شهید دکتر احمدرضا احدی

۱۰۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ملایر» ثبت شده است

آنچه از کویت و دینار قدرتمندش باید بدانیم ...

آنچه از کویت و دینار قدرتمندش باید بدانیم ...

آنچه از کویت و دینار قدرتمندش باید بدانیم ...

امروز سالگرد حمله عراق به کویت و تصرف این کشور است. به همین مناسبت قصد دارم در سلسله مطالبی در خصوص تاریخ تحولات این کشور و آل صباح توضیحاتی را ارائه دهم و سپس در یادداشت های بعد به قضیه جنگ اول خلیج فارس برسم.

واژه کویت از کلمه کوت به معنای قلعه گرفته شده و این خطه در دوران عباسیان کاظمه البحار نامیده می شد. این منطقه به طور تاریخی جزو ولایت بصره در زمان های قدیم بوده و چه در زمان عباسیان و چه امپراطوری ترکان عثمانی تحت حاکمیت این استانداری قرار داشته است.

از قرن هجدهم 3 خانواده آل صباح ، آل خلیفه و آل جلاهمه به دلایل سیاسی و اقتصادی از نجد به این منطقه مهاجرت کرده و بر سر اداره این منطقه متفق گشته و مبادرت به تقسیم امور کردند. 

آل صباح قدرت سیاسی را در دست گرفت، آل خلیفه تجارت خشکی و آل جلاهمه تجارت دریایی‌و صید ماهی و مروارید. در سال 1756 بر اثر اختلافات اتحاد این 3 طایفه فروپاشید و مردم کویت با صباح بن جابر (صباح اول) برای ریاست و امارت بیعت کردند.

خاندان صباح اداره امور سیاسی را پیش می برند تا این که مرگ چهارمین امیر این خاندان یعنی شیخ صباح بن جابر ( صباح دوم ) فرارسید .
وی 3 پسر قدرتمند داشت که هر کدام به نوبت لذت امیری را چشیدند.

ابتدا عبدالله ، سپس محمد و در نهایت شیخ مبارک که بر اثر مرگ مشکوک برادرش محمد ، امیر هفتم کویت شد( سال 1896 ). وی فرد با کفایتی بود و به همین علت به مبارک الکبیر معروف شد.

از اینجا بود که او در فرمانی اعلام کرد پس از من قدرت باید در اختیار 2 پسرم جابر و سالم و اعقاب ذکور آنها امتداد یابد. واقعه مهم دیگر در زمان او معاهده مخفیانه سال 1899 با انگلستان بود که بر اساس آن کویت به طور کامل تحت الحمایه بریتانیا می گشت.

در آن زمان کویت بخشی از امپراطوری عثمانی بود که البته دچار ضعف گشته و همین امر شیخ مبارک را برآن داشت تا این امیرنشین را برای در امان نگاه داشتن از گزند تحولات ناگوار تحت الحمایه بریتانیا درآورد. او تا سال 1915 زنده بود و پس از آن پسر ارشدش جابر و سپس سالم بر تخت امارت جلوس کردند.

در سال 1961 در زمان عبدالله بن سالم نوه شیخ مبارک کویت اعلام استقلال کرد و این تصمیم اعتراض شدید دولت وقت عراق به ریاست عبدالکریم قاسم را برانگیخت.

استدلال عراقی ها این بود که کویت به طور تاریخی تحت حاکمیت استانداری بصره قرار داشته و اصولا کشور خواندن آن غیر قانونی و نامشروع است.

در مقابل قدرت های آن روزگار خصوصا انگلستان و آمریکا با عنایت به ذخایر عظیم نفتی عراق تمایل نداشتند تا این امیرنشین که یک منطقه فوق العاده مستغنی از لحاظ اندوخته هیدروکربوری بود تحت حاکمیت بغداد درآید تا بتوانند به سادگی بر کویت کوچک و ضعیف اما بیش از حد ثروتمند سیطره یابند.

عبدالکریم قاسم سعی داشت از گزینه نظامی بهره جوید که با درخواست شیخ عبدالله سالم سربازان انگلیسی در مرز با عراق مستقر شدند و سرانجام در زمان عبدالسلام عارف در توافقی، کویت با پرداخت مبلغ قابل توجهی پول دولت عراق را به سکوت در مقابل اعلام استقلالش واداشت.

 طلای سیاه این منطقه از دیرباز مورد توجه انگلستان و آمریکا بود و همین عاملی شد تا در سال 1934 شرکت بریتیش پترولیوم و گلف اویل شرکت نفت. کویت را راه اندازی کنند و سرانجام در سال 1960 شرکت ملی نفت کویت باهمکاری بخش خصوصی و دولت تاسیس شد.

دولت کویت به برکت تولید و صادرات نفت خام به یکی از ثروتمندترین دول جهان با اقتصاد رانتیر مبتنی بر صدور نفت و واردات نیازهای عمومی و معیشتی تبدیل شد و بخشی از این درآمد سرشار صرف توزیع یارانه و راضی نگاه داشتن جمعیت بسیار اندک این کشور ( 4 میلیون نفر که 1/5 میلیون آن بومی ست ) می شود.

دینار کویت ارزشمندترین ارز دنیاست که چند علت دارد که مهمترینش اینست که نفتش را تنها با پول خودش می فروشد یعنی کشورهای خریدار باید با پرداخت ارزهای معتبر جهانی دینار این کشور را خریداری کنند و سپس با تادیه دینار نفت را بخرند .

تاکتیک فوق سبب شده تا ارزهای معتبر درحجم بالا در بانک مرکزی کویت ذخیره شوند ، قدرت مالی این کشور کوچک هنگفت گردد و تورم آن صادر گردد.

از علل دیگر میتوان به مالیات نگرفتن ، ذخیره نفت بالا ، سیاست های پولی و شناور نبودن نرخ دینار اشاره کرد .

علیرضا تقوی نیا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

لطفا اشتباه نخوانید!

لطفا اشتباه نخوانید!

لطفا اشتباه نخوانید!

می نویسم تنگ بخوانید تنگ
می نویسم کشتی بخوانید کشتی
حتی می گویم کشتی بزرگی در دریا نمایش دادند
ولی دریا اسم سالن بود، پس بخوانید کشتی

می نویسم غیبت بخوانید زندان 
بخوانید سیاهی 
بخوانید نفرین 
هیچ شباهتی نیست؛
این تاریکی یک موضوع کاملا روشن است 
ولی باز اشتباه می خوانیم و می گوییم غیبت؛ یعنی میشود همین طور ادامه داد، یعنی شلوغش نکن اینجوریاهم نیست

عجیب است این اشتباه خواندن
لطفا غیبت را اشتباه نخوانید!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

نظریه گلوله جادویی

نظریه گلوله جادویی

نظریه گلوله جادویی براین باور است که پیام هرگاه به مخاطب عرضه شود اثر خود را می گذارد. اگرچه در درستی این نظریه تردیدهای بسیاری است اما هرگاه پیام از فرم و محتوای درست و قوی برخوردار باشد اثر آن در مخاطب بی گمان بسیار بالا خواهد بود.

 #پیام_عاشورا به مثابه گلوله جادویی است هرگاه بمخاطبی خورد در جان او نشست و اثر خود را گذاشت. شاید از این حیث پیامی بالاتر از آن نیست. قدرت پیام عاشورا را در فرم و محتوای آن باید جست.

فرم این پیام از خون و قیام ساخته شده از چنان حماسه ای برخوردار است که هر کسی را به وجد می آورد و از چنان عاطفه ای برخوردار است که هر دلی را می سوزاند. حتی قاتلان حسین و دشمنان اهل بیت نیز بر شهامتشان اقرار کرده و بر مصیبتشان اشک ریختند.

محتوای این پیام را از هر سو بنگری چیزی جز زیبایی نمی بینی. ساخت این پیام از عناصر فطری است و برجان هر کسی که اصابت کرد نشست. بیخود نیست که دوستان حسین را در هر رنگ و پوست و مکان و زمان و حتی در هر مذهب می بینی. شهادت، ایثار، فداکاری، آزادگی، ذلت ناپذیری، محبت، عبادت، هدایت، و .....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

؟Why did God create me to sin and then send me to hell


Question:

“I didn’t want to be created. Why did God create me to sin and then send me to hell to suffer a huge pain?”

Answer:

The sentence “I didn’t want to be created…” is basically wrong, because “I” didn’t exist at all so I couldn’t have meant to be created or to have wished to be created or not!

Without a shade of doubt every one not only likes to be created, but also loves the one who created him i.e. the Elevated God. When the benevolent creator created us he ingrained his love and the love of “being” in our nature. This is the creation and it never changes.

We know that God created humans from soil i.e. God granted a huge honor to that amount of worthless soil and appointed him as his successor. So everyone likes his or her existence and the idea “I disagree to be created” is not a real idea in our nature but a compelling slogan.

The question why God created us to sin and then send us to hell, is compelled by the disappointed Satan who has the knowledge that will be sent to hell, and it intends to deceive human beings to believe that they will be sent to hell too.
In order to achieve its purpose, it makes human hate the creation and the creator, because the hatred of creation is as same as the hatred of the benevolent creator.

God has never said that “I have created you to sin and then to send you to hell”, but he said “I created you in order to be a complete symbol of me, to be an emanation of my light, to be my successor, to love me, and I become your beloved”. If you want to achieve this perfection you must pass through the path which leads to cognition.

You sometimes may neglect and exit the path, do not worry about it. Stand up again and return to the path and continue. Be sure I myself will support you as if nothing has happened.

قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لاَ تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ‌

“Say: o my servants who have transgressed against their souls! Despair not of the mercy of Allah: for Allah forgives all sins: for he is oft-forgiving, most merciful. (39:53).

God talks about love, kindness, perfection, and beauty all over the Quran and he says that all sins will be forgiven.

Now someone may say: “O God! I do not want to enjoy your blessings. I dislike to take the right path. I like totakethe wrong path which leads to hell.I do not want to enjoy your compassion, mercy, munificence, bounty, and forgiveness. But tell me why you created me to sin and go to hell?” This is his problem. He himself wants to go this path. This was the fault that Satan did and it tempts humans to do that again. If one obeys Satan instead of God, the Satan’s destiny will be his destiny too.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

BEHOLD, THE APOCALYPSE (Modern Enslavement)



At this moment you could be anywhere, doing Instead you sit alone before a screen. So what’s stopping us from doing what we want? Being where we want to be? Each day we wake up in the same room and follow the same path to live the same day as yesterday.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

جذب نمایندگی موسسه مصاف در کلیه استان‌های کشور


جذب نمایندگی موسسه مصاف در کلیه استان‌های کشور shia muslim                   
مؤسسه فرهنگی هنری مصاف ایرانیان در نظر دارد در راستای پاسخ به درخواست‌های مکرر کشوری مخاطبان خود و نیز توسعه جغرافیای فعالیتهای موسسه، براساس ضوابط و شرایط و به ترتیب اولویت‌های خود که ذکر خواهد شد اقدام به پذیرش و واگذاری نمایندگی فعال در مراکز استانها نماید.

جذب نمایندگی موسسه مصاف در کلیه استان‌های کشور

مؤسسه فرهنگی هنری مصاف ایرانیان در نظر دارد در راستای پاسخ به درخواست های مکرر کشوری مخاطبان خود و نیز توسعه جغرافیای فعالیتهای موسسه، براساس ضوابط و شرایط و به ترتیب اولویت های خود که ذکر خواهد شد اقدام به پذیرش و واگذاری نمایندگی فعال در مراکز استانها نماید.

متقاضیان محترم دارای شخصیت حقوقی (اعم از موسسات ،کانونها ، هیئات و …) علاقه مند به اخذ نمایندگی موسسه می‌توانند فرم “درخواست نمایندگی موسسه مصاف ایرانیان”، که به صورت فایل ورد در سامانه پذیرش نمایندگی قرار داده شده است را دانلود کرده و تکمیل کنند و از طریق گزینه ارسال فرم آنرا ارسال کنند تا مورد بررسی قرار گیرد.

شرایط عمومی متقاضیان نمایندگی موسسه مصاف

– التزام به قوانین نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران.

– داشتن حسن شهرت در شهر و استان

-مرکز مورد نظر قبلا دارای مجوز فعالیت های فرهنگی ،هنری و پژوهشی بوده باشد

-برخورداری از روزمه قوی و قابل قبول در استان خود

– دارای امکانات لازم جهت رجوع مردم و یا برگزاری دوره ها و کلاسهای آموزشی

– آگاهی کامل از موضوع فعالیت‌های مؤسّسه و التزام به رعایت شئون اخلاقی و رفتاری و تعاملات حرفه‌ای.

– مرکز مربوطه به هیچ حزب یا تفکر خاصی گرایش نداشته وضمنا شهره به تفکر خاص سیاسی نباشد تا به جذب عامه مردم آسیب نزند

– در صورت نزدیک بودن امتیاز و رزومه کاری چند مرکزدر یک شهر،ممکن است موسسه مصاف ایرانیان ضمن حفظ هویت هریک از موسسات اقدام به ادغام آنها نماید.

نکات:

۱- چنانچه در شهری غیر از مراکز استان هستید می توانید فرم تقاضانه را پر فرمایید منتها باید بدانید بواسطه مرکز استان خود با موسسه مصاف مرتبط خواهید بود.

۲- موسسه یا مرکز متقاضی پس از قبول درخواستش باید تماما متناسب با استانداردهای موسسه مصاف ایرانیان فعالیت نماید و تمامی برنامه هایش به تایید موسسه مصاف در تهران برسد

۳- مراکزی که حائز عنوان نمایندگی از سوی موسسه مصاف شوند از اساتید مطرح کشوری ،دوره های ویژه و ممتاز کادر سازی متناسب با ظرفیت های بومی خود ، رجوع علاقه مندان به موسسه مصاف در جغرافیای خود و دیگر مزایا بهره مند خواهد شد.

 

برای ارسال درخواست نمایندگی وارد سایت زیر شوید

http://branches.masaf.ir/

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

تساوی حقوق زن و مرد


تساوی حقوق زن و مرد

در عربستان پیش از اسلام چند شوهری و زنده به گور کردن دختران کاملا رایج بوده است.

با ظهور اسلام زنده به گور کردن دختران که از آداب عرب بوده کنار گذاشته شدو در پیمان ازدواج  به جای اینکه پدر دختر، کابین به دامادش بپردازد مقرر شد که شوهر به همسرش مهریه بدهد.

برای زنان حق میراث در نظر گرفته شد در حالی که قبلا فقط افراد مذکر ارث می بردند.بنابراین با ظهور اسلام موقعیت اجتماعی زنان شروع به پیشرفت کرد.همچنین پیامبر اسلام با فرمان الهی، با شرایط معینی با زنان بیعت نمودند و زنان را در امور سیاسی و اجتماعی شریک ساختند.

«ای پیامبر چون زنان مؤمن آیند که با تو بیعت کنند که دیگر هرگز شرک به خدا نیاورند سرقت و زناکاری نکنند و اولاد خود را به قتل نرسانند و برکسی افترا و بهتان میان دست و پای خود نبندند و با تو در هیچ امر معروفی مخالفت نکنند ،بدین شرایط با آنان بیعت کن و برای آنان از خدا آمرزش و غفران طلب که خدا بسیار آمرزنده و مهربان است»(ممتحنه آیه12 )

یکی از مسائل دنیای امروز که بسیار از آن صحبت می شود تساوی حقوق زن و مرد است اما این تساوی از نظر اسلام چگونه است؟

شرط اصلی سعادت هریک از زن و مرد و در حقیقت جامعه ی بشری این است که دو جنس ،هریک در مدار خویش در حرکت باشند و از مدار خود خارج نشوند.

آزادی و برابری زن و مرد آنگاه سود دارد که هیچ کدام از مسیر طبیعی و فطری خود خارج نشوند .آنچه در هر جامعه ای مشکل ایجاد کرده است قیام بر ضد فطرت و طبیعت است.عدم توجه به وضع فطری و طبیعی زن موجب پایمال شدن حقوق خود او خواهد شد.اگر زن و مرد در تمام موارد مشابه هم باشند در این صورت زن باید در تمام کارهای سخت و سنگین نیز با مرد شریک باشد و به فراخور نیروی کارش مزد نیز بگیرد،همانند مرد.توقع احترام و حمایت از مرد نداشته باشد و تمام هزینه ها را خودش بعهده بگیرد و در هزینه ی زندگی و فرزندان با مرد یکسان باشدو...

بالطبع نیروی زن برای کار کمتر از مرد است و اذیت شدنش بیشتر. بنابراین در موقعیت سختی قرار خواهد گرفت.

پس تساوی زن و مرد باید با در نظر گرفتن فطرت و طبیعت آنها برقرار باشد در غیر این صورت با توجه به شرایط جسمی و نوع آفرینش،زن نمیتواند در تمام زمینه ها با مرد برابر باشد.

مثلا در قرآن کریم پاداش در زندگی واپسین برای زن و مرد یکسان است

«و کسی که چیزی از اعمال صالح را انجام دهد خواه مرد با شد یا زن در حالی که ایمان داشته باشد داخل بهشت میشود»(نسا آیه 124 )

2.تساوی در برخی مجازاتها

3.تساوی در مالکیت اقتصادی و مالی

4.تساوی در سرشت و طینت:

«ای مردم از مخالفت پروردگارتان بپرهیزید همان کسی که همه شما را از یک انسان آفرید و همسر او را نیز از جنس او خلق کرد»(نسا آیه 1 )

5.تساوی در تأثیرپذیری از سوی دشمنان درونی و بیرونی

در برخی از کتابهای مذهبی دیگر زن عنصر گناه است اما در آیات قرآن برخلاف این کتابها زن عنصر گناه نیست و خروج آدم از بهشت را وسوسه ی شیطان می داند:

«باز شیطان در او وسوسه کرد گفت:ای آدم آیا (میل داری) تو را بر درخت ابدیت و ملک جاودانی دلالت کنم؟»(طه آیه 120

7.تساوی در برابر فرمان خدا و رسول خدا

«هیچ مرد و زن با ایمانی حق ندارد هنگامی که خدا و پیامبرش امری را لازم بدانند،اختیاری در برابر فرمان خدا داشته باشد وهرکس خدا و فرستاده اش را نافرمانی کند قطعا دچار گمراهی آشکاری گردیده است »(احزاب آیه36  )

8.تساوی در رعایت حقوق یکدیگر

همانطور که در اسلام حقوقی برای مرد وضع شده است تا زن رعایت آن را بعهده بگیرد ،زن نیز حقوق مختلفی دارد که مرد موظف است آنها را رعایت کند.

خداوند متعال میفرمایند:

«و زنهایی که طلاق داده شدند از شوهر نمودن خودداری کنند تا سه پاکی بر آنان بگذرد و آنچه را (حیض یا حمل)که خدا در رحم آنها آفریده کتمان نکنند اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارند و شوهران آنها در زمان عده سزاوارترند که آنها را به زنی خود رجوع دهند اگر نیت سازش دارند و زنان را بر شوهران حق مشروعی است چنانچه شوهران را بر زنان ، لیکن مردان را بر زنان افزونی است و خدا توانا و داناست.»(بقره آیه 228 )

زن و مرد باید مصلحت اندیش بوده و حفظ حقوق متقابل را آنطور که شایسته است بر عهده بگیرند و هیچکدام نباید از حقوق خود سوء استفاده کنند.

 با توجه به مطالبی که گفته شد اسلام به زن توجه خاصی داشته و جایگاه زن را جایگاه والایی میداند تا جایی که برابری زن و مرد را طوری در نظر گرفته که با توجه به فطرت او اثر زیانباری برایش نداشته باشد و فشاری بیش از توان خود را متحمل نشود . کدامیک از ادیان دیگر چنین نگاهی به زن داشته است؟!

منابع:

حقوق زن در اسلام. یحیی مدنی

زن در اسلام.عباسعلی محمودی

نظام حقوق زن در اسلام.مرتضی مطهری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

نقدی بر سریال بازی تاج و تخت(3)


نقدی بر سریال بازی تاج و تخت(3) shia muslim                   
کلاغ سه چشم اشاره به چاکرای اجنه و چشم سوم دارد که قدرت دیدن شخص را در حالات ماورایی و مشترک فیزیکی متافیزیکی بالا می‌برد.

در دو شماره گذشته، ضمن بررسی گذرا پیرامون تاریخچه کمپانی سازنده سریال «بازی تاج‌وتخت» به معرفی اجمالی این سریال و بررسی خاندان تارگرین‎ها پرداختیم و برخی از نمادهای این خاندان که شباهت عجیبی به نمادهای مطرح شده در میان یهودیان و مسیحیان داشت؛ در این شماره در نظر داریم به بررسی خاندان لنیسترها و همچنین یکی از خدایان مورد پرستش در این فیلم بپردازیم.

لنیسترها را در فیلم می‎توان نماد یهود دانست. این شباهت را می‎توان به صورت زیر دسته‎بندی کرد :
اولین شباهت نماد پرچم لنیسترهاست وهمانطور که در ابتدا عرض کردم نماد لنیسترها ؛ نماد سبط یهودا است.
دومین شباهت ثروتمند بودن لنیسترها است که از تمام خاندان‎ها در فیلم ثروتمندتر هستند. و ما میدانیم یهودیان با لنیسترها در این مورد شباهت دارند.
سومین شباهت نفوذ لنیسترها است. لنیسترها همانند یهودیان در همه‌جا نفوذ دارند. تا حدی که پادشاه رابرت باراتیونرا از طریق ساقی شراب او که یک لنیستر بود مسموم کردند.
چهارمین شباهت جاسوسی لنیسترها از تمام نقاط دنیا است. آن‌ها از طریق لرد واریس در همه جای اسوس و وستروس جاسوس دارند و یک شبکه مخفی را به وجود آوردند.
پنجمین شباهت ؛ دست‌های پشت پرده لنیسترها در هر مورد مرموزی در فیلم است و همچنین حکومت کردن پنهانی تایوینلنیستر و سرسی دخترش بر وستروس گویای این ماجراست.
مذهب دیگری که در وستروس وجود دارد ؛مذهب شمالی‌هاست.
شمالی‎ها درختانی تنومند را پرستش می‎کنند که در شمال می‎روید. این درخت به دلایلی که در ادامه خواهم گفت ؛ درخت کابالاست!!
خدایان قدیم توسط شمالی‎ها پرستش می‎شوند. سمبل آن‌ها درختان جادویی هستند.
آن‌ها قدیمی‎ترین خدایان وستروسی محسوب می‎شوند که حتی قبل از این‌که انسان‌ها پا به عرصه وجود بگذارند، توسط فرزندان جنگل پرستش می‎شدند. این خدایان بعدها توسط مردم اولیه پذیرفته شدند. این خدایان به‌صراحت اشاره به درخت کابالا دارد. درخت کابالا ؛ بنیان این عرفان یهودی است و کابالیست‎ها معتقدند از طریق این درخت می‌توان خدا را نعوذبالله به زیر کشید.
برندون استارک یکی از فرزندان لرد است. استارک با وصل شدن به درخت کابالا به خلسه رفته و باوجوداینکه فلج است می‎تواند به‌صورت تقریبا فیزیکی طی الارض کند. فیزیکی بودن برن استارک در سفر به زمان آنجایی مشخص می‎شود که بر دنیای مادی تأثیر می‎گذارد. مثلاً درجایی که به خلسه رفته و در تاریخ به گذشته می‌رود و پدرش را صدا می‌کند و او صدای فرزندش را می‌شنود. همچنین دیده شدن برن استارک توسط شخصی به نام هودور در حالت خلسه گویای این ماجراست. پس برندون استارک می‌تواند از طریق درخت کابالا به خلسه رود و طی الارض کند و بر جهان مادی تأثیر بگذارد.
برندون استارک قدرتی ماورایی دارد. و در قسمتی از فیلم نزد فردی متصل به ریشه درخت کابالا می‌رود که کلاغ سه چشم نام دارد. چشم وسطی این فرد اشاره به چاکرای اجنه و چشم سوم دارد که قدرت دیدن شخص را در حالات ماورایی و مشترک فیزیکی متافیزیکی بالا می‌برد. نکته جالب اینجاست که برندون استارک وقتی متصل به درخت کابالا میشود و به خلسه می‌رود ؛توسط پادشاه تاریکی یا همان فرمانده قدرتمند وایت واکرها ؛ دیده و شناخته می‌رود.
خدای دیگری که در فیلم مطرح می‌گردد خدایی است به نام خدای نور که با توجه به پادشاه تاریکی ؛ مقابل او قرار می‎گیرد.
خدای نور بیشتر در قاره اسوس و شهرولانتیس خواهان دارد. این مذهب؛ جادوگرانی مؤنث به خدمت دارد که حکم راهبه رادارند. این جادوگران زن لباس قرمز به تن دارند‌. مهم‌ترین این جادوگران، زنی جادوگر به نام ملیساندرا است که علاوه بر لباس قرمز، موهای قرمز نیز دارد.
این بانوی سرخ‌پوش می‌تواند اشاره به یکی از اسرار فراماسونری به نام بانوی سرخ داشته باشد که از آن به‌عنوان ببلن هم یاد می‌شود. در مورد ببلن در ابتدا توضیح دادم که الهه شهوت در بابل بوده است.
از مواردی که مربوط به خدای نور و آتش می‎شود قربانی کردن انسان است!! قربانی کردن انسان‎ها از دیرباز برای اجانین و شیاطین انجام می‎گرفته است. بانوی سرخ انسان‎ها و حتی کودکی را زنده‌زنده در آتش می‎سوزاند و تقدیم خدای نور و آتش می‎کند. یعنی دقیقاً همان قربانی باستان که توسط جادوگران برای شیطان انجام می‌گرفت و درآمیخته شدن لفظ خدای آتش ؛ که عنصر اجانین است و راهبه هایی سرخ‌پوش موضوع را کمی عجیب می‎کند.
از نکات دیگری که می‎تواند شیطان بودن خدای نور و آتش را اثبات کند ؛ رابطه بانوی سرخ یا همان جادوگر ملیساندرا با استنیس باراتیون است و ذریه حرامی که به دنیا میاورد و این خصوصیات شیاطین را دارد و این شیطان متولدشده از این رابطه ؛ شخصی را به قتل می‌رساند.
نکته دیگری که حتماً باید توجه کرد ؛ موسیقی عجیبی است که در زمان نشان دادن بانوی سرخ و یا هر وقت حرفی از خدای نور زده می‌شود، است. اگر دقت کنید متوجه مرموز بودن این موسیقی می‌شود که برای القا کردن مطلب خاصی ساخته‌شده است.
همچنین خون پادشاهی برای خدای نور و جادوگرش مسئله مهمی است. بانوی سرخ از طریق زالو خون حرامزاده‎ای را که خون پادشاه رابرت باراتیون داشت را گرفت و سحر و جادویی ترتیب داد که باعث کشته شدن تعدادی از شخصیت‌های مهم فیلم گشت.
ادامه دارد...
سید میلاد میرعلینقی

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

مقالات نقدی بر سریال بازی تاج و تخت(2)


مقالات نقدی بر سریال بازی تاج و تخت(2) shia muslim                   
از موارد مربوط به پرنسس دنریس تارگرین سوارشدن او بر اژدهایی سهمگین است که هر پژوهشگری را یاد اسطوره دیگری در تاریخ به نام ببلن میندازد.

 

در شماره گذشته، ضمن بررسی گذرا پیرامون تاریخچه کمپانی سازنده سریال «بازی تاج‌وتخت» به معرفی اجمالی این سریال و خاندان‎های مطرح در این فیلم پرداختیم.
در این شماره در نظر داریم به بررسی خاندان تارگرین‎ها در این فیلم بپردازیم.
یکی از خاندان‌های بسیار مهم در فیلم ؛خاندانی عجیب باقدرت های ماورالطبیعه هستند که از آن‌ها با نام تارگرین ها نام می‌برند.
تاراگرین ها خاندانی هستند که اصالتشان به جزیره‌ای اسرارآمیز به نام والریا بازمی‌گردد که حکم افسانه آتلانتیس در دنیای ما را دارد. ازدواج محارم و داشتن خون اژدها و موهای نقره‌ای خصوصیات تارگرین هاست و از مواردی است که در فیلم از آن‌ها یاد می‌شود.
همچنین آن‌ها به علت داشتن خون اژدها به‌صورت نسل به نسل ؛ نا سوختنی هستند و به داشتن یک یا چند اژدهای غول‌پیکر معروف‌اند.
چندین قرن قبل از شروع شدن فیلم ؛ شخصی قدرتمند به نام اگون تارگرین از والریاسوار بر اژدهایی غول‌پیکر به وستروس حمله می‌کند و هفت‌پادشاهی را تصرف و متحد می‌سازد.
پس از اگون ؛ سلسله تاراگرین ها نسل به نسل بر وستروس حکمرانی می‌کنند تا اینکه سلطنت به فردی نالایق می‌رسد و موجب شورش در وستروس می‌گردد و همین شورش باعث نابودی سلسله تارگرین ها می‌شود تا اینکه حکومت به دست دو لرد از هفت‌اقلیم به نام‌های رابرت باراتیون و  ادارد استارک و دخالت لنیسترها و چند خاندان دیگر ؛ سرنگون می‌شود و رابرتباراتیون به‌عنوان پادشاه وستروس تاج‌گذاری می‌کند.
از آخرین پادشاه از نسل تارگرین ها دو بچه می‌ماند که به قاره اسوس برده می‌شوند.این دو خواهر و برادر ؛ وسیریس و دنریسنام دارند که به‌شدت به نام‌های ایسیس واسیریس دو خواهر و برادر در اسطوره‌های مصر باستان شباهت دارند!!
شباهت دیگر این دو خدا با دنریس و وزیریس؛ ازدواج با یکدیگر است. اگرچه دنریس ووسیریس باهم ازدواج نمی‎کنند اما در فیلم اشاراتی به ازدواج تارگرین ها باهم به‌وفور شده است شباهت دیگری که خیلی هم عجیب است ؛ حکومت دنریس تارگریان بر رأس هرمی بزرگ در شهر مرین قاره اسوس است.
دنریس مدت زیادی بر رأس هرمی بسیار عظیم بر منطقه‌ای بزرگ حکمرانی می‌کند که این هم نکته‌ای جالب در مورد تاراگرین هاست.
از موارد مربوط به پرنسس دنریس تارگرین سوارشدن او بر اژدهایی سهمگین است که هر پژوهشگری را یاد اسطوره دیگری در تاریخ به نام ببلن میندازد.
ببلن را الهه شهوت در بابل باستان می‌خوانند که سوار بر اژدهایی هفت‌سر ترسیم می‌شده است.
برخاستن دنریس از آتش و سجده تعداد زیادی از مردم بر وی نشانگر ارتباط این پرنسس در فیلم باشخصیت‌های اسطوره‌ای دارد که پرستیده می‌شدند.
توجه داشته باشید که دنریس در اتش نمی سوزد و به جهت داشتن خون اژدها که آن‌هم آتش است ؛ آتش هیچ تأثیری بر وی ندارد و این جز آتش بودن عنصر دنریس نیست!!!
از نکات بسیار مهم در فیلم ؛ خدایان و مذاهب آن است که به آن اشاره می‌کنیم
در وستروس دو مذهب بیشتر وجود ندارد. یکی هفت خدا و دیگری مذهب شمال.
بیشتر مردم وستروس هفت خدا را پرستش می‌کنند که معبدی دارند به نام سپت در فیلم که توسط سپتون اعظم اداره می‌شود.
نوع این مذهب و چندخدایی آن بسیار شبیه مسیحیت است. و از طرفی سپتون ها و سپتا ها همان کشیش‌ها و راهبه های کلیسا و سپتون اعظم می‌تواند اشاره به پاپ یا اسقف اعظم داشته باشد که البته پاپ محتمل‌تر است.
نکته مهم در مورد این مذهب ؛ نماد آن است که به‌صورت ستاره هفت پر نشان می‌دهند. و ما میدانیم عدد هفت اگر با نور درآمیخته باشد ؛ می‌تواند نماد یهودیان باشد چراکه برای آن‌ها مقدس است. همچنین کلمه سپت بسیار شبیه به کلمه سبتاست که می‌تواند اشاره به روز شنبه (سبتیا شبت) و یوم شبات یهود داشته باشد.
البته شباهتش فقط در تلفظ است و می‌تواند بی‌ربط باشد اما وقتی در کنار موارد دیگر
مثل ستاره هفت پر بیاید ؛عجیب می‌شود!
شماره هفت در این مذهب، مقدس تلقی می‌شود. این باور وجود دارد که همانند هفت چهره خدا، هفت جهنم هم وجود دارد. هفت آواره ( همان سیاره برای وستروسی ها) در آسمان، هم مقدس محسوب می‌شود. حتی این باور وجود دارد که لطف و بخشش هم هفت جنبه دارد. وجود عدد هفت در مراسم مذهبی یا انواع اشیا، به‌گونه‌ای یک امضای مقدس محسوب می‌شود. مؤمنین به مذهب هفت، ستاره هفت پر، منشور کریستالی و تیر و کمان را به‌عنوان نماد مذهبشان استفاده می‌کنند.در مراسم مذهبی، به‌کرات از نور و کریستال به‌عنوان نماینده هفت جنبه دریک خدا استفاده می‌شود
یکی از نکات مربوط به دین هفت خدا ؛تغییر مذهبی است.توجه داشته باشید ابتدا معبد سپت توسط شخصی اداره می‌شد که سپتونی بی‌بند و بار بود. ناگهان یک تغییر بزرگ مذهبی صورت می‌گیرد و گنجشک اعظم جای سپتون بی‌بندوبار را می‌گیرد.
نکته مهم ؛ افراط بیش‌ازحد گنجشک اعظم و دار و دسته‌اش است که جالب اینجاست ستاره هفت پر را در پیشانی‌شان حک می‌کنند.یعنی ابتدا تفریط بود و سپس با آمدن گنجشک اعظم مذهبی افراطی بر وستروس حاکم شد.
شباهت بسیار زیاد این تغییر در مذهب فیلم ؛ به تاریخ بسیار حائز اهمیت است. به گفته بسیاری از پژوهشگران و برخی منابع تاریخی ؛ کاتولیک و پروتستان توسط یهود در دو عصر متفاوت به وجود آمد و می‌توان گفت لنیسترها مانند یهودیان باعث تغییر در مذهب شدند. تفاوت آنجاست که جای افراط‌وتفریط در فیلم با تاریخ بالعکس است.حتی شباهت بسیاری زیادی در چهره پاپ فرانسیس و گنجشک اعظم وجود دارد.

ادامه دارد...
سید میلاد میرعلینقی


مطالب مرتبط:

نقدی بر سریال تاج و تخت: http://masaf.ir/View/Contents/41306/%D9%86%D9%82%D8%AF%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D8%B3%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%84-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D8%AA%D8%A7%D8%AC-%D9%88-%D8%AA%D8%AE%D8%AA-shia%20muslim

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

یک زن مسلمان رئیس‌جمهور سنگاپور شد


یک زن مسلمان رئیس‌جمهور سنگاپور شد shia muslim                   
حلیمه یعقوب، زن مسلمان مالایی‌تبار، به عنوان رئیس‌جمهور این کشور انتخاب شد.

به گزارش مصاف، «حلیمه یعقوب»، رئیس پیشین و مسلمان پارلمان سنگاپور امروز (چهارشنبه) به صورت رسمی به عنوان رئیس جمهوری جدید این کشور انتخاب شد جایی که مسئول انتخابات اعلام کرد که وی تنها نامزد دارای صلاحیت رقابت بر سر این پست می باشد.

بر اساس این گزارش، دولت سنگاپور با هدف افزایش حس مشارکت شهروندان در این کشور چند فرهنگی تصمیم گرفته منصب ریاست جمهوری که تا حد زیادی یک پست تشریفاتی به شمار می آید، این بار برای نامزدهای اقلیت مسلمان مالایی رزرو باشد.

حلیمه که بر اساس قوانین نامزدی در سنگاپور، به دلیل تجربه خود به عنوان رئیس پارلمان این کشور به طور خودکار از شرایط تصدی پست ریاست جمهوری برخوردار شد و نخستین زن و دومین مسلمان متصدی این سمت به شمار می آید، طی سخنانی در دفتر اداره انتخابات اظهار داش: من رئیس جمهوری همه هستم.

این در حالی است که اداره انتخابات سنگاپور پیشتر اعلام کرده بود که دو تن از چهار نامزد دیگر ریاست جمهوری این کشور از اقلیت مالایی نیستند در حالی که دو نامزد دیگر نیز نتوانستند گواهی صلاحیت برای رقابت بر سر این پست را به دست آورند.

لازم به ذکر است که آخرین فرد از اقلیت مالایی که پست ریاست جمهوری سنگاپور را بر عهده داشت، «یوسف اسحاق» بود که طی سال های ۱۹۶۵ تا ۱۹۷۰ میلادی به عنوان نخستین رئیس جمهوری این کشور پس از استقلال فعالیت می کرد و هم اکنون نیز عکس وی روی اسکناس های کشور به چشم می خورد.


منبع: شفقنا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰