شهید دکتر احمدرضا احدی

۲۸۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «America» ثبت شده است

سازمان سیا نقشه قتل کاسترو از رهبران سیاسی کوبا را کشیده بود

سازمان سیا نقشه قتل کاسترو از رهبران سیاسی کوبا را کشیده بود

سازمان سیا نقشه قتل کاسترو از رهبران سیاسی کوبا را کشیده بود.

به هنگام شصتمین سالگرد حمله به جزیره خوک ها، سازمان امنیت ملی اسنادی را از طبقه بندی خارج می کند که از سال 1960 روایت می کند که ماموران این آژانس برای یک تصادف مرگبار می خواستند 10000 دلار بپردازند. هم چنین طرح حمله دیگری برای کشتن فیدل کاسترو جزئی از طرح حمله به جزیره خوک ها بود.

در اولین طرح شناخته شده CIA برای قتل رهبران انقلاب کوبا، مدیران ارشد این سازمان به خلبان هواپیمای حامل کاسترو که از پراگ عازم هاوانا بود، پیشنهاد داده بودند که در ازای اتمام موفقیت آمیز ماموریت، 10000 دلار به او بپردازند تا خطرات یک تصادف تنظیم شده هوایی را بپذیرد. خلبان پرواز، که از قبل به عنوان یک منبع اطلاعاتی CIA به خدمت این سازمان در آمده بود درخواست کرده بود که در صورت مرگش، آمریکا به فرزندان او تحصیلات دانشگاهی اعطا کند و کارگزار سازمان سیا، ولیام جی. موری William j. Murray نیز گزارش داده که این تضمین به او داده شده بود. بنا به گزارشات فوق سری بین مقامات رده بالای CIA و پایگاه این سازمان در هاوانا و گزارشی که موری بعدا در مورد "فعالیت های مورد سوال" ارائه کرده، این طرح سریعا بعد از این که خلبان کوبایی، خوزه رائول مارتینز به موری گفت برای پرواز چارتر (اختصاصی) برای انتقال کاسترو و دیگر مقامات عالی رتبه کوبایی به پراگ در 21 جولای انتخاب شده است، توسعه یافت. بعد از آنکه موری، مقامات بالادستی خود در لنگلی را از این موضوع مطلع کرد و همین طور به کمیسیون راکفلر Rockefeller Commission در سازمان سیا گفته بود، مقامات ارشد پیغام دادند که آن ها یک "تصادف مرگبار" را در نظر می گیرند و پرسیده بودند که آیا خود خلبان به این موضوع علاقه دارد یا نه؟

وقتی که خلبان برای پرواز به پراگ، به هاوانا رفته بود، موری این طرح را با مارتینز به بحث گذاشته بود. موری به لنگلی گزارش داده بود که" سوژه مایل است خطرات محاسبه شده را بپذیرد اما در مورد امکان های زیر که می تواند تصادفی باشد محدودیت دارد: الف: آتش گرفتن موتور به هنگام بلند شدن هواپیما که جلوی سفر را می گیرد یا آن را به تعویق می اندازد، ب: روش مبهم شیرجه زدن داخل آب تقریبا سه ساعت بعد از پرواز از کوبا. سوژه نقص موتور را به علت خطر حتمی آتش سوزی یا کمبود شانس برای نجات جان هیچ مسافر یا خدمه را رد می کند... در مورد این که بتواند یک تصادف واقعی را بدون در خطر انداختن جان همه خدمه انجام دهد، تردید دارد.". بعد از آنکه مارتینز به پراگ رفت، پایگاه هاوانا یک مسیر ارتباطی دیگر پیدا کرد با اسم رمز تریسی بارنزTracy Barnes  که نقشه قتل را رد کرده بود. او گفته بود "دنبالش نباش و حرفش را نزن" و بعد از آن، دیگر راهی برای دسترسی به خلبان نبود. وقتی که مارتینز برگشت، به موری گزارش داد که "این امکان وجود ندارد که یک تصادف ترتیب دهم، آن گونه که درباره آن بحث کرده بودیم". این نقشه تصادف به طور غیر مستقیم در گزارش کمیته ویژه سنا در مورد "نقشه های قتل گفته شده CIA برای رهبران خارجی" که در سال 1976 و بعد از یک تحقیق و تفحص در عملیات های پنهان سازمان سیا، با هدایت سناتور، فرانک چرچ منتشر شد، ارائه شده. کمیته چرچ، این حمله را به عنوان اولین حمله ای که علیه جان یک رهبر کوبایی که توسط سازمان سیا انجام شده و این کمیته از آن خبر دارد تشخیص داد اما از ارائه جزئیات کلیدی خودداری کرد یا شاید هم  آن ها را رد کرد- از جمله این که آن قاتلِ مایل به انجام نقشه قتل، یک خلبان بود و آن تصادف یک هواپیمای مسافربری غیرنظامی را در بر داشت. اسناد فوق سری که بعدا به عنوان بخشی از اطلاعات ثبت شده قتل جان اف کندی از طبقه بندی خارج شد و توسط تحلیل گر ارشد آرشیو سازمان امنیت ملی، جان پاردوس John Pardos برای جمع آوری در آرشیو دیجیتال، به دست آمد، که عنوان آن بود "عملیت سری سازمان سیا، سال (اطلاعات) 1975".

 

نقشه قتل خلیج خوک ها

عملیات خلیج خوک ها همین طور شامل عملیات پیچیده سازمان سیا برای قتل فیدل کاسترو بود که تنها چند هفته بعد از تلاش تازه برای کشتن برادرش انجام شد. در آگوست سال 1960 مدیر عملیات های سری سیا یعنی ریچارد بیسل Richard Bissel دستور آنچه که خاطرات یکی از  "تک چشم های سازمان سیا" آن را "یک عملیات حساس که نیازمند اقدام گنگستری بود" توصیف می کند را داد. در حالی که مدیران ارشد CIA متهم به عملیات خلیج خوک بودند، بیسل قصد داشت که کاسترو را به قتل برساند و شانس سازمان سیا برای موفقیت در برنامه ضدانقلابی این سازمان برای سرنگونی حکومت کاسترو را افزایش دهد.

در یک مصاحه ضبط شده که کورنبلا Kornbluh با جیکوب استرلاین Jacob Sterline، مدیر حمله به پارلمان، که عضو CIA بود انجام داد، استرلاین گفت که از او خواسته شده بود که برای علت نامعلومی، 150000 دلار از بودجه خودش را به جای دیگری انتقال دهد، اما او رد کرده تا اینکه توسط مدیر امنیتی بیسل، یعنی شفیلد ادواردز توجیه شده است. بعد از اینکه او فهمید که این بودجه برای پرداخت به مافیا برای قتل کاسترو به وسیله قرص هایی سمی که توسط بخش فنی این سازمان ساخته شده بود، اختصاص داده شده، استرلاین به رییس بخش وسترن همپشایر، j. c. king اعتراض کرده. "من گفتم که جی سی. می فهمی که این باعث می شود که مردم کل این داستان را شوخی تلقی کنند اگر که راه آسانتری برای قتل کاسترو وجود داشته باشد؟".

استرلاین به کورنبلا گفت "من فکر کردم که این کاملا غیر اخلاقی است که ما خودمان را درگیر چیزی مثل این کنیم. اولا من برای قبول این موضوع مشکل داشتم، اما در وهله دوم من فکر می کردم که این عملیات در بهترین حالت شکست دادن خودمان است (کتاب پیتر کورنبلا، "منتشر شده از خلیج خوک ها"، ص 264 تا 265). این آرشیو سه شرح واقعه از دوره کاسترو در کوبا ارائه می دهد که به طور طبیعی به پایین خود رسید. به هنگامی که حزب کمونیست کوبا در هشتمین کنفرانس حزب برای شستمین سالگرد حمله به خلیج خوک ها تشکیل شد، کاسترو از جایگاه قدرتمند خود به عنوان رهبر حزب کناره گیری کرد. "درست بعد از اینکه حمله کنندگان مورد هدایت سیا شکست خوردند، این یک نقطه عطف تاریخی شد برای یک انقلاب جوان". بنا به نظر پیتر کورنبلا که پروژه آرشیو کوبا را مدیریت کرد، "شروع رسمی دوره پس از کاسترو یک نقطه عطف مهم برای آینده کوبا رقم می زند".

 

اسناد

سند اول

https://nsarchive.gwu.edu/dc.html?doc=20616617-1

بعد از رسوایی در مورد تلاش CIA برای قتل رهبران خارجی مثل فیدل کاسترو که در اوایل سال 1975 در رسانه ها منتشر شد، یک مامور سابق در پایگاه هاوانا به اسم ویلیام جی. موری پرونده ای برای گزارش به بازرس سازمان درباره اولین نقشه قتل شناخته شده در کوبا برای قتل یک رهبر انقلاب این کشور کاسترو - تشکیل داد. موری در این باره، بازگو می کند که چطور یکی از مامورین اطلاعاتی جذب شده که یک خلبان بود، او را در 18 جولای 1960 مطلع کرده که برای پرواز به پراگ، برای انتقال کاسترو و دیگر مقامات کوبایی انتخاب شده. بعد از آن که او رهبران بلند پایه سازمان سیا را از این موضوع مطلع کرد، موری یک پیام فوری و فوق محرمانه از یک منبع اطلاعاتی دریافت کرد که به او یاد داد که 10000 دلار یا بیشتر، برای ترغیب خلبان برای "همکاری برنامه ریزی شده یک تصادف در حین سفر برگشت به پراگ" به او پیشنهاد دهد. خلبان پذیرفت که "خطر محاسبه شده اما محدود آن راه هایی که به طور تصادفی پیش برود را بپذیرد". در نهایت هیچ تلاشی انجام نشد و سران سازمان سیا دستورات خود را پس گرفتند.

 

سند دوم

https://nsarchive.gwu.edu/dc.html?doc=20616618-2

مقامات بلند پایه CIA در بخش عملیات سری، این تلگرام فوری را به مامور خود در هاوانا، ویلیام موری فرستادند و به او گفتند که یک خلبان که قرار بود کاسترو را با پرواز از پراگ به هاوانا انتقال دهد، ترغیب کند "که خطرات یک تصادف تنظیم شده در طول سفر برگشت را بپذیرد". CIA مایل بود که 10000 دلار ارائه دهد و یک درخواست معقول بیشتر را، وقتی که تصادف به اتمام رسید، انجام دهد. این منبع اطلاعاتی با بیان جمله "امکان حذف سه تن از رهبران ارشد کوبا، توجه ویژه ای را در میان مدیران ارشد سازمان سیا به خود جلب کرده" شروع می کند.

 

سند سوم

https://nsarchive.gwu.edu/dc.html?doc=20616619-3

بعد از مشورت با خلبان، درست قبل از این که او به پراگ برود، موری گزارش می دهد که "سوژه مایل است خطرات محاسبه شده را بپذیرد" اما "برای امکان هایی که ممکن است تصادفی پیش برود" محدودیت دارد. دو امکان مطرح شده با خلبان، یعنی پنچر کردن لاستیک های هواپیما برای ایجاد یک تصادف، و حتی یک تصادف واقعی، به نحوی که باعث خرابی موتور هواپیما شود، به دلیل "نبود امکان برای نجات هیچ یک از خدمه و مسافران" توسط او رد شده است. در میان گزینه هایی که خلبان در نظر گرفته "روش مبهم شیرجه زدن در آب، حدود سه ساعت بعد از خروج از کوبا" وجود دارد.

سند چهارم

https://nsarchive.gwu.edu/dc.html?doc=20616614-4

هنگامی که خلبان به سمت پراگ رفت، مدیران ارشد CIA پیام دوم، کوتاه و دو جمله ای خود را به عامل خود فرستادند که عملیات را متوقف کرد و بیان می کرد "دیگر آن عامل مرجع را دنبال نکنید" و همین طور "این موضوع را فراموش کنید". آن اطلاعات خیلی دیر به خلبان رسید چرا که CIA دیگر نمی خواست که نقشه قتل را به پیش ببرد.

 

سند پنجم

https://nsarchive.gwu.edu/dc.html?doc=20616615-5

کمیته رسمی راکفلر که از سوی رییس جمهور، جرالد فورد منصوب شده بود که سو مدیریت CIA را بررسی کند، از  ویلیام موری درباره نقشه قتل کاسترو در سال 1960 تحقیق کرد و در کنار آن بحث های بیشتری درباره نقش سازمان CIA در تشویق تلاش برای سرنگون کردن حکومت کاسترو در اوایل دهه 1960 انجام داد. خاطرات آن جلسه نشان می دهد که موری به این موضوع اشاره کرده که "در بسیاری از کشور های لاتین، قتل یک مسئله تاریخی بوده و یک شکل غیر معمول از تغییر حکومت نیز نبوده است".

 

سند ششم

https://nsarchive.gwu.edu/dc.html?doc=20616616-6

مدیر امنیتی سازمان CIA ، هاوارد جی. آزبورن یک خلاصه با جزئیات به معاون مدیر  CIA برای همکاری در قتل کاسترو قبل از حمله به خلیج خوک ها ارائه می کند. داستان از آن جا شروع می شود که معاون مدیر برنامه ها، ریچارد بیسل دستور یک "عملیات حساس که نیاز به کار گانگستری دارد" را می دهد. هدف عملیات از بین بردن فیدل کاسترو بود. گزارش توضیح می دهد که چطور، رابرت ماهیو Robert Maheu به عنوان یک "فیوز خودکار" برای نزدیک شدن به جانی روسلی Johny Roselli و سم گولد Sam Gold استفاده شده است. همین طور توضیح می دهد که چطور بخش خدمات فنی سازمان CIA "قرص هایی با قابلیت حل شدن سریع، با کشندگی بالا و غیر قابل ردیابی (یا حداقل ردیابی)" به عنوان وسیله ترور را توسعه داده است. 6 عدد قرص تهیه و سریعا توسط رابط های مافیا به کوبا، منتقل شد. وقتی که خوآن اورتا Juan Orta  آن "پاهای طلایی" را دریافت کرد، قرص ها به یک عضو از "حزب تبعیدی کوبا"، آنتونی ورونا، ارسال شد که به عوامل در هاوانا داده شود. "توانایی ورونا به صورت کامل استفاده نشد چرا که پروژه بعد از آن که حادثه خلیج خوک ها اتفاق افتاد کمی بعد کنسل شد. "


سیدآریا مرتضوی

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

غنی‌سازی 60 درصد در نطنز اشتباه محض است

غنی‌سازی 60 درصد در نطنز اشتباه محض است

غنی‌سازی 60 درصد در نطنز اشتباه محض است

 

آغاز غنی‌سازی 60 درصد، اقدام بسیار مثبتی در قبال عملیات تروریستی آمریکا و اسرائیل در سایت نطنز بود و به بدخواهان ایران به‌خوبی نشان داد که جمهوری اسلامی به‌هیچ‌عنوان از حق مسلم خود کوتاه نخواهد آمد و هر چه عرصه را بر او تنگ‌تر کنند، ایران نیز به دستاوردهای بالاتری خواهد اندیشید.

اما چه کسی است که نداند تأسیسات نطنز باگ امنیتی دارد و در کمتر از یک سال اخیر، دو خرابکاری اساسی در آن صورت گرفته است و به‌هیچ‌عنوان مناسب نصب سانتریفیوژهای مدرن و شروع غنی‌سازی نیست.

امیدواریم در چند ماه آینده به دلیل کوتاهی بعضی از مسئولین یا شاید هم نفوذ برخی افراد ناسالم به درون سایت‌های اتمی کشور، مجدداً حوادث تلخ این‌چنینی تکرار شود و ابراز تأسف نکنیم که کاش غنی‌سازی را در سایت امن‌تری مانند فردو دنبال می‌کردیم!

سایت فردو از امنیت بالاتری در مقایسه با نطنز برخوردار است و به دلیل زیرزمینی بودن، عملاً نمی‌شود آن را با حملات هوایی نیز از کار انداخت. حال که یک تروریسم دولتی می‌تواند برخلاف توافقات بین‌المللی به سایت‌های ایران ضربه بزند، پس چه دلیلی وجود دارد که ایران همچنان به برجام پایبند باشد و طبق میل تروریست‌ها فعالیت‌های هسته‌ای خود را در نطنز بی‌دفاع ادامه دهد؟

فردین ساریخانی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

آیا قطع شدن ناگهانی برق در یک مجتمع غنی سازی خطری بزرگ است

آیا قطع شدن ناگهانی برق در یک مجتمع غنی سازی خطری بزرگ است

آیا قطع شدن ناگهانی برق در یک مجتمع غنی سازی خطری بزرگ است

 

 

سانتریفیوژ یک استوانه تو خالی است که داخل یک پوسته محافظ قرار دارد و حدود  850- 1900 دور در ثانیه می‌چرخد.

اگر برق ناگهانی قطع شود 2 اتفاق در سانتریفیوژ  می‌افتد:

1-انفجار

2-تخریب

 

برای همین از باتری جهت تامین برق سانتریفیوژ ها استفاده می‌شود.

برای اینکه این اطمینان به وجود بیاید که برق ناگهان قطع نشود. همیشه از یک سیستم برق اضطراری هم استفاده می‌شود برای مواقعی که باتری ها خراب شوند.

 

اتفاقی که در نطنز افتاده این بوده که انفجار مسیر اتصال برق اضطراری را هم قطع کرده و همین علت باعث شده که تقریبا همه سانتریفیوژ هایی که در آن لحظه فعال بوده اند، از بین رفته باشند و تمامی آبشار ها نیاز به جایگزینی داشته باشند.

 

 به وصل شدن چند سانتریفیوژ کنار هم به صورتی که محصول خروجی از سانتریفیوژ اول، خوراک ورودی سانتریفیوژ بعدی باشد آبشار میگویند.

 

در واقع این عملیات تروریستی باعث تخریب و انفجار بعضی از سانتریفیوژ های عملیاتی شده که احتمالا باعث ایجاد آلودگی رادیو اکتیوی در محل غنی سازی شده است.

 

حال این سوال بزرگ مطرح است، با اینکه یکبار تروریست های اسرائیلی قصد قطع کردن برق در فوردو را داشته اند و این تجربه را داشته ایم،  چرا واحد های فنی و تصمیم گیر و امنیتی برای تامین امنیت کامل شبکه های توزیع برق در مجتمع نطنز کاری انجام نداده اند؟

 

سجاد سنجری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

آیا غنی سازی ۶۰٪ یک بلوف سیاسی است

آیا غنی سازی ۶۰٪ یک بلوف سیاسی است

آیا غنی سازی 60? یک بلوف سیاسی است

 

در حال حاضر در ساختمانی که در آن غنی سازی انجام می گرفته، جایگزینی سانتریفیوژ ها و نصب آبشار ها به دلیل آلودگی رادیو اکتیوی محیط  حاصل از کرش کردن سانتریفیوژ ها در اثر قطع ناگهانی برق امکان پذیر نمی باشد.

 

حتی اگر این آلودگی وجود نداشت به دلیل انفجار تروریستی ای که دفعه قبل در ساختمان مونتاژ  اتفاق افتاد و مجموعه ماشین های ابزار دقیق تخریب شدند، توان تولیدی سانتریفیوژ سازمان انرژی هسته ای به شدت کاهش داشته است.

 

با توجه به این مساله فقط جایگزین کردن این تعداد سانتریفیوژ نزدیک یک سال زمان نیاز دارد.

 

 

حال به این نکته توجه کنید که خود عملیات پاکسازی محیط آلوده یک فرایند به شدت زمان‌بر است.

 

 

سجاد سنجری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

حادثه نطنز و مطالبه کاربران فضای مجازی برای پرهیز از اقدام منفعلانه ایران

حادثه نطنز و مطالبه کاربران فضای مجازی برای پرهیز از اقدام منفعلانه ایران

حادثه نطنز و مطالبه کاربران فضای مجازی برای پرهیز از اقدام منفعلانه ایران

 

حادثه خرابکاری در بخش‌هایی از تاسیسات نطنز طی روزهای گذشته ضمن بازتاب‌های متعدد و گسترده در رسانه‌های جریان اصلی داخل و خارج، با موجی از واکنش‌های کاربران شبکه‌های اجتماعی نیز همراه بوده است.

 

براساس(  https://t.me/sureesrafill/9566 ) رصد دیتاک، کاربران شبکه‌های اجتماعی با 79,158 هزار بار استفاده از هشتگ #نطنز نسبت به اقدام خرابکارانه در تاسیسات هسته‌ای واکنش نشان داده‌اند؛ این واکنش‌ها بخشی با تاکید بر گزاره «اگر نزنیم می‌زنند» بوده است و برخی هدف را «بی اثرکردن مذاکرات در وین» عنوان کرده‌اند اما رویکرد غالب فعالان با سویه مطالبه جدی، ضرورت اقدام بازدارنده و درخور و بدون انفعال ایران با چنین اقداماتی بوده است.

 

 کاربران توییتر، از توییت علی‌اکبر رائفی‌پور که با اشاره به سخنان ظریف مبنی بر انتقام #نطنز را با پیشرفت‌های هسته‌ای می‌گیریم، نوشته است «ریشه‌ای‌ترین و قاطع‌ترین انتقام به زباله‌دان فرستادن لیبرال‌ها در انتخابات پیش رو است. #دولت_جوان_انقلابی» با 2949 هزار ریتوییت و 7499 لایک به‌عنوان پرریتوییت‌ترین و پرلایک‌ترین محتوا حمایت کردند.

همچنین کاربران در این بستر با 149?3 هزار توییت، 118?6 ریتوییت و 955?1 هزار لایک و 6235 پست در ساعت اقدام به کنشگری درباره اتفاق نطنز کرده‌اند.

 

 اتفاقات اخیر نطنز در بستر خبر نیز با 5?9 هزار محتوا بیشتر در قالب اطلاع‌رسانی واقعه، بازتاب و واکنش‌های داخلی و خارجی و طرفین موضوع بوده است که پایگاه‌های خبری با 2?4 هزار متن، خبرگزاری‌ها با 3?2 هزار محتوا و روزنامه‌ها با 347 خبر و تحلیل و 247 پست در ساعت نسبت به این رخداد، اطلاع‌رسانی کرده‌اند.

 

این موضوع در بستر تلگرام نیز مانند بستر خبر، ضمن تاکید بر خبررسانی و بازتاب واکنش‌ها، انفعال و عدم واکنش صحیح بعد از اقداماتی همچون ترور شهید فخری‌زاده و ... را علل باز تکرار چنین اقداماتی دانسته‌اند. کاربران و کانال‌های تلگرامی با 2?4 هزار پست و 81?6 میلیون بازدید و 851 پست در ساعت به کنشگری درباره اتفاقات نطنز پرداختند.

 متن خبر «موساد در حادثه نطنز نقش داشت» منتشر شده در کانال خبر فوری با 249?1 هزار بازدید، پرمخاطب‌ترین مطلب بستر تلگرام بوده است.

 

آنچه نباید از نظر دور داشت این است که تعلل در صیانت از مواضع و حوزه‌های استراتژیک و بنیادین هر کشور که اکثرا از مولفه های قدرت و اقتدار آن نیز قلمداد می‌شود، به هر علت و با هر توضیح و توجیهی عملی غیرمسئولانه و دور از منافع ملی محسوب می‌شود. شاید خوب بود روزی که قبل از ترور شهید فخری‌زاده تایمز اسرائیل نوشت: «بخش هسته‌ای ایران هدف اصلی است و ایران پاسخی نخواهد داد!» را منتشر و اعلام کرد، مسئولان مربوطه دور از رویاپردازی و با اتکا بر فکت‌های واقعی و تجربه زیسته‌های پیشین اقدام به ترسیم حوزه دیپلماسی و حدود آن می‌کردند تا امروز شاهد آن نباشیم که روزنامه‌های رژیم صهیونیستی با انتشار تصویر حاج قاسم، شهید فخری‌زاده و تاسیسات نطنز و کشیدن خط قرمز بر آن‌ها، سرمست از عدم واکنش‌های به‌موقع ما باشند. هیچ کس به کسی که بر رویش اسلحه کشیده، لبخند نمی زند!

معصومه نصیری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

نقطه عطف حملات مقاومت عراق علیه اشغالگری

نقطه عطف حملات مقاومت عراق علیه اشغالگری

نقطه عطف حملات مقاومت عراق علیه اشغالگری

 

چهارشنبه شب 25 فروردین ماه 1400 نقطه عطفی تاریخی در روند مبارزه با اشغالگری در عراق چند سال اخیر به شمار می رود زیرا مقاومت این کشور برای اولین بار با پهپاد توانست پایگاه ایالات متحده را در اربیل به دقت مورد هدف قرار دهد.

 

از تلفات حمله فوق گزارش های مختلفی منتشر شده است لکن ارتش ایالات متحده سانسور شدیدی را در این خصوص اعمال می‌کند.

 

هم‌زمان در حمله ای دیگر از طریق راکت به پایگاه غیرقانونی ارتش ترکیه در استان نینوا، یک سرباز  این کشور به هلاکت رسید.

 

در خصوص رخدادهای دیشب چند نکته به ذهن نگارنده می رسد.

 

1 مقاومت عراق مرتباً به دنبال به روز کردن سلاح های خود بوده و همچنین سعی دارد دقت آن را بالا ببرد.

 

2 ضعف سامانه دفاع هوایی پایگاه نظامی حریر در رهگیری پهپاد گروههای عراقی از پیشرفت های تکنولوژیکی محور مقاومت و ناتوانی آمریکا در مقابله با راهبرد نبرد نامتوازن این جبهه خبر می دهد زیرا تکنولوژی مدرن پدافندی فروخته شده آمریکا به عربستان نیز در برابر پهپادهای یمنی بارها ناکام مانده است.

 

3 در عملیات های گذشته مقاومت عراق از راکت های غیر دقیق 107 و 122 میلی متری استفاده می شد اما ورود هواپیمای بدون سرنشین به عرصه نبرد با ایالات متحده از عزم جدی محور مقاومت برای بیرون کردن آمریکا از عراق حکایت می کند.

 

4 پس از حمله دوشب پیش به مقر موساد در اربیل، عملیات دیشب نشان از ضعف جدی امنیت کردستان عراق جهت استقرار قدرت‌های غربی و صهیونیستی دارد و نیروهای امنیتی اقلیم نیز نمی‌توانند سپر مناسبی برای نیروهای آمریکا و اسرائیل شوند.

 

5 نبردهای نامتقارن طالبان با آمریکا، دولت بایدن را ناچار ساخت که رسماً خروج نظامیانش را از افغانستان اعلام کند؛ این در حالی است که ایالات متحده با هدف سرکوب قطعی این جنبش در سال 2001 به افغاستان لشکر کشیده بود.

 

 تحولات اخیر در همسایه شرقی ایران احتمالاً گروههای عراقی را به این تحلیل رسانیده که بالا رفتن تلفات انسانی، آمریکا را مجبور به خروج از عراق نیز خواهد کرد و همین عاملی شده که در هفته های اخیر حملات چریکی علیه ارتش عمو سام شدت بگیرد.

 

6 ترکیه نیز با مرگ یکی از سربازانش، هشداری جدی دریافت کرد که اگر هم‌چنان طمع ارضی نسبت به همسایه جنوبی خود داشته باشد، باید خود را مهیای رودررویی نظامی با مقاومت نماید و در این مواجهه میزان آسیب پذیری ارتش اردوغان بالا خواهد بود.

 

علیرضا تقوی نیا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

دیدگاه مقامات امنیتی رژیم صهیونیستی نسبت به برجام قابل توجه کسانی که در داخل انگ همصدایی با اسرائیل را به مخالفان برجام می زدند.

دیدگاه مقامات امنیتی رژیم صهیونیستی نسبت به برجام قابل توجه کسانی که در داخل انگ همصدایی با اسرائیل را به مخالفان برجام می زدند.

دیدگاه مقامات امنیتی رژیم صهیونیستی نسبت به برجام قابل توجه کسانی که در داخل انگ هم صدایی با اسرائیل را به مخالفان برجام می زدند.

 

جمهوریخواهان باید به دیدگاه‌های مقامات ارشد اطلاعاتی اسرائیل درباره توافق با ایران گوش دهند

 

ماریک فون رننکمف، تحلیلگر پیشین وزارت خارجه آمریکا در اداره امنیت بین الملل و منع گسترش جنگ افزار هسته‌ای و مقام منصوب دولت اوباما در وزارت دفاع آمریکا، در یادداشتی در روزنامه «هیل» نوشته است جمهوریخواهان مصمم به مخالفت با توافق هسته ای سال 2015 با ایران هستند. اما حزبی که خود را دارای تعهدی خلل ناپذیر به امنیت اسرائیل می‌داند خوب است بداند مقامات ارشد امنیتی و اطلاعاتی اسرائیل چه نگاهی به برجام دارند.

 

فون رننکمف می گوید از میان شش مدیر پیشین سازمان اطلاعات خارجی اسرائیل چهار نفر آشکارا از توافق هسته ای ایران تمجید کرده اند. هیچ کدام موضعی مشابه بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، نگرفته اند.

 

فرماندهی نظامی اسرائیل، کارشناسان ارشد امور هسته ای در اسرائیل، مدیران سابق اطلاعات داخلی اسرائیل، و نخست وزیر پیشین آن کشور همگی اظهارات رئیس سابق موساد در تعریف از برجام را بازتاب داده اند.

 

شبتای شاویت، مدیر موساد در سال های 1989 تا 1996 گفته است توافق هسته ای به ما 15 سال فرصت داد، اما با خروج ترامپ از برجام ایران اورانیوم غنی شده لازم برای دست کم یک بمب را دارد.

 

دنی یاتوم، مدیر موساد در سال های 1996 تا 1998 گفت ماندن آمریکا در برجام گرفتن امتیازهای بیشتر از ایران را ساده تر می کرد.

 

افرائیم هالوی، مدیر موساد در سال های 1998 تا 2002 اعلام کرد برجام باعث شد ایران دست کم یک دهه به سوی قابلیت های نظامی هسته ای حرکت نکند.

 

تامیر پاردو، دیگر مدیر موساد، به همراه چند کارشناس بلندپایه امنیت ملی در اسرائیل در نامه ای از رویکرد بایدن در برابر ایران حمایت کردند.

 

آمی آیالون، مدیر پیشین شین بت، در مورد قابلیت هسته ای ایران گفته برجام بهترین گزینه است.

 

کارمی گیلون، یکی دیگر از مدیران سابق شین بت، یکی از پرشورترین دفاع ها را از توافق هسته ای ایران در سال 2017 نوشت و از پرزیدنت ترامپ خواست از برجام خارج نشود. گیلون ادعا کرد اکثریت همکارانش در ارتش اسرائیل و جامعه اطلاعاتی از برجام حمایت می کردند.

 

آرامش در جبهه هسته ای ایران به ارتش اسرائیل فرصت تمرکز بر دیگر تهدیدها را می داد.

 

رویکرد نتانیاهو در تضاد با اجماع در جامعه اطلاعاتی اسرائیل قرار دارد. ایهود المرت، نخست وزیر سابق اسرائیل، هم کارزار حداکثری نتانیاهو را بزرگترین شکست اسرائیل توصیف کرده است.

 

موافقان برجام و مذاکرات مجدد بهتر است این نظرات را مجددا بخوانند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

سازمان سیا گروه ویژه ای را برای تحقیق درباره حملات نامرئی به دیپلمات ها و جاسوسان آمریکایی تشکیل می دهد

سازمان سیا گروه ویژه ای را برای تحقیق درباره حملات نامرئی به دیپلمات ها و جاسوسان آمریکایی تشکیل می دهد:

سازمان سیا گروه ویژه ای را برای تحقیق درباره حملات نامرئی به دیپلمات ها و جاسوسان آمریکایی تشکیل می دهد:

پس گذشت سه سال از زمانی که مارک پلیمرپولوس افسر ارشد سابق اطلاعات امریکا دچار حمله اسرارآمیزی در مسکو شد و زندگی اش برای همیشه تغییر کرد، سر انجام پزشکان علائم آسیب مغزی، مشکلات خواب و اضطراب را در وی تشخیص دادند.

مرکز پزشکی والتر رید پس از سالها تلاش پلیمرپولوس برای معالجه، بیماری وی را تشخیص داد. پلیمرپولوس یکی از 40 مقام دولت آمریکا است که در روسیه، چین،کوبا و سایر نقاط جهان قربانی حملات نامرئی شده اند. سازمان سیا اولین گروه ویژه خود جهت بررسی حملات مشکوک با اشعه مایکروویو به افسران اطلاعاتی آمریکا را تشکیل داده است. جریان پلیمرپولوس چالش پیچیده ای را برای بایدن در رویارویی با روسیه ایجاد کرده است. تعداد تجاوزاتی که روسیه علیه دموکراسی آمریکا و پرسنل آمریکایی انجام داده بسیار زیاد است. دولت بایدن طی هفته های آینده به دلیل مسمومیت و زندان رهبر مخالفان روسی الکسی ناوالی و هک نرم افزار شرکت سولار ویند تحریم هایی را علیه روسیه اعمال خواهد کرد. امکان پاسخ آمریکا به روسیه در رابطه با حملات مشکوک مایکرویو دور از انتظار است، اما بایدن متعهد شده در صورت به خطر افتادن جان آمریکایی ها و منافع امریکا با روسیه مقابله کند.

بنفشه کاظمی

https://edition.cnn.com/2021/02/24/politics/cia-diplomats-sonic-attacks-task-force/index.html

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

اگر به ما بگویید چطور تحریم دور می زنید، قول می دهیم دیگر شما را تحریم نکنیم

اگر به ما بگویید چطور تحریم دور می زنید، قول می دهیم دیگر شما را تحریم نکنیم

اگر به ما بگویید چطور تحریم دور می زنید، قول می دهیم دیگر شما را تحریم نکنیم!

ارتباط فشار های دولت آمریکا برای "توافق گسترده تر" و دولت روحانی برای FATF در چیست؟

 

اخیرا آقای روحای در مورد FATF سخنانی گفته اند که جالب توجه است، گفته: برجام باشد یا نباشد، تحریم باشد یا نباشد FATF باید باشد چون هر دو به مثابه "دو پنجره برای ورود هوای تازه" هستند. سخن ایشان در مورد مستقل بودن برجام و FATF تا حدی درست است اما در تکمیل صحبت ایشان می توان گفت که این دو، در واقع مکمل یک‌دیگرند که با اصرار طرف غربی برجام پیگیری می شود.

با توجه به هم زمانی تمدید مهلت سه ماهه دولت در مورد بازرسی های آژانس انرژی اتمی و دور زدن قانون مجلس، و در کنار آن اصرار دوباره دولت بر تصویب لوایح FATF ، شاید بتوان گفت که توافق اخیر با آژانس به معنی خریدن زمان برای تصویب FATF باشد. دولت این بار با وعده رفع تحریم قریب الوقوع، برای تصویب این لوایح فشار می آورد. غربی ها به دولت وعده می دهند و دولت با وعده آن ها، در ایران وعده می دهد.

ایشان در قسمتی از سخنان خود گفته اگر FATF بد است چرا همه کشور ها جهان عضو آن شده اند؟ این سخن به نوعی هم درست است و هم نادرست. درست است، به این علت که کشور های تشکیل دهنده آن، ابتدائا کشور های صنعتی G7 و در راس آن ها آمریکا، از ایجاد آن هدفی را دنبال می کنند و برای آن ها منافعی در بردارد. اما آیا منافع آن ها با منافع ما هم پوشانی دارد؟ 

با یک نگاه کلی می توان گفت که مقایسه ایشان اساس غلط است. به جز موارد استثناء ، هیچ کدام از این کشور ها مثل ایران تحریم نیستند، و نیرو های نظامی آن ها در لیست تروریستی آمریکا قرار ندارند. حتی دولت جدید آمریکا نیز ترور شهید سردار سلیمانی را اقدام درستی می داند.

لازم است بدانیم که این لوایح، نه یک پیمان بین المللی، که یک پیمان بین چند کشور (بین الدولی یا Governmental- Inter) است. این نهاد 37 عضو و دو عضو همکار دارد. مهم ترین اعضای آن آمریکا، روسیه، چین عربستان، رژیم صهیونیستی و دیگر کشور های متحد آمریکا هستند و به نوعی، با فرض مثبت بودن آن برای ایران، با وجود تحریم ها هیچ تاثیر‌ مثبتی نمی تواند بر اقتصاد ایران داشته باشد . نکته جالب این که دولت روحانی، حتی در مورد کشور های همسایه، مثل ارمنستان، نبود FATF را دلیل پایین بودن روابط اقتصادی می داند. رییس اتاق بازرگانی ایران- ارمنستان گفته بود که " دلیل پایین بودن روابط تجاری ما با ارمنستان، نبود ارتباط بانکی بین دو کشور است، به خصوص در بحث FATF و مبارزه با پولشویی قاچاق، دولت ارمنستان بسیار سخت گیر است" (30 /11 /1398 )حال آنکه اصلا خود ارمنستان عضو FATF نیست و البته این سخن، با سخنان وزیر اقتصاد ارمنستان بعد از سفر به ایران مبنی بر اینکه "سطح روابط اقتصادی بین ایران و ارمنستان با سطح روابط دو کشور تناسب ندارد" متناقض است. به خصوص بعد از جنگ قره باغ، ارمنستان مصمم بود که ایران را جایگزین ترکیه در اقتصاد خود کند. در مورد کشور های متحد مثل روسیه یا سوریه هم وضع به همین منوال است. ما در بازار سوریه کم‌ترین سهم را داریم و حتی ترکیه، که با سوریه در حال جنگ مستقیم است، سهم بسیار بزرگی از بازر سوریه در اختیار دارد و این به معنی آن است که ظاهرا سوریه‌ای ها، چاره ای جز این نداشتند که خلاء اقتصادی کشوررشان را به وسیله ترکیه پر کنند.

اما نگرانی مخالفان FATF چیست؟ از اصلی‌ترین دالیل مخالفت با این لوایح، "بسته شدن راه تحریم" است. در سال های گذشته یکی از اصلی ترین چالش‌های صادرات انرژی ایران، بحث ارسال سوخت به ونزوئلا بوده. با این که محموله صادراتی از آن کشور ما است و هم فروشنده (ایران) و هم خریدار (ونزوئلا) به انجام معامله راضی هستند، و این معامله اصولا به هیچ طرف سومی ارتباط ندارد، بنا به حکم وزارت خزانه‌داری آمریکا، در صورت توقیف نفت‌کش‌های ایرانی محموله آن‌ها را مصادره می کنند. اخیرا نیز اعلام کردند که با فروش بنزین 4 نفت‌کش ایرانی، 40 میلیون دلار درآمد حاصل از آن را صرف "قربانیان تروریزم دولتی" می‌کنند. ضمن این که ونزوئلا، خود کشور نفت‌خیزی است که به دلیل تحریم‌های یک جانبه آمریکا توان تولید بنزین ندارد و ممکن بود که مشابه همین اتفاق در ونزوئلا، در سال 89 در مورد ایران هم اتفاق بیفتد. آمریکا با این ادعا که دولت مادورو و پیروزی او در انتخابات ونزوئلا را به رسمیت نمی‌شناسد، تحریم‌های شدیدی بر این کشور وضع کرده و ناگفته مشخص است که نبود بنزین در ونزوئلا فقط به ضرر مردم این کشور است نه حکومت آن، و البته این نکته‌ای است که می‌تواند برای ما بسیار درس‌آموز باشد، به این معنی که اصولا دیپلماسی نیز بر پایه قدرت بنا می‌شود، نه بر پایه "تنش زدایی".

نکته بسیار مهم دیگر در این مورد این که حتی آقای زیباکلام، که از طرفداران سرسخت تصویب FATF بوده (و احتمالا هست) و عواقب عدم تصویب و عواقب عدم تصویب آن را متوجه "تندرو ها" می دانست، به این نکته اذعان کرده که "در صورت پذیرفتن FATF دیگر از دور زدن تحریم خبری نیست، چرا که با پذیرش آن، تمام معادالت بانکی، نقل و انتقلات تجاری، واردات و صادرات، حواله جات ارزی و... برای طرف خارجی معلوم و مکشوف می شود". FATF شفافیت در امور مالی کشور مطلوب است، اما برای چه کسی؟ برای کسی که ما را تحریم می کند؟!

پذیرش FATF از سوی ایران، به اصرار طرف های خارجی است. حتی پمپئو وزیر امر خارجه پیشین در دولت ترامپ هم در کنفرانس مشترکی با همتای آلمانی خود، از ایران خواسته بود که دو الیحه باقی مانده از لوایح FATF یعنی "کنوانسیون تامین مالی تروریزم، CFT ”و کنوانسیون "پالرمو در مورد جرائم بین المللی سازمان یافته" را "بدون تاخیر" و "بی قید و شرط، و استثنا"بپذیرد. در مورد ایران، از نظر آن‌ها هم دور زدن تحریم و هم مخارج نظامی، مصداق "پول شویی" و "تامین مالی تروریزم" تعریف می‌شود و این را انکار هم نمی‌کنند. اخیرا ، وندی شرمن که پیش از این از دولت بایدن خواسته بود تا فورا به برجام بازگردد، نیز در اظهارات جدیدش گفته که "ما اکنون در سال 2016 نیستیم و شرایط ژئوپولیتیک منطقه تغییر کرده". شرمن قبل از این از دولت بایدن خواسته بود که سریعا به برجام برگردد، چرا که "وقت رو به اتمام است و ایرانی ها تا مدتی دیگر انتخابات ریاست جمهوری برگزار می‌کنند و احتمال پیروز شدن تندرو ها (Hardliners) زیاد است و اگر این طور شود خودتان حدس بزنید چه می‌شود" که از این سخنان می‌توان این طور برداشت کرد که او، دولت روحانی را در ایران به مثابه متحدی برای خویش می‌بیند و البته، همان‌طور که انتخابات  آمریکا، برای ما مهم است، انتخابات در ایران هم برای آمریکایی‌ها اهمیت ویژه دارد. به خصوص در شرایطی که دولت بایدن صراحتا می‌گوید که می‌خواهد از اهرم تحریم‌ها برای بازگرداندن ایران به تعهدات برجام و سپس مذاکره در مورد مسائل موشکی و منطقه‌ای استفاده کند، واضح است است که حتی با بازگشت ظاهری آمریکا به برجام، تحریم‌ها هم‌چنان به عنوان اهرم فشاری بر ایران استفاده می‌شود. تنها اهرم فشار ایران، کم کردن تعهدات برجامی و نظارت بازرسان آژانس بود، که آن هم با سفر اخیر رافائل گروسی و توافق اخیر دولت با آژانس از دست رفت. علاوه بر این خبر می رسد که دولت تولید اورانیوم فلزی را هم متوقف کرده تا در کنار هم، اهرم فشار دولت بایدن برای وادار کردن ایران به مذاکرات حساس تر، که عملا مربوط به خلع سلاح ایران هستند، برای آمریکا باقی بماند. این در شرایطی است که پس از تصویب برجام که راه رسیدن به سلاح اتمی را برای همیشه بست و خیال طرف‌های غربی را از این موضوع راحت کرد، و در عین حال تحمل تحریم و ترور دانشمندان هسته‌ای در خاک خود، این ما هستیم که باید برای طرف غربی شرط بگذاریم، و نه برعکس.

در چه صورت از لیست سیاه FATF خارج می‌شویم؟

در مجموع این بحث می توان گفت که انگیزه دولت‌های غربی از فشار بر ایران برای تصویب لوایح FATF اولا، بستن مسیر رود از سرچشمه و از داخل کشور است و دیگر، زمینه سازی برای گسترش توافق هسته‌ای برای در بر گرفتن قدرت نظامی ایران است و این همان چیزی است که چه در دوران اوباما، ترامپ یا بایدن، آمریکا نتوانسته با قدرت نظامی اش از ایران بگیرد. بنابراین و بنابر استدلالی که در اینجا مطرح شد، اگر آمریکا به اهداف اعالمی خود در گسترش توافق اتمی با ایران به یک توافق اتمی- نظامی نرسد، به هیچ وجه ایران را از لیست سیاه FATF خارج نخواهند کرد.

سید آریا مرتضوی



[1] https://en.mehrnews.com/news/146053/Pompeo-calls-on-Iran-to-ratify-FATF-treaties- 
without-delay 
[2] https://iranprimer.usip.org/blog/2021/jan/26/wendy-sherman-iran 
[3] http://otaghiranonline.ir/news/36599

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

نامزد ریاست سازمان سیا می‌گوید:چین بزرگ‌ترین آزمون ژئوپلیتیک برای آمریکاست

نامزد ریاست سازمان سیا می‌گوید:چین بزرگ‌ترین آزمون ژئوپلیتیک برای آمریکاست.

نامزد ریاست سازمان سیا می‌گوید:چین بزرگ‌ترین آزمون ژئوپلیتیک برای آمریکاست.

ویلیام برنز، فردی که از سوی بایدن به عنوان نامزد ریاست سازمان سیا معرفی شده، متعهد شد که با تأکید بر مسئله فن آوری نظارت بر چین را افزایش دهد و حملات مرموزی که باعث بیماری افسران سازمان سیا در خارج کشور شده را مورد بررسی قرار دهد.

بنفشه کاظمی

http://www.nytimes.com/video/us/politics/100000007622199/william-burns-cia-confirmation-hearing.html

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰