شهید دکتر احمدرضا احدی

۹۱ مطلب با موضوع «مقالات» ثبت شده است

چپ‌ها و درگیری مسلحانه با رژیم

چپ‌ها و درگیری مسلحانه با رژیم

چپ‌ها و درگیری مسلحانه با رژیم

 

هنگامی که حاج امین‌الضرب، برای راه‌اندازی کارخانه برق- که یکی از خیابان‌های تهران موسوم به چراغ برق را روشنایی بخشید- مهندس روسی‌تبار را به کمک طلبید، هرگز گمان نمی‌برد این دانش آموخته فنی، با افکار مارکسیستی خود، وارد عرصه سیاسی کشور شود، وی که به حیدر عمواوغلی شهرت داشت.

 

بعدها با هدف کودتا در نهضت جنگل و ترور میرزا کوچک خان رهبر نهضت جنگل در کنار میرزا قرار گرفت، اما از آنجا که میرزا حاضر نبود به جز هویت اسلامی، شناسنامه دیگری برای نهضت ضداستعماری‌اش قائل شود؛ این دو به حالت اختلاف بنیادین از یکدیگر جدا شدند. جدایی ایدئولوژیکی که باعث شد تا مورخان «حیدر عمواوغلی» را همدست و محرک اصلی خالو قربان و دارودسته‌اش در راه اضمحلال نهضت جنگل و تقدیم سر میرزا به رضاخان معرفی کنند.تجربه تلخ این خیانت و تکرار آن توسط حزبی مانند حزب توده که آشکارا، اعضای خود را در خدمت جاسوسی برای اتحاد جماهیر شوروی سابق قرار داده و از مسکو فرمان می‌گرفت، باعث شد تا مردم ایران علی‌رغم مخالفت با شاه، هیچ‌گاه به گروه‌هایی از این دست اعتماد نکنند؛ و این بی‌اعتمادی از خیانت «پیشه‌وری» که با هدف جدایی آذربایجان و انضمام آن به خاک شوروی به مدت کوتاهی در عرصه سیاسی کشور جلوه‌گر شد، تا روز فروپاشی اردوگاه شرق همیشه سیر صعودی پیمود.


گذشته از سرنوشت گروه مارکسیستی موسوم به 53 نفر که به زندان‌های رضاخان دچار شدند و به قتل نظریه‌پرداز این گروه به نام تقی ارانی توسط پزشک احمدی انجامید و حضور گاه و بی‌گاه عناصر حزب توده در صحنه سیاسی ایران که به وزارت برخی از آنها در رژیم شاه نیز انجامید، نخستین گروهی که به شیوه مسلحانه رودرروی رژیم شاه ایستادند، توسط بیژن جزنی سازمان یافت، جالب اینکه پدر وی حسین جزنی در شمار افرادی بود که به فرقه دموکرات و «پیشه‌وری» پیوست و در جریان شکست این فرقه، به شوروی گریخت و در سال 1345 با تقاضای عفو از شاه به ایران بازگشت.


بیژن جزنی درمیان خانواده‌ای رشد و نمو کرد که عموم آنها با گرایش مارکسیستی در خدمت شوروی و حزب توده قرار داشتند، حتی مادرش نیز در شمار سازمان زنان حزب توده بود. بیژن جزنی که درتحلیل‌هایش از قیام 15 خرداد 1342 با عنوان شورش کور نام می‌برد(1) و از سوی دیگر خیانت‌های حزب توده را هم با تمام وجود احساس نموده بود، در ادامه راه به جبهه ملی پیوست، اما زمانی که احساس کرد سقف خواسته‌های اعضای جبهه ملی ایجاد رفرم در نوع سلطنت‌پهلوی دوم است، با حضور گروهی از دوستان خود در سازمان جوانان حزب توده و با هدف مبارزه قهرآمیز، نخستین هسته‌های چریکی جریان چپ را با حضور چهره‌هایی چون:‌ علی‌اکبر صفایی فراهانی، عباس سورکی ، سعید کلانتری، محمد چوپان‌زاده، حسن ضیاظریفی تشکل بخشید که بعدها با عنوان سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران شهرت یافت.


اعضای این گروه زمانی به عضوگیری در میان دانشجویان پرداختند و اقدام به تهیه سلاح کمری نمودند که تأمین‌کننده اسلحه آنها که فردی به نام آقایان بود با شماره رمز 8837 و با نام مستعار غزنوی با ساواک همکاری داشت.(2)


بدین ترتیب در سال 1346 اعضای این گروه که برای برطرف کردن تنگناهای مالی، سرقت از بانک‌ها را در دستور کار خود قرار داده بودند، در مورخه 19/10/1346 در پی تحویل گرفتن سلاح از آقایان به دام ساواک افتادند.


به دنبال بازداشت حسن ضیاظریفی در هنگام دیدار با احمد جلیل افشار و اعتراف آنها افرادی چون؛ صفایی فراهانی، صفاری آشتیانی، چوپان‌زاده، محمد مجید کیان‌زاده و سعید کلانتری تحت تعقیب قرار گرفتند. بازماندگان این گروه ابتدا راه فرار به عراق را در پیش گرفتند که در این میان گروهی از مرز گذشتند و گروهی به دام ساواک گرفتار آمدند و بدین ترتیب گروه جزنی از هم پاشید.


یکی از شکنجه‌گران ساواک به نام تهرانی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی دستگیر و محاکمه شد، در اعترافات خود ضمن اشاره به گروه 9 نفره بیژن جزنی یادآور شد:«پس از ترور رضا زندی‌پور رئیس کمیته مرکز شهربانی و راننده‌اش در اواخر سال 1353... یک روز در 7 فروردین 54‌[13] محمدحسن ناصری معروف به عضدی مرا به اتاق خود خواست و گفت قرار است عملیاتی انجام شود که آقای ثابتی گفته شما هم باید در عملیات باشید، پرسیدم چیست؟ گفت فضولی نکنید... در روز 29 فروردین رضاعطارپور تلفنی به من اطلاع داد که کاظم ذوالانوار(3) را به بازداشتگاه اوین منتقل نمایم. در آن موقع سرهنگ وزیری رئیس زندان اوین بود... ساعت 5/2 به رستوران رسیدم. رضا عطارپور، محمدحسن ناصری، پرویز بهمن فرنژاد معروف به دکتر جوان،(4) سعدی جلیل اصفهانی معروف به بابک، ناصر نوذری معروف به رسولی و محمدعلی شعبانی معروف به حسینی هم تقریبا همزمان با من آمده بودند... عطارپور گفت:... جزئیات کار را ثابتی بررسی کرده و تصویب شده و سرهنگ وزیری در جریان قرار گرفته و باید همان طور که آنها در دادگاه‌های انقلابی خود وقت و بی‌وقت تصمیم به ترور می‌گیرند، ما هم چند نفر از اعضای این سازمان‌ها را بکشیم...


... ما در قهوه‌خانه اکبر اوینی در نزدیکی بازداشتگاه اوین منتظر می‌شویم و با سرهنگ وزیری به محل می‌رویم.


رسولی و حسینی زودتر حرکت کردند و بعد از نیم ساعت به سوی قهوه‌خانه راه افتادیم و به قهوه‌خانه رسیدیم، رسولی و حسینی لباس زندانیان را تحویل گرفته [بودند]... سرهنگ وزیری خود را آماده کارزار با عده‌ای کرده بود که هم دستشان بسته بود و هم چشمشان... زندانیان را پیاده کرده و ردیف روی زمین نشاندند... اولین کسی که رگبار مسلسل را به سوی آنها بست سرهنگ وزیری بود... و همین طور رگبار بستند و بعد سعدی جلیل اصفهانی بالای سر همه رفت و تیر خلاص را شلیک کرد.» (5)


ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- ر.ک: به پرونده جزنی، ج 2، صص 101-99.
2- شاهدی، مظفر، ساواک، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی.
3- مهندس سیدکاظم ذوالانوار در سال 1326 در خانواده‌ای روحانی در شهر شیراز متولد شد. وی در همان اوان نوجوانی با فرهنگ قرآنی در جلسات تفسیر و قرائت قرآن و جلسات دینی آشنا شد، بدین سبب هنگامی که در سال 1346 در دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران راه یافت با بنیانگذاران سازمان مجاهدین آشنا شد و تا پیش از تغییر ایدئولوژیک منافقین و انحراف به سمت مارکسیسم، صادقانه از ارزش‌های اسلامی، دفاع می‌کرد.
4- وی پس از فرار به آمریکا در جریان انقلاب اسلامی، به همکاری با سازمان سیا و بخش فارسی رادیو آمریکا پرداخت و باجناق خود احمد بهارلو را به ریاست بخش فارسی رادیو آمریکا منصوب کرد.
5- حسن‌پور، قاسم، شکنجه‌گران می‌گویند، نشر موزه عبرت، صص 182-180.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

نکاتی ظریف از روز پایانی رزمایش سپاه ؛ اسرائیل هدف اصلی

نکاتی ظریف از روز پایانی رزمایش سپاه ؛ اسرائیل هدف اصلی

نکاتی ظریف از روز پایانی رزمایش سپاه ؛ اسرائیل هدف اصلی

در روز دوم رزمایش پیامبر اعظم 14 چند اتفاق مهم رخ داد که بدیع و غیر منتظره بود و معتقدم سپاه از نمایش آنان هدفی خاص را دنبال می کرد.

اول ، عدم استفاده از موشک های دوربرد خانواده شهاب و در مقابل شلیک انبوه بالستیک های نقطه زن تاکتیکی که برای اهداف کوتاه برد مورد استفاده قرار می گیرند. این موشک ها بسیار دقیق بوده و به سرجنگی شدید الانفجار مجهز هستند.

نکته گیرا اینست که بدانیم با توجه به تکنولوژی بومی و تولید انبوه ، قیمت این تجهیزات در مقایسه با نمونه های خارجی اصلا قابل مقایسه نیست . برای مثال موشک های بالستیک خانواده فاتح 110 مانند هرمز ، خلیج فارس ( زمین به دریا ) و فاتح 313 که دقت اصابتشان زیر 5 متر اعلام شده برای ایران حدود 150 هزار دلار تمام می شود و این در حالی است که بالستیک اسکندر روسی با مشخصات مشابه 3 میلیون دلار و کروز توماهاوک آمریکایی 1/5  میلیون دلار قیمت دارند. 

همچنین موشک های دوربرد ایران همچون شهاب 3 ، سجیل و قدر هر تیر آن چند میلیون دلار برای وزارت دفاع هزینه بر می دارد‌.

یعنی با هزینه یک موشک سجیل با سرجنگی به جرم 700 کیلو تا 1 تن ، می توانیم دهها موشک خانواده فاتح با برد 300 تا 700 کیلومتر و سر جنگی 500 کیلوگرمی بسازیم ‌.

 فلذا به زعم من استراتژی سپاه در سالهای اخیر برای تحدید ، تهدید و در نتیجه ایجاد موازنه وحشت در برابر دشمن اصلی خود در منطقه یعنی اسرائیل ، سرمایه گذاری بیشتری روی موشک های خانواده فاتح بوده  و مترصد آن است که این تجهیزات را در جغرافیای سرزمینی متحدانش یعنی لبنان و سوریه ( و شاید در آینده عراق ) در تعداد بسیار بالا مستقر کند‌ .

این راهبرد از آن جهت کارآمد است که اولا خاک ایران در مواجهه احتمالی آتی از جنگ دور می ماند و علاوه بر آن با هزینه بسیار اندک می توان هزاران موشک دقیق با قدرت ویران کنندگی فراوان را در اطراف اسرائیل مستقر کرد که با توجه به حجم آتش بالا و مهمتر قابلیت هدایت تا لحظه اصابت از گزند سامانه های موشکی در امان خواهند بود.

اصولا موشک های فاتح 110 به موشک لبنان معروفند چون از ابتدا برای استفاده جنبش حزب الله ساخته شدند‌ و چندی پیش بود که سید حسن نصرالله اعلام کرد : در جنگ تموز 2006 نیز این موشک ها در زرادخانه حزب الله وجود داشت اما با توجه به شرایط جنگ نیازی به استفاده از آن حس نشد‌.

گزاره فوق یعنی حداقل 14 سال است که مقاومت لبنان این سلاح دقیق و مرگبار را در اختیار دارد که هر فروند از آن معادل از بین رفتن یک مرکز حیاتی و راهبردی همچون نیروگاه و پالایشگاه است‌.

نکته دوم نحوه پرتاب بی سابقه از زیر زمین بود که شلیک رویشی نام گرفت. در این تاکتیک ، موشکی که مشابه خانواده فاتح بود بدون لانچر مرسوم ، ناگهان از زیر خاک لانچ شد.

از مزایای این روش غافلگیری بالای آن ارزیابی می گردد چرا که هر گونه تحرکی روی زمین توسط دیده بان ، پهپادهای شناسایی و ماهواره ها رصد می شود اما با بهره گیری از این شیوه احتمال لو رفتن بیش از پیش کم خواهد شد.

همچنین با توجه به سوخت جامد این نوع موشک ، کاربر دیگر نگران فاسد شدن و تعویض سوخت نیز نخواهد بود و مدت زمان زیادی میتواند این جنگ افزار را زیر زمین مخفی کند .

به زعم من پیام این تاکتیک نوین مستقیما متوجه اسرائیل شد زیرا با توجه به جغرافیای گسترده ایران و وجود دهها شهر موشکی و صدهها سیلوی زیر زمینی در اعماق زمین و کوهها ، این شیوه کاربرد چندانی ندارد و مناسب مناطقی با گستره محدود و مشرف به خطوط درگیری همچون جنوب لبنان و سوریه است.

 همان گونه که در بالا ذکر کردم استراتژی ایران در سالهای اخیر مقابله با رژیم صهیونیستی از طریق تسلیح نیروهای نیابتی و متحدانش همچون سوریه ،  لبنان و مقاومت فلسطین به ادوات دقیق و مرگبار در حجم بالا بوده و این تجهیزات در زمان مناسب خود می توانند کابوس مرگباری برای اسرائیل شوند و علت حملات مکرر این رژیم به محموله های سلاح در سوریه پس از شروع جنگ داخلی نیز همین است. 

اما در لبنان قضیه متفاوت است و با تدقیق در تحولات این کشور در می یابیم با توجه به بازدارندگی ایجاد شده توسط مقاومت از سال 2006 ، اسرائیل تاکنون جرات هدف قرار دادن حتی یک محموله را نداشته و تخمین زده می شود که هزاران موشک و راکت در طی این سالها به زرادخانه حزب الله اضافه شده است ؛ آماری که خود اسرائیلی ها آن را بالای 100 هزار فروند ارزیابی کرده اند.

علیرضا تقوی نیا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

پیروزی بایدن در انتخابات چه معنایی برای روسیه خواهد داشت؟

پیروزی بایدن در انتخابات چه معنایی برای روسیه خواهد داشت؟

پیروزی بایدن در انتخابات چه معنایی برای روسیه خواهد داشت؟

 

روزنامه «کامرسانت»، چاپ مسکو در تحلیلی نوشت: 

تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری درایالات متحده که برای تاریخ 3 نوامبر (13 آبان ماه) برنامه ریزی شده، تنها حدود سه ماه دیگر باقی مانده و نتیجه آن به نظر می رسد که بیشتر از قبل غیرقابل پیش بینی شده باشد. اگر چند ماه پیش، نظرسنجی‌ها به طور واضح نشان می ‌ داد که "دونالد ترامپ" رئیس جمهوری فعلی از حزب جمهوری ‌ خواه، هیچ رقیب شایسته‌ای ندارد، از ماه ژوئن (خرداد- تیر ماه) "جوزف بایدن" که حق خود برای نامزدی ریاست جمهوری از طرف حزب دموکرات را تضمین کرده، به طور پیوسته و با ثبات از لحاظ محبوبیت، از ترامپ پیشی گرفته است. 

طی هفته‌های اخیر، برتری آقای بایدن به شاخص 8.6 درصد قابل توجه رسیده است و اگرچه این بدان معنا نیست که بطور قطع ایالات متحده در ماه نوامبر رئیس جمهور جدیدی خواهد داشت، ولی روزنامه "کامرسانت" تصمیم گرفته تا بررسی کند پیروزی احتمالی جوزف بایدن 77 ساله، چه نتیجه ‌ای برای روابط آمریکا با روسیه خواهد داشت.  

البته تجربه انتخابات گذشته در ایالات متحده نشان می دهد که جامعه شناسی فریب دهنده ای دارد و اطمینان از پیروزی کسی پیش از موعد غیرممکن است، ولی می توان عواقب مثبت و منفی احتمالی پیروزی بایدن برای روسیه را تجزیه و تحلیل کرد. 

خود بایدن اخیراً مدعی شده که "ولادیمیر پوتین" رئیس جمهوری روسیه نمی خواهد که وی پیروز شود. وی گفته است: «وقتی من معاون رئیس جمهور بودم، چندین بار گفتگوی بسیار شفاف و صریحی با رئیس جمهور پوتین داشتم. و من فکر می کنم، یکی از دلایلی که او نمی خواهد من رئیس جمهور بشوم، این است که او می‌داند که چنین مذاکرات صریحی وجود خواهد داشت.» 

در واقع، کمتر کسی مذاکرات معاون رئیس جمهور سابق آمریکا در مسکو را دوست داشت. بیشترین تحریکات در نتیجه سفر جوزف بایدن به روسیه در ماه مارس سال 2011 بود. در آن زمان، این مهمان عالی رتبه آمریکایی در محل اقامت سفیر آمریکا در مسکو با مخالفان دولت دیدار کرده و آشکارا اظهار داشت که ولادیمیر پوتین نباید برای یک دوره سوم به سمت ریاست جمهوری برسد. شاید منظور فعلی بایدن از "گفتگوهای صریح و شفاف"، دقیقاً همین قبیل دخالت‌های آشکار و بی شرمانه در امور داخلی روسیه باشد. 

خود جوزف بایدن اطمینان دارد که در دوره ریاست جمهوری وی، روابط با روسیه بهتر نخواهد شد. به عنوان مثال، وی اخیراً مدعی شده که سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا به او هشدار داده‌اند که مقامات روس سعی دارند در انتخابات ماه نوامبر مداخله کنند تا مشروعیت آنها را تضعیف کنند. به گفته بایدن، اگر رئیس جمهور شود، مسکو مجبور است "بهای چنین اقداماتی را بپردازد". 

علاوه بر این، بایدن قول داده که برای واردات کالاها از چین و روسیه به ایالات متحده و سایر کشورهای عضو ناتو و همچنین برای مقابله با نفوذ روزافزون روسیه در اروپا و مناطق دیگر محدودیت ‌ ایجاد کند. 

موضوع کنترل تسلیحات و عدم گسترش سلاح‌های کشتار جمعی شاید تنها عرصه ‌ای باشد که از جوزف بایدن می توان انتظار نتایجی به نفع روسیه را داشت. این مسئله قبل از هرچیز به پیمان دوجانبه روسیه و آمریکا در زمینه کاهش و محدود سازی تسلیحات تهاجمی راهبردی (معروف به استارت) مربوط است که ظاهرا دونالد ترامپ به سادگی قصد دارد در فوریه سال 2021 به آن پایان دهد، در حالی‌که مسکو پیشنهاد کرده آن را برای پنج سال دیگر تمدید کنند. رئیس فعلی کاخ سفید شرط تمدید این پیمان را مشارکت چین در مسئله کنترل تسلیحات قرار داده است. بنابراین، سرنوشت این توافقنامه همچنان مشخص و بعید است ظرف شش ماه آینده، این وضعیت تغییری کند.

جوزف بایدن از هم اکنون قول داده است که در صورت انتخاب شدن، پیمان استارت را تمدید خواهد کرد.

البته وضعیت توافقنامه‌های دیگر پیچیده‌تر است. بدین ترتیب، حتی انتخاب جوزف بایدن نیز مانعی برای دونالد ترامپ نخواهد شد تا در 22 نوامبر، ایالات متحده را از پیمان "آسمان باز" خارج کند. این توافق نامه به 34 کشور عضو آن، از جمله ایالات متحده و روسیه اجازه می دهد تا پروازهای شناسایی را بر فراز خاک یکدیگر انجام دهند تا شفافیت و اعتماد متقابل تقویت شود.

این تصمیم دولت آمریکا در پایان ماه نوامبر اجرا خواهد شد و اگر جوزف بایدن بخواهد ایالات متحده را به پیمان برگرداند، مجبور است با کمیته ویژه رایزنی تماس بگیرد. با توجه به اینکه در میان دموکرات‌ها کسانی وجود دارند که درباره مزایای این پیمان برای آمریکا تردید دارند، مسئله بازگشت اتوماتیک وار ایالات متحده به این توافقنامه مبهم است. 

علاوه بر این قطعاً نباید انتظار داشت که روسیه و آمریکا به پیمان نابودی موشک‌های دارای برد متوسط و کوتاه‌تر که ایالات متحده سال گذشته از آن خارج شد، بازگردند. پرونده این پیمان را باید دیگر بسته شده در نظر گرفت، البته دولت جوزف بایدن به صورت فرضی ممکن است آمادگی بیشتری را برای انعقاد توافق نامه‌های جدیدی درباره عدم استقرار چنین موشک ‌هایی در برخی مناطق از جهان نشان دهد. 

در خصوص عدم گسترش تسلیحات هسته‌ای، ستاد انتخاباتی جوزف بایدن از هم اکنون اعلام کرد که وی آماده است تا ایالات متحده را به توافق هسته‌ای با ایران (برنامه جامع اقدام مشترک "برجام") که دونالد ترامپ در سال 2018 بطور یکجانبه از آن خارج شد، بازگرداند.

با این حال، این مسئله چندان آسان نخواهد بود. اولاً، برای اینکه در شش ماه باقی مانده، دولت فعلی آمریکا می تواند اطمینان حاصل کند که هیچ چیز از توافق هسته ‌ای باقی نخواهد ماند. و دوم اینکه، ایران ممکن است شروطی را برای ایالات متحده قرار دهد که طرفین نتوانند به توافق برسند.

به عنوان مثال، "کاظم جلالی" سفیر ایران در روسیه در مصاحبه اخیر خود با روزنامه "کامرسانت" اعلام کرد که بر اساس ارزیابی تهران، خروج واشنگتن از توافق هسته ‌ای برای طرف ایرانی حداقل 200 میلیارد دلار هزینه داشته است و بطور واضح یادآور شد که آمریکایی‌ها اگر بخواهند به برجام بازگردند، باید این ضررها را جبران کنند. 

هرچند دونالد ترامپ دوست دارد تکرار کند که به رغم آنکه او به تبانی با کرملین متهم شده، این دولت وی بوده که سخت ترین تحریم ‌ها را علیه مسکو اعمال کرده، ولی واقعیت این چنین نیست: در دوره ریاست جمهوری باراک اوباما، افراد حقیقی و حقوقی بیشتری در فهرست تحریم‌های آمریکا علیه روسیه قرار گرفتند.

علاوه بر آن، این باراک اوباما بود که یکی از مهمترین ضربات را به مسکو وارد کرده و اموال دیپلماتیک روسیه در برخی شهرهای آمریکا را مصادره کرده و ده‌ها دیپلمات روس را از این کشور اخراج کرد. 

البته دونالد ترامپ هم در این مسئله به سرعت ‌ در حال پیشروی است و به تازگی تحریم‌هایی را علیه "رمضان قدیروف" رئیس منطقه چچن اعمال کرد، پنج شرکت روسیه را در فهرست سیاه قرار داد و از سرمایه گذاران اروپایی خواسته تا از طرح خط لوله گاز "نورد استریم 2" خارج شوند و تهدید کرده که در غیر این صورت، اقدامات محدودکننده ای علیه آنها اعمال خواهد کرد.

نباید انتظار داشته باشیم که جوزف بایدن تصمیم بگیرد که به طور اساسی در سیاست آمریکا در این جهت گیری  تجدید نظر کند.

دلیل تشدید تحریم‌های ضد روسی در صورت پیروزی جوزف بایدن، ممکن است تعهد مرسوم روسای جمهور دموکرات آمریکایی در به اصطلاح ترویج دموکراسی، دفاع از حقوق بشر و ارزش‌های لیبرال باشد. جوزف بایدن اخیراً در میان کشورهایی که این اهداف را تهدید می کنند، از چین و روسیه نام برد.

دونالد ترامپ مبارزه با چین و نفوذ روزافزون این کشور را یکی از اهداف اصلی نخستین دوره ریاست جمهوری خود اعلام کرده است و در ماه های اخیر هم وی و اعضای دولتش دائماً بخاطر شیوع ویروس کرونا، برای ظلم و ستم علیه مسلمان اویغور و استفاده از شرکت "هواوی" برای جاسوسی، از چین انتقاد کرده‌اند.

مقامات پکن معتقدند که پیروزی دموکرات‌ها در انتخابات بعید است دریچه‌ای از فرصت‌های راهبردی را برای پیشرفت اساسی در روابط دو کشور باز کند. البته تنش شدید کنونی در روابط دو کشور، در صورت پیروزی جوزف بایدن، فروکش خواهد کرد.

بطور کلی از سیاستمدار باتجربه‌ای مانند جو بایدن که برعکس دونالد ترامپ، همواره تصمیمات منطقی و اصولی می ‌گیرد، انتظار سیاستی به مراتب قابل پیش بینی‌تر می ‌رود. احتمالاً حتی در رویارویی در عرصه فناوری‌های پیشرفته نیز آتش ‌بس برقرار شود و در مجموع  ممکن است دستور کار تعامل با سایر کشورها به طور کلی گسترش پیدا کند.

https://www.kommersant.ru/doc/4432768

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

راستی‌آزمایی اظهارات ظریف در مجلس

راستی‌آزمایی اظهارات ظریف در مجلس

راستی‌آزمایی اظهارات ظریف در مجلس

 

همان‌گونه که قابل پیش‌بینی هم بود، این‌بار نیز ظریف با دستان خالی در برابر نمایندگان ملت حاضر شد و توضیحات قانع‌کننده‌ای برای منتخبان مردم نداشت. او که نتیجه 7 سال دیپلماسی‌اش در برابر غربی‌ها به‌رغم وعده‌های پُرطمطراق، نه تنها مشکل تحریم‌ها را حل نکرده بلکه ده‌ها تحریم دیگر به آنها اضافه و مشکلات متعدد دیگری را متوجه اقتصاد کشور و مردم کرده است، روز گذشته به‌جای پاسخگویی، مسائلی را مطرح کرد که با واکنش نمایندگان مواجه شده و برای دقایقی فضای مجلس را هم متشنج کرد. هر چند که با گذشت 7 سال اظهارات دولتمردان، به‌ویژه مسئول و اعضای دستگاه سیاست خارجی کشور در پیشگاه ملت نیاز چندانی به «راستی‌آزمایی» ندارد و مردم ما در این سال‌ها طعم صداقت و راستگویی آنها را به خوبی در زندگی و معیشت خود چشیده‌اند، اما صرفا به جهت ثبت در تاریخ، درباره چند مورد از مسائلی که آقای ظریف در جلسه دیروز مجلس مطرح کرده‌اند، نکاتی را به ایشان و همچنین مخاطبان ارجمند یاد‌آور می‌شویم.
 

هیچگاه مسائل داخلی را به خارج نبردم!
وزیر امور خارجه کشورمان با‌ اشاره به اینکه سیاست خارجی، حوزه دعوای جناحی و گروهی نیست، خطاب به نمایندگان گفت: من هیچ‌گاه مسائل داخلی را به خارج نبردم. چنین اظهاراتی از سوی ظریف در حالی است که او بارها برای بدست آوردن منافع جناحی در مسئولیتی که باید برای منافع ملی ایران می‌جنگید سوءاستفاده کرد. او در سال93 در شورای روابط خارجی آمریکا حضور پیدا کرد. فارغ از اینکه چرا باید وزیر خارجه کشورمان در چنین جلسه‌ای شرکت کند اما صحبت‌های ظریف در جمع دشمنان تعجب‌برانگیز بود. در این نشست وزیرخارجه کشورمان در پاسخ به سؤال ‌هاله اسفندیاری، همکار جورج سوروس و مسئول بخش خاورمیانه وودرو ویلسون با گره زدن مسئله دیپلماسی به انتخابات گفته بود مذاکرات هسته‌ای تأثیر مستقیم بر مسائل داخلی ایران خواهد داشت و در صورت شکست مذاکرات، دوستان او انتخابات مجلس آینده را به جریان غرب‌ستیز واگذار خواهند کرد.

 

همچنین پیشتر و هنگامی‌ که روحانی به‌عنوان دبیرشورای عالی امنیت‌ملی در دولت اصلاحات مشغول مذاکره با طرف غربی بود نیز ظریف در سخنانی که فیلمش سال‌ها بعد منتشر شد خطاب به البرادعی دبیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی‌ گفته بود: «بسیاری از کاندیداهای ریاست جمهوری از شکست مذاکرات ما سود می‌برند.آنها موفقیتی در این گفت‌وگوها نمی‌بینند و از طرفی آنها آدم‌های پرنفوذی هستند. اعتبار اروپایی‌ها و مذاکره‌کنندگان ایرانی هر دو در ایران از دست رفته است».
 

آینده نشان خواهد داد که برجام سند افتخار ایران است!
وزیر امور خارجه کشورمان در جلسه دیروز مجلس شورای اسلامی در بخش دیگری از اظهارات خود، توافق هسته‌ای موسوم به برجام را سند افتخار ایران دانست و گفت: برجام تحمیلی بر آمریکا بود، تاریخ و آینده نشان خواهد داد که برجام سند افتخار ایران است و خواهد بود و در تاریخ این کشور ثبت خواهد شد.

 

چنین اظهاراتی در حالی است که دولتمردان بارها مدعی بودند که میوه‌های برجام و به عبارتی سیب و گلابی برجام به‌زودی خواهد رسید، اما میوه‌های برجام چیزی جز افزایش تحریم‌ها و تشدید گرانی و رکود و بیکاری نبود. سؤال از وزیر محترم امور خارجه این است که آیا بتن‌ریزی در صنعت هسته‌ای سند افتخار است؟! آیا افزایش سرسام‌آور قیمت دلار تا آستانه 22 هزارتومان، سند افتخار است؟! آیا کوچک شدن سفره مردم سند افتخار است؟! آیا خروج 9700 کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده (از مجموع 10 هزار کیلوگرم) از کشور، سند افتخار است؟! خروج این مقدار اورانیوم، معادل 97 درصد کل اورانیوم غنی‌شده در 10 سال بود که با تلاش دانشمندان ایرانی صورت گرفته بود. اکنون 24 ماه از خروج آمریکا و همچنین قریب به 60 ماه از امضای برجام سپری شده است. این مدت زمان طولانی در حالی سپری شده است که هیچ دستاوردی از برجام عاید کشورمان نشده است.
 

همچنین آقای ظریف که در نشست وزیران خارجه 1+5 و ایران در مهر 96، خطاب به غربی‌ها فهرستی از گلایه‌های ایران را طرح و گفته بود که ایالات متحده آن‌طور که در توافق هسته‌ای مقررشده، تحریم‌ها را رفع نکرده و «ما هنوز نمی‌توانیم در انگلستان یک حساب بانکی باز کنیم»، اما دیروز در مجلس این توافق را سند افتخار ایران نامید، پاسخ نمی‌دهد که از آن روز تا دیروز چه اتفاق مثبتی از این توافق عاید کشورمان شده که تا این حد نظر او را تغییر داده است.
 

سیاست خارجی در حوزه اختیارات رهبری است!
یکی دیگر از مسائلی که محمدجواد ظریف در پاسخ به انتقاد نمایندگان مجلس درباره برجام مطرح کرد، یادآوری حدود و اختیارات رهبری در قانون اساسی به‌ویژه در موضوع سیاست خارجی بود. ظریف مسئولیت سیاست خارجی ایران را برعهده رهبر انقلاب اسلامی دانست و افزود: «سیاست خارجی در قانون اساسی در حوزه اختیارات مقام معظم رهبری است و سیاست‌های کلی نظام در حوزه سیاست خارجی را ایشان تعیین می‌کنند».

 

در اینکه کلیت چنین سخنی از سوی وزیر امور خارجه درست و صحیح است شکی نیست، اما نکته اینجاست که هدف او از طرح چنین مسئله‌ای رسیدن به این نتیجه است که «چون سیاست خارجی در حوزه اختیارات مقام معظم رهبری است، پس مسئولیت برجام هم با ایشان است».
 

این درحالی است که موضع رهبر معظم انقلاب از ابتدای مذاکرات تا به امروز کاملاً شفاف و روشن بوده است. اما صرفا به جهت یادآوری و نمونه، ایشان خرداد سال گذشته در جمع دانشجویان صراحتا فرمودند: «من به برجام به‌صورتی که عمل و محقق شد اعتقادی نداشتم و این را به رئیس‌جمهور و وزیر خارجه هم گفتم».
 

ایشان تأکید کردند: «شما چشم و گوش دارید. نامه‌ای که من نوشتم را ببینید. ببینید تصویب برجام چه شکلی بوده و چه شرایطی داشته است. اگر آن شرایط اعمال نشد وظیفه رهبری این نیست که بگوید برجام نباید باشد. عقیده من این است که رهبری در زمینه‌های اجرایی نباید ورود کند مگر جایی که به حرکت کلی انقلاب مربوط است.»
 

رهبر معظم انقلاب همچنین در سال 94 و همان ماه‌های ابتدایی توافق برجام در دیدار با رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری به روشنی موضع خود درباره برجام را بیان کرده و فرمودند: «اینکه نشستیم مذاکره کردیم، در بعضی از موارد کوتاه آمدیم، یک امتیازاتی دادیم، عمدتاًً برای این بود که تحریم‌ها برداشته بشود؛ اگر بنا است تحریم‌ها برداشته نشود، پس معامله‌ای وجود ندارد، دیگر اصلاً این معنا ندارد. مسئولین این را باید مشخّص کنند و نگویند که مثلاً او برای قانع کردن رقبای داخلی خودش این حرف را می‌زند.»
 

هر هفته با سردار سلیمانی جلسه داشتم!
وزیر امور خارجه همچنین روز گذشته و در صحن علنی مجلس در توجیه برجام و ضربات ویران‌کننده‌ای که به منافع ملی وارد کرده از هماهنگی اقدامات خود با سپهبد شهید سلیمانی سخن گفت و افزود: شهید حاج قاسم سلیمانی و بنده هر هفته با هم نشست داشتیم و هماهنگی می‌کردیم، صحبت‌های منطقه‌ای با هماهنگی یکدیگر بود و آنهایی که ایشان، سیدحسن نصرالله و مقاومت عراق و لبنان و فلسطین را می‌شناسند و با آنها دمخور هستند، می‌دانند که روابط ما چگونه بود.

 

آقای ظریف چنان درباره رفاقت و هم افقی با سردار سلیمانی سخن گفت که انگار کسی غیر از او، چند هفته پس از ‌ترور سبعانه حاج قاسم، برای مذاکره با قاتلان سردار چراغ سبز داد! کسی که پا روی خون سردار مقاومت بگذارد، حق دارد ادعای برادری کند؟
 

اسفندماه 97 پس از 7 سال جنگ با ‌تروریست‌ها، بشار اسد به تهران آمد تا سفیر پیروزی مقاومت باشد. با این حال ظریف در رفتاری سطح پایین و غیرملی استعفا کرد و نگذاشت آن‌طور که باید و شاید اهمیت این سفر مهم و تأثیرگذار هم در داخل و هم در خارج از کشور مطرح شود، آن هم تنها به این دلیل که در جریان این سفر نبوده. دیروز اما وی برای سرشکن کردن هزینه‌های شکست برجام مدعی شد که هر هفته با سردار سلیمانی جلسه داشته و مسائل منطقه‌ای را با وی هماهنگ می‌کرده است.
 

ظریف همچنین در حالی از هماهنگی با سردار سلیمانی سخن گفت که، سردار شهید و سرافراز کشورمان، اسفند 97 طی سخنانی در کرمان درباره برجام گفته بود «برای دشمن، برجام، سه ضلعی است نه یک ضلعی. اوباما فکر می‌‌کرد به مرور زمان به دو ضلع دیگر می‌‌رسد. اینکه اصرار می‌‌کنند بر برجام 2، برای این است که می‌خواهند این تحرکی را که از ایران اسلامی به جهان اسلام روح و جان داده، بخشکانند. اگر العیاذبالله ما رفتیم و در برجام 2 شرکت کردیم، تمام می‌شود؟ نه، برجام اصلی در داخل ایران است. آنها برجام سه هم خواهند داشت، چون معتقدند چشمه باید در ایران خشکانده شود.»
 

وزیر محترم امور خارجه پاسخ نمی‌دهند که چه کسانی دنبال برجام دو و سه بودند؟ چه کسانی پنهانی چهل تعهد به FATF دادند؛ و سپس از بانک‌ها خواستند با افراد و نهادهایی که در فهرست تحریم‌های خزانه‌داری و وزارت خارجه آمریکا قرار دارند، همکاری نکنند!؟ سپاه پاسداران و سپاه قدس (سردار سلیمانی) جزو همین تحریم‌شدگان دشمن بودند که گرفتار خودتحریمی ‌داخلی شدند.
 

دشمن وقتی جرأت کرد سپاه پاسداران را تحریم و سردار سلیمانی را هدف قرار دهد که دید کسانی در داخل دولت، سلمان و ابوذر‌های سپاه را به نام دولت با تفنگ (!) از پشت می‌زنند؛ و این در حالی بود که در مضیقه تحریم‌ها، همین سپاه پیشقدم شکستن حصار تحریم شد.
 

دوستان عزیز آمریکا را قدرقدرت ندانیم!
محمدجواد ظریف در بخش دیگری از سخنان خود در مجلس شورای اسلامی، نمایندگان ملت را به ایستادگی در برابر سیاست‌های آمریکا و نترسیدن از آن توصیه کرد و گفت: جمهوری اسلامی ایران باید در برابر سیاست‌های آمریکا بایستد... باید کاری کنیم که آمریکا نتواند از اقدامات ما برای اهداف خودش استفاده کند... دوستان عزیز آمریکا را قدرقدرت ندانیم!

 

این اظهارات وزیر امور خارجه نیز در حالی است که شخص وی برای توجیه مذاکره و توافق با برجام، مردم را از قدرت نظامی آمریکا می‌ترساند وی سال 92 و در یک جمع دانشگاهی و در پاسخ به سؤال یکی از دانشجویان چنین عنوان داشته بود: «آیا فکر کردید آمریکا که می‌تواند با یک بمب تمام سیستم دفاعی ما را از کار بیاندازد از سیستم دفاعی ما می‌ترسد؟ آیا واقعاً به‌خاطر قدرت نظامی ما، آمریکا جلو نمی‌آید؟ بر اساس کدام سند فکر می‌کنید آمریکا نمی‌تواند به اطلاعات نظامی ما دست پیدا کند؟»
 

گرچه باید گفت که جای خوشحالی و امیدواری است که وزیر امور خارجه کشورمان پس از 7 سال مماشات و انفعال در برابر آمریکا از چنین باوری به این نتیجه رسیده است که نباید از آمریکا ‌ترسید و آن را قدرقدرت دانست.
 

وزارت خارجه سیاست‌های کاهش برجامی را اجرا کند
بخش دیگری از جلسه دیروز صحن علنی مجلس به سخنان محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی اختصاص داشت.

 

قالیباف در سخنانی خطاب به ظریف گفت: آنچه امروز مردم و نمایندگان مجلس توقع دارند این است که هزینه اضافی بر آنها وارد نکنیم و در تصمیم‌گیری‌ها چه در سیاست‌های اقتصادی، داخلی و خارجی به‌گونه‌ای عمل کنیم که هزینه بیش از اندازه به مردم وارد نشود.
 

وی تصریح کرد: ما امروز در حوزه سیاست خارجی به این موضوع باور داریم که اگر بخواهیم دستگاه دیپلماسی مسائل سیاست خارجی را پیگیری کرده و تحقق بخشد اولین چیزی که بدان نیاز دارد تولید قدرت است چرا که وقتی قدرت داشته باشیم می‌توانیم در مقابل دشمن بایستیم و موفق شویم و در چرخه چانه‌زنی و فشار آنها قرار نگیریم و عقب‌نشینی و وادادگی پیدا نکنیم.
 

قالیباف تأکید کرد: بخش عمده‌ای از تولید قدرت در کشور در حوزه توان و کار اقتصادی است و همان‌طور که وزیر امور خارجه نیز بدان‌ اشاره کرد وزارت امور خارجه در این مورد می‌تواند نقش کلیدی داشته باشد، کما اینکه در تغییر ساختار و رویکرد در این دولت حوزه معاونت اقتصادی را تشکیل داده‌ایم.
 

وی یادآور شد: البته شاید توقع بنده این بود که وزارت امور خارجه به وزارت امور خارجه و تجارت بین‌الملل تبدیل شود چراکه امروز جنگ ما اقتصادی است و در حوزه مسائل ارزی با وجود تمام سختی‌ها انتظار می‌رود وزارت امور خارجه شرایطی را فراهم کند که اگر نتوانستیم به دلیل مشکلات ناشی از برجام سرمایه‌گذار خارجی وارد کشور کنیم، به‌گونه‌ای اقدام شود که پول مردم که نزد برخی کشورها باقی مانده که سالیان سال در این کشور معاملات اقتصادی را تجارت می‌کردند در این شرایط سخت ارزی انتقال ارز را به کشور با تلاش مضاعف انجام دهد.
 

در مقابل زیاده خواهی آژانس به‌طور جدی خواهیم ایستاد
قالیباف افزود: آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ‌و شورای حکام باید این را بدانند در حوزه سیاست خارجی، جمهوری اسلامی و نمایندگان مجلس هرگز به آژانس اجازه نخواهند داد که دستش باز باشد و بدون محدودیت هرچه می‌خواهد انجام دهد و به‌دنبال این باشد که حلقه‌های اطلاعاتی و جاسوسی کشورهای متخاصم را تکمیل کند.

 

رئیس مجلس شورای اسلامی تأکید کرد: ما در مقابل این زیاده‌خواهی آژانس به‌طور جدی خواهیم ایستاد و از وزارت خارجه می‌خواهیم که در این شرایط سیاست‌های کاهش‌دهنده تعهدات برجامی که تصمیم‌گیری شده را اجرا کند و هم زمان با آن همکاری با آژانس را در چارچوب تعهدات ادامه دهیم که حق ملت است.
 

قالیباف با بیان اینکه ان‌شاءالله وزارت خارجه بتواند در حوزه اقتصادی که مهم‌ترین عنصر در تقویت تولید قدرت ملی است، وظیفه خود را به درستی انجام دهد از وزیر امور خارجه برای حضور در این جلسه قدردانی کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

چرا سپاه به سیاست و اقتصاد و... ورود پیدا می کند؟!

چرا سپاه به سیاست و اقتصاد و... ورود پیدا می کند؟!

چرا سپاه به سیاست و اقتصاد و... ورود پیدا می کند؟!

 

پاسخ شبهه :

 

1. آنانکه چنین شبهه هایی را ایجاد میکنند یا از قانون اساسی و قوانین مجلس شورای اسلامی و اساسنامه ی سپاه آگاهی ندارند، یا مغرضند و عملکرد شایسته ی سپاه را مانع نیات شوم خود میبینند ، لذا درصدد تخریبند.

2. اگر این مدعیان واقعا تابع قانون هستند ، به توضیحات زیر دقت کنند:

عملکرد سپاه دقیقا مطابق قانون اساسی است:


اصل 150 قانون اساسی: 
وظیفه سپاه ، نگهبانی از انقلاب و دستاوردهای آن است.
- بنابراین هرتهدید وآسیبی که متوجه انقلاب و آرمانهای آن شود، در هر جا و هرمکانی ، سپاه طبق قانون باید دخالت و مقابله کند.

 

اصل 147 قانون اساسی:
نیروهای مسلح موظفند که با حفظ آمادگی رزمی خود در برنامه های اقتصادی ، اجتماعی وفرهنگی دولت مشارکت کنند.
- این اصل ، نتنها به سپاه اجازه داده ، بلکه موظف کرده که در پیشبرد فعالیتهای دولت ، با آن همکاری و مشارکت نماید.

 

* طبق ماده 10 اساسنامه سپاه، مصوب 61/6/15 مجلس شورای اسلامی ، یکی از وظایف سپاه، مشارکت در عملیات امدادی به هنگام بروز بلایا، حوادث و انجام خدمات امدادی، آموزش، تولیدی، جهادسازندگی و.... میباشد.

- پس طبق قانون، سپاه ، هرکجای کشور که نیاز به آبادانی ، طرح های عمرانی و سازندگی دارد ، برای کمک به دولت و گاها ، مواردی که دولت کوتاهی میکند، باید ورود کند.

 

* طبق اساسنامه مصوب مجلس: یکی از وظایف سپاه ، همکاری با ارگانهای اطلاعاتی کل کشور است.

- براساس این قانون ، حفاظت اطلاعات سپاه ، هم با وزارت اطلاعات همکاری میکند و هم مواردی که شاید دولت کوتاهی کند مثل دستگیری متهمان دانه درشت اقتصادی ، مستقیما وارد عمل میشود که موارد زیادی دراین چندسال اخیر مشاهده شده.

 

* طبق اساسنامه مصوب مجلس: 
سپاه موظف است عملکردش براساس تدابیر و رهنمودهای رهبری که فرمانده کل قواست، باشد.

 

-  رهنمود رهبرمعظم انقلاب درخصوص فعالیتهای سپاه اینگونه است ، که هم مهرتأیید عملکرد است و هم دستور :


* سپاه علاوه بر حفظ امنیت و مسائل دفاعی   درعرصه های دیگر همچون سازندگی، عمرانی ، خدمت رسانی به محرومان ، مسائل فرهنگی و هنری و تولید فکرانقلابی نقش آفرین و تأثیرگذاراست که «این اقدامات باید ادامه یابد». 95/6/28

* براساس این قوانین ، سپاه اقدام به تأسیس، بسیج مستضعفین ، بسیج سازندگی، قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا  نموده و نیز اردوهای سازندگی برای محرومیت زدایی از مناطق محروم برگزار میکند.

* همه ی  مردم ایران ، آنهایی که منصفانه قضاوت میکنند ، میدانند که عملکرد سپاه در عمران وآبادانی و اجرای پروژه های بزرگ سازندگی  و ازهمه مهمتر ، ایجاد امنیت و حفظ منافع ملی کشور بسیار مفید و موثر بوده است.


حتی مردم منطقه هم میدانند که سپاه پاسداران، چه زحماتی را در مقابله با ترویستها و اشرار متحمل میشوند.
اما آنچه باعث عصبانیت دشمن میشود این است که سپاه ، یک نهاد انقلابی ، اسلامی و تحت فرمان رهبریست واین باب میل دشمنان نیست ، لذا درحدتوان، سعی برتخریب وجهه آن دارند.

 

* امام خمینی( ره ) :
 اگر سپاه نبود کشورهم نبود.

 

* امام خامنه ای( مظله العالی ) :
سپاه ، سنگر مستحکم انقلاب است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

خیانت های بنی صدر در جنگ تحمیلی

خیانت های بنی صدر در جنگ تحمیلی

 خیانت های بنی صدر در جنگ تحمیلی     

 

نفوذ جریان لیبرالیسم در نظام اسلامی و حاکمیت بنی صدر بر کشور موجب خسارت های جبران ناپذیری شد که جبران آن به سادگی میسر نیست ، زمانی که بنی صدر به قدرت رسید و بر مسند ریاست جمهوری و سپس فرماندهی کل قوا تکیه زد ، به کمک سرویس های اطلاعاتی آمریکا بر اسرار نظامی ، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشور دست یافت و به عنوان عامل ستون پنجم کشور را برای تهاجم گسترده عراق آماده ساخت .
 

گزارش کامل از اوضاع ایران که یک ماه و نیم پیش از جنگ تحمیلی عراق در طائف تقدیم صدام شد هیچگاه نمی تواند بدون همکاری بنی صدر و عوامل لیبرال وی در ارتش و ارکان مهم نظام تهیه شده باشد .
 

مجله ژون آفریک در این باره می نویسد :
" در پنجم اوت 1980 (15 مرداد 1359) زمامداران عربستان در جریان بر پایی اجلاس طائف و هنگام استقبال از صدام درست یک ماه و نیم مانده به آغاز جنگ هدیه شاهانه ای به وی دادند ، این هدیه گزارش تهیه شده از سوی سرویس های اطلاعاتی آمریکا بود که در آن به تفصیل اوضاع اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی و نظامی ایران تشریح شده بود.
حتی بیش از این ، در این اسناد واقعیات دقیقی درباره وضعیت ارتش ایران ، تعداد نفرات آن ، مواضع و تجهیزات آن که هنوز قابل بهره برداری است و نیز اطلاعات متنوع دیگری که بسیار حساس و محرمانه بود به صدام حسین هدیه شد ." ژون آفریک ، 9 ژوئن 1982 ، مقاله زنگ ها برای که به صدا در می آید؟

 

احتمال همکاری بنی صدر با سرویس های اطلاعاتی آمریکا و شخص صدام حسین برای فرماندهان عالی رتبه ارتش و سپاه تاحدودی روشن بود ، ولی جو حاکم بر کشور و تبلیغات اختاپوسی بنی صدر مانع از آن می شد که بتوانند حقایق را بر ملا کنند .
 

روزنامه انقلاب اسلامی و میزان و چندین نشریه دیگر به تریبون رسمی رئیس جمهور تبدیل شده بودند که همواره از وی چهره ای مظلوم ساخته و او را فرشته نجات کشور می نامیدند که بر دست و پای وی بند انداخته اند و نمی تواند وظایفش را به خوبی انجام دهد !
 

بنی صدر در کارنامه خود نوشت :
" در نامه ای به امام نوشته ام ، در مصاحبه با روزنامه هم گفته ام: کسی به مظلومیت من در حکومت لااقل در تاریخ دو سه قرن اخیر نبوده است! دست و پای مرا بسته اند و می گویند بجنگ و من پذیرفته ام و دارم می جنگم ، با این حال می آیند و باز هم بندهای تازه ای بر دست و پای من می گذارند..."
روزنامه انقلاب اسلامی ، کارنامه رئیس جمهور ، 20 آذر 59 ، ص 2

 

و در جای دیگر می گوید :
" این را بدانید که رئیس جمهور شما فقط از روی عقیده و برای نجات میهن اسلامی عمل می کند ، از نظر خودش این کار و تلاش کشنده ، جان او را چون آرش از تن به در خواهد آورده و او امیدی به زندگی بعد از پیروزی بر دشمن و تأمین استقلال و تمامیت ارضی کشور ندارد."
روزنامه انقلاب اسلامی ، 2 آذر 59 ، ص 6

 

بنی صدر خود را کارشناس بزرگ جنگ معرفی می کرد و دائماً می گفت :
" از وقتی که من به خوزستان رفته ام ، دشمن در هیچ کدام از حمله های خود موفق نبوده است و هر بار تلفات سنگینی را تحمل کرده و عقب نشسته است ..." روزنامه انقلاب اسلامی ، 2 آذر 59 ، ص 6

 

بنی صدر که خود را فرشته نجات کشور معرفی می نمود همواره تلاش می کرد که تقصیر را به گردن شهید بهشتی و دوستانش از طیف حزب الله بیندازد ، وی در سخنرانی اش ادعا می کرد :
" من روزهای نخست جنگ به مدت یک هفته در این وسوسه بودم که بیایم و بگویم من مقصر آنچه پیش آمده است ، نیستم و همه حرف ها را به موقع زده ام ، آنها که کار را به این حد از ضعف رسانده اند بیایند و خود بروند و جنگ را اداره کنند ، اما از این ملت و خدای این ملت شرم کردم که خود را نجات دهم و وطن را غرق کنم." روزنامه انقلاب اسلامی، 2 آذر 59 ، ص 6
 

بنی صدر عامل شکست ما در جبهه ها را جبهه سیاسی مقابل ( شهید بهشتی و دوستانش ) می دانست و می گفت :
" در صورتی که آن جبهه روانی _ سیاسی ما را به حال خود بگذارد جریان را به شکست رژیم عراق بر می گردانیم."
روزنامه انقلاب اسلامی ، مصاحبه 21 آبان 59 ، ص 8

 

اکنون قضاوت کنید که آیا در آن شرایط با این حجم تبلیغات مظلوم نمایانه امکان افشای خیانت های رئیس جمهور بود ؟ هرگز، ولی گذشت زمان این فرصت را در اختیار گواهان عینی خیانت گذاشت تا حقایق پس پرده را بر ملا سازد .
 

پیش از تهاجم سنگین عراق علیه ایران ، تحرکات رژیم بعثی از قبیل نقل و انتقال نیرو و سنگر سازی و حرکات ایذایی دشمن بر همه آشکار بود ، فرماندهان عالی رتبه بارها از بنی صدر درخواست تشکیل یک جلسه اضطراری برای مقابله با هرگونه تهدید خارجی کرده بودند که هر بار توسط بنی صدر رد می شد تا سرانجام در تاریخ 31 مرداد 59 این جلسه در کرمانشاه تشکیل گردید .
 

سردار جاوید الاثر ، حاج احمد متوسلیان درباره آن نشست چنین می گوید :
" یک ماه قبل از شروع جنگ جلسه ای در اتاق جنگ لشکر 81 زرهی کرمانشاه به ریاست بنی صدر تشکیل شد ، در این جلسه آقایان ظهیر نژاد و صیاد شیرازی به همراه فرماندهان ارتشی 30 منطقه نظامی از استان های آذربایجان غربی ، کردستان ، کرمانشاه و نیز برادران محسن رضایی و محمد بروجردی به اتفاق مسئولان سپاه در کل منطقه غرب حضور داشتند.
در این جلسه فرمانده سپاه قصر شیرین به وضعیت بسیار بد نیروهای ما در مرزها و حملات مکرر ارتش عراق به پایگاه های مرزی اشاره کرد و گفت : دشمن در این منطقه از خیلی وقت پیش شروع به ساختن استحکامات نظامی کرده است و ما کمترین آمادگی رزمی را نداریم .
در نهایت از بنی صدر سؤال شد که اگر به احتمال یک درصد عراق به ایران حمله کند شما چه تدبیری برای دفاع دارید ؟ بنی صدر گفت : عراق هرگز جرأت چنین کاری را ندارد.
بروجردی گفت:  اگر به احتمال یک در هزار بخواهد در غرب از طریق قصر شیرین حمله کند و شهر را بگیرد شما برای مقابله با چنین مسئله ای چه تدبیری دارید ؟
بنی صدر مجدداً گفت : عراق هیچ وقت چنین غلطی نمی کند ، برای این که هم در سطح بین المللی و سیاست جهان محکوم می شود و هم امنیت داخلی خودش به خطر می افتد ، مطمئن باشید که صدام کشورش را به خطر نمی اندازد !
... سرانجام جلسه به اینجا ختم شد که بنی صدر بازدیدی از مناطق مرزی به عمل آورد ، در راه بازگشت هلیکوپتر بنی صدر به علت نقص فنی در منطقه تحت کنترل ضد انقلاب سقوط کرد و افتاد و متأسفانه این آقا هیچ آسیبی ندید! ضد انقلاب هم به او هیچ تعرضی نکردند..."
در انتهای افق ، زندگی نامه سردار حاج احمد متوسلیان ، حسین بهزاد ، ص 116

 

سردار شهید حاج محمد ابراهیم همت در بخشی از خاطرات خود در مورد ماه های نخستین تهاجم عراق آورده است :
" ما پیش بنی صدر رفتیم و عنوان کردیم که از طریق نوسود می توانیم خیلی خوب روی مواضع عراق کار کنیم ، عراق شهرهای نزدیک به نوسود دارد ، فقط مشکل ما کمبود نیرو است ، اما او می گفت من حتی یک نفر نیرو به منطقه شما نمی دهم! هر چه به او اصرار کردیم کمترین کمکی به ما نکرد ! "
در انتهای افق ، زندگی نامه سردار حاج احمد متوسلیان ، حسین بهزاد ، ص 125

 

یکی دیگر از سرداران سپاه اسلام درباره تحریم تسلیحاتی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی می گوید :
"... بچه های سپاه در جبهه با هماهنگی ارتش مقداری سلاح و مهمات تحویل گرفتند ، تا این که بنی صدر خائن متوجه این قضیه شد ، او که نمی توانست وحدت سپاهی و ارتشی را تحمل کند بعد از گذشت سه ماه از شروع جنگ تحمیلی با ابلاغ دستوری به ارتش فرمان داد که حتی یک فشنگ هم به سپاه تحویل داده نشود ."
در انتهای افق ، زندگی نامه سردار حاج احمد متوسلیان ، حسین بهزاد ، ص 125

 

زمانی که دانشجویان در یک عملیات هماهنگ با ارتش به پیش تاختند ، ناگهان دستور عقب نشینی ارتش را صادر کرد و دانشجویان پیرو خط امام قتل عام شدند !
 

وی که پس از رأی عدم کفایت سیاسی مجلس از کار برکنار شد و به فرانسه گریخت ، دوازده سال پس از تهاجم ارتش عراق یعنی سال 1371 در جلسه پرسش و پاسخی که در محل خانه فرهنگ ملت ها در شهر برلین آلمان ترتیب یافته بود به برخی مسائل اعتراف کرد و صریحاً گفت :
"... در سال 59 این من بودم که به نیروهای کرد به کوموله ها و دموکرات ها پیغام دادم که اسلحه را بر زمین نگذارند ! "
هفته نامه کیهان هوایی ، 9 دی 71 ، به نقل از نشریه ضد انقلابی کار ، شماره 45 ، ص 10

 

سرانجام به این اعتراف چهره منافقانه این لیبرال برای مردم روشن گردید و مشخص شد که خون دهها هزار شهید و خسارت های سنگین جنگ بر گردن چه کسانی است و با خیانت چه کسانی این خسارت ها به کشور اسلامی وارد شد .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

شش روایت راهبردی از سفر نفتکش‌های ایران به ونزوئلا / پیام خاص یک نهاد امنیتی به وزرات ‌خزانه‌داری آمریکا

شش روایت راهبردی از سفر نفتکش‌های ایران به ونزوئلا / پیام خاص یک نهاد امنیتی به وزرات ‌خزانه‌داری آمریکا

شش روایت راهبردی از سفر نفتکش‌های ایران به ونزوئلا / پیام خاص یک نهاد امنیتی به وزرات ‌خزانه‌داری آمریکا 

 

نفتکش‌های غول ایرانی با پرچم‌های برافراشته جمهوری اسلامی یکی یکی به سواحل اقتصادی ونزوئلا وارد شدند  و تنها چندصد کیلومتر با ساختمان مرکزی وزرات خزانه داری آمریکا که مرکز فرماندهی تحریم‌ها علیه ایران و دیگر کشورهای جهان هستند، فاصله دارند. اما داشتن روایت راهبردی این اتفاق بزرگ بسیار مهم است.

 

روایت راهبردی اول؛ ایران دورانی از بی‌اعتبارسازی تهدیدات نظامی آمریکا را آغاز کرده که پیش از این شاید موارد مشابه نیز نداشته است. کافیست یادآوری کنیم که فرمانده کل نیروهای نظامی آمریکا- ترامپ- چگونه از تهدید بزرگ زدن 52 نقطه ایران پس از حملات موشکی به عین الاسد عقب نشینی کرد. حال همین عقب نشینی را کنار این موضع رسمی پنتاگون بگذاریید که اعلام کرد اساسا از هرگونه‌ برنامه‌ای برای توقیف‌، تجسس یا انهدام نفتکش‌های ایرانی که در راه ونزوئلا هستند، اطلاعی ندارد!

 

روایت راهبردی دوم؛ حضور نفتکش های ایرانی در سواحل ونزوئلا مقدمه ترسیم و تثبیت یک معادله حقیقتا تاریخی و بسیار عجیب است. معادله‌ای که می گوید، آمریکا اگر در خلیج فارس امنیت می‌خواهد باید، امنیت و اقتدار ایران را در اقیانوس اطلس و در اطراف آبهای سرزمینی خود به رسمیت بشناسد.

 

روایت راهبردی سوم؛ ایران محموله‌ای را به ونزوئلا صادر کرده که مهمترین ویژگی آن ترک انداختن حقیقی تحریم‌های نفتی و بنزینی آمریکا درباره خود و ونزوئلا هست. تبدیل شدن ایران به پیشران شکستن تحریم‌ها آمریکا در یک سطح جهانی البته همه ماجرا نیست. پشتوانه این پیشران شدن ظاهری اقتصادی ولی در واقع باطنی امنیتی و نظامی دارد. ساده تر آنکه ایران در حال آغاز کردن مسیری است که برای شکستن تحریم‌ها، امنیت جهانی آمریکا را در حال گروگانگیری است.

 

روایت راهبردی چهارم؛ به هر دلیلی این روزها، حتی اگر در داخل و خارج ایران مصلحت و یا اراده‌ای برای نگفتن از نقش سپاه در این اتفاقات تاریخی نباشد ولی واقعیت هم اینک نیز در فضای غیررسمی رسانه‌ای در حال بازگو شدن است. ایران در روزهای گذشته از طرف سازمان ملل، سفارت سوئیس، نمایندگی خود در آمریکا، کشورهای دو طرفه مانند قطر و عمان  و... پیام های صریحی برای آمریکا فرستاده که اگر کوچکترین خطایی درباره نفتکش های ایرانی کنند با واکنش قاطع جمهوری اسلامی مواجه خواهند شد. اما واقعیت این است که پشتوانه معتبر بودن این پیام غیر از سرنگون شدن گلوبال هاوک، حمله موشکی به عین الاسد، توقیف نفتکش انگلیسی و ... نبوده و نیست.

 

روایت راهبردی پنجم؛ ساخت پالایشگاه ستاره خلیج فارس به همت قرارگاه خاتم الانبیا (ص) سپاه، نه تنها کشور را خودکفا کرد، بلکه به صادرات بنزین رساند. از این منظر نقش سپاه تنها ارسال پیام‌های رسمی و غیررسمی راهبردی امنیتی و نظامی به ارتش آمریکا نبوده بلکه ترسیم محاسبات و پیام جدید اقتصادی به ساختمان وزرات خزانه داری آمریکا به عنوان مرکز فرماندهی تحریم های ایران نیز بوده است.

 

روایت راهبردی ششم؛ وقتی موشک های سپاه پایگاه عین الاسد را هدف قرار داد، یعنی ایران اولین دولتی بود که در هفتاد سال اخیر به صورت رسمی به آمریکا سیلی نظامی سخت زده است. حال رسیدن نفتکش‌های ایران به سواحل دریایی کارائیب را شکستن دکترین 197 ساله امنیتی آمریکا- موسوم به دکترین مونروئه- که اقیانوس اطلس را حیات خلوت آمریکا می‌دانست، باید نامید. این یعنی اینکه ایران نه تنها در حال حاضر رکوردار جهانی شکستن اقتدارهای انباشته شده دهه‌های گذشته آمریکا هست بلکه در حال بازگرداندان تدریجی اقتدار آمریکا به گذشته های بسیار دورتر است. این بازگرداندن گرچه نقطه پایانی مشخصی دارد و آن فروپاشی ایلات متحده است ولی واقعیت این است که الان می‌توان زمان رسیدن به آن را در یک نقشه حقیقی در تهران جانمایی کرد.

 

استاد مهدی جهان‌تیغی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

موازنه دو سر برد برای ایران !!

موازنه دو سر برد برای ایران !!

موازنه دو سر برد برای ایران !!

 

کسی فکرش را نمی‌کرد که حمله‌ ایران به عین الاسد، گره‌ دیپلماسی انرژی را در اوج تحریم‌ها باز کند. نفتکش‌های ایرانی در بنادر ونزوئلا پهلو می‌گیرند و حیاط‌خلوت آمریکا را شلوغ می‌کنند.

 

دنیای امروز دنیای گفتمان نیست، دنیای موشک است. تا دیروز نه، اما امروز همه شیرفهم شده‌اند که امریکا را تنها با موشک می‌توان شیرفهم کرد نه با قدم زدن. 

 

امروز معیشت ما به موشک گره خورده است. خط ترانزیت صادرات بنزین ایرانی تحت بیمه‌ موشک‌های خرمشهر و ذوالفقار و زلزال است. مهم نیست که برد موشک‌ها به دریای کارائیب می‌رسد یا نه، به آنجا که باید برسد، می‌رسد. پرچم ایران قبل از بام نفتکش‌ها بر روی موشک‌ها به اهتزاز درآمد.

 

خط و نشانِ آن پاسدار برای شناورهای آمریکایی در خلیج فارس، اثر پروانه‌ای خود را در جایی نزدیکی خلیج خوک‌ها گذاشته است تا دزدان دریای کارائیب، شجاعت را از ناخداهای باخدای نفتکش‌های ایرانی بیاموزند. زبان بدنِ آن پاسدار به ما آموخت که می‌توان بجای چند سال مذاکره، چند هفته ای به معامله رسید.

 

کشف بزرگ، راز قوی شدن بود که سلیمانی‌ها و طهرانی مقدم‌ها به ما آموختند نه سرزمینی که کریستوف کلمب در آن لنگر انداخت.

 

غلط‌ اضافه‌ آمریکا در این ماجرا،‌ خاطره ضربات مغزی ملایم را در ذهن سربازان آنها در خلیج فارس و غرب آسیا زنده خواهد کرد تا همواره نگاهشان به آسمان دوخته باشد.

 

موازنه قدرت یعنی در ذهن دشمنت جابیندازی که توقیف نفتکش، مساوی است با توقیف ناو جنگی. معامله برد-برد را فراموش کنید، بازی دو سر بُرد برای ایران تازه شروع شده.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

اسناد افشا شده درباره حمله نظامی به ایران

اسناد افشا شده درباره حمله نظامی به ایران

اسناد افشا شده درباره حمله نظامی به ایران


در اسناد سری افشا شده درباره حمله نظامی به ایران آمده است که دولت اوباما حتی ماکت تاسیسات هسته‌ای ایران با ابعاد واقعی را در صحرای غربی آمریکا ساخته بود تا برای تمرین حمله نظامی به تاسیسات هسته‌ای ایران، آن را با بمب سی هزار پوندی نابود کند.

 

مجله نیویورک تایمز در گزارشی اسناد سری حمله نظامی به ایران را افشا کرده است که در بخشی از آن می‌خوانیم:

 

سیاستی که دولت ترامپ دنبال می کند بسیار متفاوت از سیاست اوباماست. اوباما به دنبال ممانعت ایران از دستیابی به سلاح هسته ای بود، اما پذیرفته بود که ایران تبدیل به یک قدرت موازنه کننده در مقابل نفوذ سعودی ها در منطقه شود. اوباما در جایی گفت: «دو کشور ایران و عربستان باید در منطقه شریک شوند». این ایده مورد تمسخر مقامات دولت ترامپ قرار گرفت. یکی از مقامات دولت اوباما با لحنی نه چندان دوستانه می گوید «تصمیم گرفتیم که با ایران همانطوری که است و نه آن طوری که ما می خواهیم باشد، معامله کنیم».

 

آنهایی که در نخستین روزهای دولت اوباما با او از نزدیک ارتباط داشتند، می گویند که او برای برقراری صلح در خاورمیانه، به دنبال یک معامله واقع بینانه بود. «تام دانیلان» مشاور امنیت ملی دولت اوباما در فاصله سالهای 2010 تا 2013 می گوید: «ما به دنبال پرهیز از جنگهای غیر ضروری، آوردن ایران به پای میز مذاکره، و دستیابی به یک توافق بی سابقه در حوزه کنترل تسلحیات بودیم».

 

«توافق ما با ایران مانع از دستیابی این کشور به سلاح هسته ای می شد و این امکان را به جامعه بین المللی می داد تا به شکل بی سابقه ای، فعالیت های هسته ای ایران را مورد نظارت قرار دهد. تمام این اقدامات در راستای منافع وسیع ایالات متحده بود».

 

خروج ترامپ از توافق هسته ای و حوادث ماههای اخیر، بار دیگر نه تنها ترس از حمله نظامی آمریکا علیه ایران یا موافقت پشت پرده آمریکا با حمله اسراییل به ایران را به وجود آورده، بلکه موجب این نگرانی شده که طرف‌های متخاصم به خاطر غرور، اشتباه محاسباتی یا غفلت وارد درگیری شوند. البته حمله به ایران ممکن است به شکل محدودی باشد، اما موجب آشوب گسترده و حملات تلافی جویانه گروه های نیابتی ایران به نیروهای آمریکایی در منطقه، افزایش حمله به کشتی های تجاری و سر به فلک کشیدن قیمت نفت، حمله حزب الله به اسراییل، حملات سایبری به غرب و در نهایت اعزام بیشتر نیروهای آمریکا به منطقه برای خاموش کردن آتش در هر جایی که ایران حضور دارد، از لبنان گرفته تا سوریه و یمن و عراق، خواهد شد.

 

اینکه این بحران چگونه درست شد، به روابط پیچیده اسراییل و آمریکا باز می گردد. داستان این بحران چیزی است که تاکنون به شکل کامل گفته نشده است. اینکه چگونه از جنگی که (علیه ایران) در آستانه وقوع بود اجتناب شد و چگونه دو متحد دیرین (آمریکا و اسراییل) از یکدیگر جاسوسی می کردند و بر سر شکل دهی به سیاست خارجی آمریکا در نزاع بودند، چیزهایی هستند که مقاله حاضر بدان می پردازد.

 

مصاحبه با دهها تن از مقامات سابق و فعلی آمریکا، اسراییل و اروپا، از جزییات چگونگی طرح حمله اسراییل به ایران در سال 2012 پرده بر می دارد. احتمال حمله اسراییل به ایران تا جایی افزایش یافته بود که دولت اوباما احساس کرد که لازم است برای طرح های احتمالی نظامی، در صورت وقوع چنین حمله ای برنامه ریزی کند. دولت اوباما حتی ماکت تاسیسات هسته ای ایران با ابعاد واقعی را، در صحرای غربی آمریکا ساخته بود تا برای تمرین حمله نظامی به تاسیسات هسته ای ایران، آن را با بمب سی هزار پوندی نابود کند. آمریکا حتی زمانی که اسراییل مشغول جاسوسی از ایران بود، اسراییل را زیر نظر داشت، و ماهواره های آمریکایی از پهپادهای شناسایی اسراییل که از پایگاهی واقع در کشورآذربایجان وارد ایران شده بودند، تصاویر ماهواره ای تهیه می کردند. به علاوه، جزییات تلاش نتانیاهو برای وادارکردن ترامپ به خروج از توافق هسته ای با ایران، از مواردی است که داستان اش تاکنون گفته نشده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

فقط درایت یک رهبر شجاع و یک پرچم مقدس، که خون هزاران جوان مومن و انقلابی برای حفظ آن فدا شده است میتواند شاخ غول کاغذی و توخالی آمریکا را بشکند

فقط درایت یک رهبر شجاع و یک پرچم مقدس، که خون هزاران جوان مومن و انقلابی برای حفظ آن فدا شده است میتواند شاخ غول کاغذی و توخالی آمریکا را بشکند

 فقط درایت یک رهبر شجاع و یک پرچم مقدس، که خون هزاران جوان مومن و انقلابی برای حفظ آن فدا شده است میتواند شاخ غول کاغذی و توخالی آمریکا را بشکند

 

به لطف و عنایت خدا همزمان با ماموریت بسیار بزرگ و ویژه کرونا برای رسوایی اروپا و آمریکا امروز با پهلو گیری نفتکش غول پیکر ایرانی در بندر ونزوئلا دیوار تحریمهای ظالمانه ایران ترک بسیار بزرگی برداشته است.

 

 انشا الله به همین زودی ها دولت ایالات متحده آمریکا با کمک ترامپ قمارباز یک فروپاشی بزرگ و عظیم از داخل را تجربه خواهد کرد و دلار آمریکا بی ارزش ترین پول رایج دنیا خواهد شد.

 

معادلات دنیا تغییر خواهد کرد حکومتی که از صفر تا صد توسط مردم مظلوم و شجاع ایران با مکتب حسینی عاشورا و کربلا تحت شدید ترین تحریمهای ظالمانه و تحمیل جنگ، ترور و نفوذ مردانه 40 سال مقاومت کرد و به قول شهید آوینی (بی وفایی کوفیان را جبران کرد) امروز تبدیل به یک ابر قدرت شده است.

 

امروز روز غلبه مظلوم بر ظالم است 

امروز روز تشکیل حکومت واحد جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت ارواحنا فداه است.

 

فقط یک منجی با یک سپاه مقتدر از جوانان انقلابی شیعه میتواند غده سرطانی ظلم را از روی کره خاکی دنیا محو و نابود کند دنیا امروز بی قرار و منتظر منجی است.
 
چه بخواهیم و چه نخواهیم تحولات عجیب و عظیمی در راه است.

اوضاع ایران و جهان تا 180 درجه تغییر خواهد کرد .

 

دنیا پس از ریخته شدن خون حاج قاسم روی خوش به خود ندیده است.

 

به زودی جنگ وارد خاک عربستان خواهد شد.

 

به زودی جوانان جبهه مقاومت ضربه بسیار سنگینی بر پایگاههای آمریکا در خاور میانه خواهند زد و آمریکاییها برای همیشه از خاورمیانه کوچ خواهند کرد.

 

دیپلماسی مذاکره شکست خورد و دیپلماسی مقاومت و ایستادگی پیروز شد.

 

کسانی که چشم به دستان آمریکا و میوه های برجام دوخته بودند پس از شکست بزرگ پسابرجام امروز سرگردان و آشفته نفس های آخر را میکشند و در داخل کشور به دنبال آشوب و اخلال در نظام اقتصادی و ناراضی کردن مردم به هر شیوه ممکن هستند

 

امروز درایت و فداکاری رهبر  مظلوم انقلاب ، کشور ایران را در قله جهان استوار و پیروز نگه داشته است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱