It is written in numerous references that: “Abbas ibn Abd al-Muttalib and some others were sitting in front of the Kaaba in the Masjid-al-Haram, when suddenly Fatimah Bint Assad came and stood there while she was struggling with pains of childbirth and prayed: “O my Lord! I believe in You and all Your messengers and holy books sent from You, and I acknowledge the words of my ancestor Abraham, the Khalil (the friend of Allah), who has built this Kaaba. O my Lord! For the sake of the person who built the Kaaba and for the sake of the baby I’m carrying, make my labour easy.”
Suddenly we saw the Kaaba cracked from behind and Fatimah entered there and disappeared from our sight. And the cracks came together and stuck. We went to open the door, but it didn’t open.
Soon, the news of this incident spread throughout the city. Three days passed and on the fourth day Fatimah came out from the same spot, having Ali (PBUH) in her arms. And she said: “The most exalted Allah has preferred me to previous women, and I went into His House and I ate heavenly fruits. And as I was going to leave the House, a voice called: “O Fatimah! Name this infant “Ali” because the exalted all-Highest Allah, says: “I derived his name from Mine and he is the person who breaks the idols in my House.” ”” (Mahallati, Seyyed Hashim,The life of Imam Ali (PBUH), Vol.1)
“Imam Ali (PBUH), was born on the 13th of the month of Rajab inside the Kaaba, and no one has ever been born inside the Kaaba before or after him.”
So, the story of the birth of Imam Ali (PBUH) is a truth which is confirmed not only by Shia but also by Sunni Muslims and is written in details in the precious book of “al-Ghadeer”.
A manifestation of the secrets of the birth of Imam Ali (PBUH) inside the Kaaba
But the secrets of the fact that why was Imam Ali (PBUH) born inside the Kaaba are expressed in some references, we mention some of them herein:
Then Alusi added:
“Perhaps Ali (PBUH) wanted to return the favor of the Kaaba that made him honored to be born inside it, so, he destroyed the idols in Kaaba; because it is said in some references that the Kaaba complained to Allah and said: “O my Lord! How long these idols should be worshipped next to me?” And the most exalted Allah promised the Kaaba that this sacred place will be sanctified.” (Al-Ghadeer)
According to all mentioned before, some results are conclusive:
Firstly: the matter of the birth of Imam Ali (PBUH) inside the Kaaba is a certain historic issue that is narrated not only in Shia books but also in Authentic Books of Sunni Muslims that are all gathered by Allameh Amini in Al-Ghadeer, as mentioned before.
And also not only according to Shia scholars but Sunni scholars the story of the birth of Imam Ali (PBUH) inside the house of Allah (Kaaba) is confirmed by definite narrations.
Secondly: although all secrets of this matter are completely known for no one, it is clear in words of scholars of Shia and Sunni sect that this matter (being born inside the Kaaba) is a miracle and a glory for Imam Ali (PBUH) and it is a divine favor and grace which, according to the scholars of Sunni sect like Alusi, Hakim Neishaburi and others, is exclusive for Imam Ali (PBUH) and no one was born inside the kaaba before or after him.
And Imam Ali’s (PBUH) word which we mentioned before is more interesting that although prophet Jesus (PBUH) is a prominent prophet, his mother was ordered to leave the Beyt al-Muqaddas at the time of his birth, because it is a place for praying Allah, not a place for deliverance of a child; but at the time of Imam Ali’s (PBUH) birth, his mother, Fatimah Bint Assad, was guided into the Kaaba and was allowed inside it miraculously through the cracks on the wall.
But being born inside the Kaaba and martyrized inside the mosque, is a manifestation of his high and great place.
special prayer to ask God for reappearance of Imam Mahdi (PBUH)
along with translation in English and Persian
گفتمان اصلی انقلابیون برای انتخابات 1400 چیست؟
شعار و گفتمان، مهمترین عنصر در اقبال عمومی به کاندید موردنظر است. این مسئله به حدی جدی است که ردپایش در تمامی دورههای انتخابات بهخوبی دیده میشود و متأسفانه باید گفت مهمترین ضعف جبهه انقلاب در تمام این سالها، نبود گفتمانی مشخص بوده است.
هاشمی رفسنجانی با در نظر گرفتن خرابیهای جنگ تحمیلی توانست گفتمان سازندگی خود را ارائه دهد و رأی مردم را بهسوی خود گسیل کند. از طرفی خاتمی با تکیهبر فضای بسته رسانهای و انزوای سیاسی، گفتمان خود با عنوان فضای باز سیاسی را ارائه داد. احمدینژاد گفتمانش را حول قشر فقیر بنا نهاد و اصلیترین گفتمان روحانی در هر دو دوره، برجام و مذاکره با آمریکا بود.
حال برای اینکه بهتر به ضعف گفتمانی جبهه انقلاب پی ببریم، لازم است انتخابات سال 96 را مرور کنیم. در این سال، محمدباقر قالیباف و آیتالله ابراهیم رئیسی نامزدهای اصلی جبهه انقلاب به شمار میآمدند؛ اما میتوان گفتمان مشخصی را از آنها به یاد آورد که یارای مقابله با گفتمان مذاکره روحانی را داشته باشد؟
حال که به اهمیت گفتمان در انتخابات پی بردیم، لازم است به تشریح گفتمان انقلاب در سال 1400 بپردازیم. گفتمان جبهه انقلاب در دو قسمت نگاه به برجام و نگاه به توان داخلی خلاصه میشود:
الف: نگاه به برجام
بعد از شهادت محسن فخری زاده، مجلس شورای اسلامی قانونی با عنوان اقدام راهبردی برای لغو تحریمها را به تصویب رساند و رهبر انقلاب نیز در سخنرانی خود با تأکید بر این قانون اعلام کردند که آمریکا باید تمامی تحریمها را بهصورت کامل و یکجا لغو کند تا ایران نیز به برجام بازگردد. این نکته میتواند بهترین دیدگاه جبهه انقلاب به مسئله برجام و لغو تحریمها باشد. حال این گفتمان را با دیدگاه اصلاحطلبان که به دنبال لغو برخی از تحریمهای نمادین برای خوراک انتخاباتی هستند، مقایسه کنید.
ب: نگاه به داخل
دولت روحانی در تمامی این سالها اقتصاد را شرطی کرده است و حتی آب خوردن مردم را نیز به مسئله برجام گرهزده است. حال اینکه میشود با تکیه به توان داخلی مانند مسکن، پتروشیمی، شیلات، صنایع کشاورزی و... و همچنین با اعتماد به جوانان تمامی تحریمهای آمریکا را بیاثر کرد. همانند اتفاقی که برای تحریم بنزین با ساخت پالایشگاه ستاره خلیجفارس افتاد.
جبهه انقلاب در روزهای پایانی باید بهخوبی این دو برنامه را برای مردم تبیین کند. در غیر این صورت باید به دلیل ضعف گفتمانی همیشگی خود، مجدداً شکست در انتخابات را بپذیرد!
فردین
شرطی شدن کشور به اتفاقات مختلف
در شب شهادت دکتر محسن فخری زاده(پدر علم هسته ای ایران) نوشتیم که شرطی شدن کشور به اتفاقات مختلف، باعث آسیب پذیر شدن ما در مسائل امنیتی-دفاعی میشود. بار ها گفته ایم و باز هم میگوییم که اگر جواب سنگ پراکنی با سنگ پراکنی داده نشود، طرف مقابل جری تر میشود و دست به کار های بزرگ تر میزند.
دولت لیبرال ما در جواب مطالبه، گرفتن انتقام شهید فخری زاده گفت: در آمریکا انتخابات ریاست جمهوری در جریان است و بایدن دارد میاید، اگر جواب بدهیم و یک درگیری نظامی راه بیفتد ما به تله صهیونیست ها می افتیم که این در تله افتادن ما، ممکن است مذاکرات آینده با غرب را به خطر بیندازد.
ترور فخری زاده جواب داده نشد و دیدیم که بایدن هم آمد، اما نه گشایش سیاسی-اقتصادی اتفاق افتاد و نه مذاکره مستقیمی بین ایران و آمریکا صورت گرفت! تنها چیزی که به فراموشی سپرده شد، مسئله انتقام شهید محسن فخری زاده بود.
از نظر دولت روحانی ترور شهید سلیمانی هم تله ترامپ برای ایجاد درگیری نظامی بود و انفجار نطنز در تابستان سال قبل و ترور محسن فخری زاده پاییز سال قبل هم تله صهیونیست ها برای بد جلوه دادن چهره ایران در جامعه جهانی بوده است. الان هم که آقایان برای پیشبرد اهداف سیاسی خودشان دارند در وین اتریش با غربی ها و دوستان صهیونیست ها مذاکره میکنند، حادثه نطنز را تله صهیونیست ها برای کنسل شدن مذاکرات خودشان میدانند!
اصولاً تله این نیست که یک طرف بیاید مستقیماً یک سیلی به زیر گوش شما بزند و شما با پرویی بیایی و بگویی اصلاً هم درد نداشت پس جواب سیلی ات را نمیدهم اما انشاءالله بعداً به حساب تو میرسم. حتی بچه های دوازده-سیزده ساله هم میدانند که شکارچی، شکارش را طوری وارد تله میکند که شکار تا زمانی که وارد تله نشده متوجه نمیشود که وارد تله شده است..
از نظر ما به هیچ وجه این یکی به دو، تله صهیونیست ها برای ما نیست! بلکه صهیونیست ها در این مواقع به خوبی میدانند که میتوانند هر کاری که دلشان میخواهد انجام بدهند چون در این مواقع از طرف ایران هیچ عواقب سنگین و خطرناکی در رابطه با کارهایشان برایشان بوجود نمی آید! برای همین با خیال راحت کار خودشان را انجام میدهند و آن را رسماً گردن میگیرند!
ظریف قبلاً میگفت من با شهید قاسم سلیمانی، جلسات متعددی در مورد سیاست خارجه و منطقه برگزار میکردم... حالا که دیگر نظرات امثال سلیمانی وجود ندارد، بنظر شما ظریف با چه کسانی جلسه میگذارد که این حرکات صهیونیست ها برایش تله تعریف شده است؟ وقتی هم بگوییم همه شما از اول تا آخر یا جاسوس یا وطن فروش هستید، جیغ بنفش میکشند که چرا تخریب میکنید و چرا کسی به دستاورد های ما نمیپردازد... دولت روحانی از بقیه انتظار دارد که به دستاورد هایش بپردازند اما به قول علی اکبر رائفی پور؛ «آیا می دانید از 100 وعده دولت حسن روحانی به مردم در هشت سال گذشته، تاکنون تنها و تنها 9 مورد آن محقق شده است؟» این 9 مورد هم آنقدر نصف و نیمه هستند که کسی اگر آن را بازگو کند، احساس شرم میکند..
به هر حال همه باید در جریان این موضوع باشیم که اکنون قهرمانان دیپلماستی ما در وین حضور دارند و دارند با غربی ها و با دوستان رژیم صهیونیستی مذاکره میکنند. قهرمانان دیپلماستی ما به خوبی میدانند که در مقابل آمریکا، هیچ شانسی ندارند و باید با ادب رفتار کنند! اگر بخواهند حرفی از جواب دادن به صهیونیست ها بزنند، ممکن است مذاکراتشان بهم بخورد.
در برجام سال 2015، انرژی هسته ای با رفع تحریم ها معاوضه شد. الان که هسته ای به آن صورت وجود ندارد به احتمال زیاد میخواهند عزت و شرف ایرانی را برای بقای عمر کثیف سیاسی خودشان معاوضه کنند. اقتدار و عزت مردم که در چهل سال به دست آمد و در جنگ هشت ساله با عراق هم شکسته نشد اکنون در جنگ با دولت روحانی در حال شکسته شدن است... باید اساسی در این مورد فکری شود که چرا ایران را به این نقطه رسیده و چرا ایران را دارد شبیه به سوریه رفتار میکند...
پی نوشت: صهیونیست ها بعد از 40 سال درگیری با ما به این نتیجه رسیدند که میتوانند به این شکل در ایران فعالیت کنند، اگر فردا روزی تُرک ها و یا عرب های حاشیه خلیج فارس به خودشان اجازه درگیری مستقیم با ایرانی ها را بدهند، نباید به آن صورت، متعجب شد. اکنون این ایران است که در گوشه رینگ افتاده پس همه چیز و هر نوع اتفاقی امکان پذیر است.
ادیب مقاومت
اطلاعیه: نشست سیاسی هفتگی جریانشناسی سیاسی ایران و انتخاب اصلح در 1400
نشست جریانشناسی سیاسی ایران و انتخاب اصلح در 1400 با حضور استاد کامران غضنفری محقق و نویسنده کتابهای راز قطعنامه، مداخلات و...
محل برگزاری: قلهک
رعایت پروتکل های بهداشتی الزامی است لذا قبل از حضور حتما می بایست هماهنگی صورت بگیرد.
بدیهی است با توجه به محدودیت فضا در شرایط کرونا و رعایت حداکثری پروتکل های بهداشتی، انتخاب و اولویت بندی شرکت کنندگان به عهده واحد سیاسی می باشد.
برای شرکت در جلسه هر هفته نام و نام خانوادگی، مدرک و رشته تحصیلی خود را به تلگرام شماره 09360840876 با آیدی @vahedsiasimasaf ارسال نمایید.
مخاطب محترم ادامه جلسات جریانشناسی سیاسی برای انتخاب اصلح در سال جدید شنبه ها از ساعت 17 تا 19 برگزار خواهد شد.
لازم به ذکر است نهمین جلسه جریان شناسی مورخ: شنبه 1400/1/28 صرفا از طریق لایو اینستاگرام برگزار خواهد شد.
کانال واحد سیاسی مؤسسه مصاف (نجوا)
تلگرام (http://t.me/masaf_najva) | اینستاگرام (https://instagram.com/_u/masaf_najva1) | توئیتر (https://twitter.com/masaf_najva) | سروش (http://sapp.ir/masaf_najva) | ایتا (https://eitaa.com/masaf_najva)
دلایل مثبت بودن اتحاد راهبردی با چین
در روزهای اخیر گمانه زنی های زیادی در خصوص قرارداد 25 ساله ایران با چین منتشر شده که بحث های مختلف و متضادی را در این خصوص شاهد بوده ایم.
در این زمینه ذکر چند مورد به نظرم ضروری می رسد:
اول ، اقتصاد آینده دنیا طبق شواهد و آمارهای موجود بی شک در قبضه چین خواهد بود و این کشور با وجود داشتن اقتصاد ارشادی و کنترلی توسط دولت در زمینه شاخصه رشد اقتصادی و ثبات ملی، حتی در ایام کرونا موفق تر از سایر قدرت های اقتصادی لسه فر عمل کرد که این امر با توجه به دیدگاه های اصولی جمهوری اسلامی در رد اقتصاد آزاد لیبرالی می تواند کاتالیزور همکاری های بین دو کشور شود.
دوم، چین هیچگاه در طول تاریخ چشم به تمامیت ارضی ایران نداشته است . در دوره معاصر نیز چه در زمان پهلوی و چه جمهوری اسلامی همواره در جهت ایجاد روابط متوازن با ایران ساعی بوده اند؛ البته این گزاره به معنای دوستی ایشان با ایرانیان نیست بلکه منافعشان بر همکاری با ایران ایجاب می کند . اصولا آنان صرفا سعی در گسترش بازار تولیداتشان در جهت افزایش ثروت ملی خود دارند.
سوم، چین نفت ندارد و برای تداوم توسعه اقتصادی و تولیداتش به شدت به آن وابستگی دارد. این در حالی ست که اکثر منابع نفتی جهان زیر تسلط آمریکاست و در صورت ادامه روند رشد اقتصادی چین و تضعیف آمریکا در معادلات اقتصاد و تجارت بین الملل ، هر لحظه این امکان وجود دارد که آمریکا متحدان نفتی خود را جهت تحریم فروش نفت به چین تحت فشار قرار دهد و تولیدات آن را مختل کند. فلذا مسئولان چینی به دنبال یک منبع قابل اتکای دراز مدت و دارای ثبات امنیتی برای خرید نفت با قیمت مناسب اند . با توجه به تحریم های شدید آمریکا و متحدان غربی اش علیه صادرات نفت ایران و ضربه شدیدی که به درآمدهای نفتی این کشور زده است ، به نظر می رسد در صورت امضای قرارداد 25 ساله با چین، ایران دیگر دغدغه فروخته شدن نفت تولیدی اش را نداشته باشد . ظاهرا چینی ها سرمایه گذاری کلان در صنعت نفت ایران را در ازای فروش نفت ( که در ازای آن یوان خواهند پرداخت) پیشنهاد کرده اند.
چهارم، چین به صورت جدی مترصد از بین بردن هژمونی دلار است. به همین جهت سالانه بیش از 1000 تن طلا به ذخایرش اضافه می کند و در پی آن است که در یک فرصت مناسب با قرار دادن طلا به عنوان پشتوانه پول ملی خود و تبدیل آن به ارز اصلی تجارت بین المللی ، عملا به سلطه دلار پایان دهد. البته اینکار اصلا راحت نخواهد بود و یک اعلان جنگ به آمریکاست اما به هر حال چینی ها خزنده در حال پیشروی اند و تاکنون عموسام در مهار آنها ناموفق بوده است.
پنجم، چین در حال ایجاد کریدور تجاری موسوم به جاده ابریشم از خاک خود به سمت اروپا بوده و در این پروژه بهترین و مقرون به صرفه ترین مسیر ایران است. در حال حاضر خط آهن چین تا بندر گواتر پاکستان کشیده شده و اگر به خط ریلی ایران و ترکیه متصل شود به راحتی بازار اروپا از طریق خط آهن در دسترس کالاهای چینی خواهد بود .
همچنین کشورهای متحد ایران همچون عراق ، سوریه و لبنان نیز می توانند به این خط آهن متصل شوند و منافع سرشاری نصیب آنها گردد.
ایران می تواند بابت هر کانتینری که از خاکش بگذرد عوارض دریافت کند و از ویژگی ژئواکونومی خود نهایت استفاده را برای سود دراز مدت ببرد.
ششم، چین فرهنگ جذابی ندارد. آنها انسان هایی اند که مثل ماشین کار می کنند و با 2چوب غذا می خورند و از خوردن کرم و سوسک و گوشت سگ و گربه ابایی ندارند. لذا به هیچ وجه از نقطه نظر فرهنگی ملت ایران را تهدید نمی کنند. چین نه هالیوود و ولنتاین دارد ، نه مک دونالد و کی اف سی و نه ایدئولوژی اش برای ملت هایی چون ایران جذاب است. چین صرفا با استفاده از نظم آهنین و مدیریت کارآمد تولید ثروت می کند . چیزی که جمهوری اسلامی بدان احتیاج مبرم دارد.
هفتم، به باور نویسنده ، تحریم های 40 ساله غرب علیه جمهوری اسلامی بیشترین تاثیرش در دوری ایرانیان از تکنولوژی روز جهان بوده است.
تولید ثروت به 3 عامل مهم تکنولوژی، سرمایه و نیروی کار نیاز دارد.
چینی ها پس ورود به جامعه جهانی در طی همکاری با غرب توانستند تکنولوژی را وارد کنند و اکنون خود صاحب آن اند. همکاری با چین می تواند در ورود فناوری های پیشرفته به ایران موثر باشد و نیروی کار ایران را در کارخانجات تولیدی فعال نماید.
البته تحقق موارد فوق الزاماتی نیز دارد که در آینده بدان ها خواهم پرداخت.
علیرضا تقوی نیا
روحانی دقیقا از کدام مدل اداره اپیدمی میگوید
روحانی دقیقا چه چیز را میخواهد درکتب دانشگاهی ثبت کند؟
از کدام مدل اداره کرونا میگوید؟
از همان ابتدای همه گیری کرونا، که جنابشان از پذیرفتن مسئولیت ریاست ستاد مقابله با کرونا سرباز میزدند و نمکی بخت برگشته حیران نمیدانست چکار کند. تا اینکه با نامه رهبری، مجبور به پذیرش مسئولیت شد. بعدش هم هرچه دیدیم ناله و التماس وزیربهداشت بود.
وقتی سیاه ترین روزهای کرونایی در ماه آبان رقم میخورد تا جاییکه روزانه بیش از 450 نفر قربانی میشدند، بنا به گفته شاهدان از جمله سید نظام الدین موسوی نماینده مجلس، شخص رئیس جمهور مخالف تعطیلی کشور بود.
تا اینکه بالاخره،پس از آنکه در 26 آبان 486 نفر جان دادند، پس از یک ماه التماس و اصرار وزارت بهداشت، با یک هفته تعطیلی نسبی کشور موافقت شد.
تصمیمی که اگر در فرسایش زمانی نمی افتاد، پشت دیوار روحیه اعلی حضرتی روحانی گیر نمیکرد و زودتر گرفته میشد، شاید اکنون تعدادی از صدها قربانی آبان ماه، زنده بودند.
اکنون هم در حالیکه وضعیت شهرها یکی پس از دیگری به حالت قرمز و نارنجی در می آید، با لبخند و چراغ سبز روحانی، مردم راهی سفر شده اند.
موج شدیدی از جمعیت شناور، در کشور شکل گرفته که بی شک کمترین پیامدش جابجایی ویروس، و رشد و جهش بیشتر آن است
اینها تنها خلاصه ای کوتاه از شیوه مدیریت کرونا توسط دولت تدبیر و امید، در طول یکسالی است که از همه گیری کرونا میگذرد.
مدیریتی بر مبنای التماس و قسم و ناله وزیر بهداشت و روحیه اعلی حضرتی رییس جمهور؛
روحانی اگر میخواهد بعنوان عبرت تاریخی در اداره یک اپیدمی نامش را در کتب درسی ثبت کند،حرفی نیست. گرچه بدون این کار هم عبرتی ماندگار در تاریخ خواهد بود.
سیده فاطمه حبیبی