز و از پلیدیهاى اعمال
گذشتهام پاک کن و شر کارهاى پیش را از من دور گردان و کام مرا از عافیت
شیرین کن و سردى تندرستى را به من بچشان و چنان کن که از این بیمارى سوى
عفو تو راه یابم و از این فرسودگى به آمرزش تو نائل شوم و از این اندوه به
شادى از جانب تو رسم و از این سختى که بهبود یابم به گشایش از طرف تو
کامیاب گردم
هیچ موجودی از هیچ موجود دیگری راضی نمیشود، مگر به وساطت مقام امام هشتم....
مقام رضا در عرفان و
اخلاق اسلامی از بالاترین مقامات است که در آثار مختلف روایی، اخلاقی و
عرفانی از آن بحث شده است. این اصطلاح ریشه در قرآن کریم و اسمای الهی دارد
و خداوند خود را بدین لقب و صفت ستوده و از آن به رضوان تعبیر کرده است.
(1)
تعریف مقام رضا در عرفان
از نگاه عرفا برای مقام رضا تعاریف متعددی مطرح شده است. از نظر برخی رضا
عبارت از است رفع کراهت و استحلای مرارت احکام قضا که بعد از عبور از منزل
توکل است و نهایت مقام سالکان است. (2) بعضی رضا را خشنودی بنده از خداوند و
مقدرات او می دانند و معتقدند مقام رضا فوق مقام تسلیم دون مقام فنا است.
(3)
این مقام از آن جهت که مفتاح مغالق ابواب باقی مقامات است، به باب الله الاعظم موسوم شده است.(4)
علت تسمیه حضرت رضا علیه السلام به این نام
هر یک از امامان دوازده گانه با وجود برخورداری از کمالات و فضایل اخلاقی
در حد کامل و تمام، به نوعی بیانگر تجلی یکی از اسماء و صفات الهی بوده و
بیش از دیگران در ظهور آن صفت درخشیده اند. در واقع نام های همه ائمه بازگو
کننده یک سلسله واقعیاتی متناسب با شخصیت آنها بوده است.
ترجمه:
اى خداى من! مىدانى که از فلان بن فلان به من چه رسید؟ ستمى که تو ناروا
شمارى و بىحرمتى که تو آن را منع فرمودهاى. چون از بسیارى نعمت تو باد در
سر آورده و از انکار تو بر وى نمىهراسد
ترجمه:
و مرا در مسئلت تو ترغیب مىکند تفضل تو بر کسى که روى به تو آورد و به
گمان نیکو سوى تو آمد. چون هر احسانى که از تو رسد افزون از استحقاق بندگان
است و همه نعمتهاى تو بىعلت و سبب
ترجمه:
اى که یادکنندگان تو را یاد تو ارجمند گرداند و اى که سپاسگزاران تو را
سپاس تو رستگار کند و اى کسى که مطیعان تو را فرمانبردارى تو نجات بخشد، بر
محمد و خاندان او درود فرست و دل ما را به یاد خود از یاد دیگران بپرداز و
زبان ما را به سپاسگزارى خود از سپاس دیگران بازدار و اعضاى ما را در
اطاعت خود از عبادت دیگران منصرف کن
ترجمه:
و اگر براى ما فراغتى مقدر کرده آن فراغت را چنان به سلامت بگذران که وبال
نیاورد و ملال نرساند، نویسندگان گناهان با نامه سفید بازگردند و
نویسندگان طاعات از نوشتن حسنات ما شادمان باشند
ترجمه:
و چون روزهاى عمر سپرى شود و مدت زندگى بسر آید و دعوت تو حضور ما را لازم
شمرد و ما ناچار آن دعوت را اجابت کنیم پس بر محمد و خاندان او درود فرست و
چنان مقدر فرما که وقتى نویسندگان اعمال یک یک کارهاى ما را بر ما شماره
کنند آخرین عمل ما توبهاى باشد مقبول، و پس از آن ما را بر گناهى که مرتکب
شده باشیم واقف نسازند و بر نافرمانى که از ما صادر شده باشد آگاه نکنند
ترجمه:
اى بىنیازترین بىنیازان اینک ما بندگان توایم در پیشگاه تو و من از همه
محتاجتر. پس به توانگرى خویش حال ما درویشان را نیکو گردان و به منع عطا
قطع امید ما مکن تا آن کسى که از تو طلب سعادت مىکند بدبخت نگردد، و آنکه
از فضل تو چشم عطا دارد نومید نشود،
ترجمه:
اگر از جانب تو نومید شویم سوى که بازگردیم و از در خانه تو کجا برویم.
پاکا خداوندا! ما فروماندگانیم و تو اجابت فروماندگان را واجب کرده و
مستمندانیم که گشودن مشکل آنها را نوید دادى
ترجمه:
سزاوار مشیت و شایسته عظمت و بزرگى تست که بر مستمندان ببخشائى و آن کس را
که فریادرس خواهد به فریاد رسى. به زارى ما رحمت آر و چون خویش را بر
آستان تو افکندیم ما را بىنیاز کن
ترجمه:
خداوندا هر وقت ناگزیر باید از دین ما کاسته شود یا از دنیا چنان کن که
کاهش در آن شود که زودتر فانى مىگردد و بازگشت ما سوى آن باشد که بیشتر
باقى ماند
ترجمه:
و هرگاه آهنگ دو چیز کنیم که یکى تو را خشنود سازد و دیگرى تو را به خشم
آرد دل ما را به جانب آن کش که تو را از ما خشنود کند و نیروى ما را از
آنچه موجب خشم تست سست گردان
ترجمه:
خداوندا ما را ناتوان آفریدى و بنیاد ما بر سستى نهادى و از آبى حقیر و
پست آفرینش ما را آغاز کردى. جنبش ما به نیروى تست و از خود نیرو نداریم
مگر به مددکارى تو