لحظه تحویل سال همه دعای فرج (الهی عظم البلاء) را به نیت تعجیل در فرج و رفع گرفتاری از مردم قرائت میکنیم.
لطفا این عکس زیبا و پیام را تا میتوانید در تمام شبکه های مجازی منتشر کرده و بعنوان پروفایل خود قرار دهید.
لطفا نشر حداکثری کنید
لحظه تحویل سال همه دعای فرج (الهی عظم البلاء) را به نیت تعجیل در فرج و رفع گرفتاری از مردم قرائت میکنیم.
لطفا این عکس زیبا و پیام را تا میتوانید در تمام شبکه های مجازی منتشر کرده و بعنوان پروفایل خود قرار دهید.
لطفا نشر حداکثری کنید
هوادارانِ رادیو مصاف، مژده!
پس از سالها دوباره برگشتیم...
این بار با « رادیو مهدیاران »
با اجرای بهترین صداپیشههای کشور
قسمت اول: ویژه برنامه نوروز 99
زمان انتشار: امشب، سه شنبه 27 اسفند، ساعت 22:30 ؛ کانال مهدیاران
حتما این قسمت زیبا را در کنار خانواده گوش کنید و از آن لذت ببرید
همیشه وقتی به کسی در مورد غیبت کردن تذکر می دهیم یا خدایی نکرده خودمان مرتکبِ غیبت میشویم، توجیه مان این است که: دروغ که نگفتم!
در واقع این همان تفاوت غیبت و تهمت است.
اگر کسی چیزی را که در برادر دینی اش پنهان است به دیگران بگوید، چیزی که اگر بشنود، خوشش نیاید، غیبت کرده است.
اما تهمت یعنی چیزی بگویی که نه آشکار و نه پنهان، بلکه دروغ است.
امام صادق فرمودند: «غیبت آن است که درباره برادرت چیزی را بگویی که خدا بر او پوشانده است و اما چیزی را که در وجود او آشکار و ظاهر است، مثل تندخوئی و شتابزدگی (گفتن آن) غیبت نیست. و تهمت آن است که دربارهاش چیزی بگویی که در او نیست.»
اصول کافی، ج2، ص358
گروه های نیابتی ایران قوی تر از هر زمان دیگر
از زمان به قدرت رسیدن دونالد ترامپ، دولت او سیاست به اصطلاح فشار حداکثری را در پیش گرفته است تا سیاست های خارجی و امنیتی ایران را تغییر دهد.
این استراتژی، دسترسی ایران را به بازهای خارجی و موسسات مالی بین المللی بسیار دشوار کرده و برای این منظور بسیار به تحریم ها متکی است تا ایران رفتار خود را تغییر دهد.
هدف نهایی، محروم کردن تهران از منابع مالی مورد نیاز برای حفظ برنامه های موشکی و هسته ای و همچنین شبکه ای از گروه های نیابتی از جمله حزب الله لبنان، مبارزان شیعه در عراق، حوثی های یمن و شبکه رو به گسترش از مبارزان خارجی در سوریه است که ایران از افغانستان و پاکستان آنها را به کار گرفته است.
نمی توان منکر این شد که پویش فشار حداکثری به ایران خساراتی زده است. اقتصاد این کشور به صورت چشمگیر صدمه دیده و درآمدهای نفتی آن کاهش یافته است. همان طور که دولت ترامپ می گوید، ایران اکنون منابع کمتری برای اختصاص به برنامه های منطقه ای خود دارد. براساس این دیدگاه، ایران هرچقدر پول کمتری داشته باشد، خسارت کمتری می تواند مستقیما یا از طریق گروه های نیابتی اش در منطقه به بارآورد. اما اگر سیاست فشار حداکثری به هدف محدود خود در خسارت زدن به اقتصاد ایران دست یافته، در رسیدن به هدفی گسترده تر، یعنی تغییر سیاست خارجی ایران، ناکام بوده است.
تحریم های مالی هیچ تاثیری بر مسائل بسیار مهم مرتبط با گروه های نیابتی ایران ندارد، مواردی نظیر آموزش، مناطق امن برای آنها، انتقال سلاح و فناوری. تهران هرگز علاقه نداشته است تا شبکه گروه های کاملا وابسته نیابتی خود را کاملا برچیند. درعوض تلاش کرده است به این گروه ها کمک کند تا بیشتر مستقل باشند؛ و این کار را با زمینه سازی برای ادغام آنها در عرصه سیاسی کشورشان، فعالیت های اقتصادی و کمک به آنها برای ایجاد صنایع دفاعی انجام داده است. ظرفیت تولید تسلیحات و تجهیزات نظامی در کشورها، به جای اتکا به ایران، از جمله این موارد است.
با خروج آمریکا از سوریه و بازگشت کنترل دولت بشار اسد براین مناطق، تهران به آهستگی به هدف خود برای ایجاد کمربندی در سراسر منطقه نزدیک تر می شود. اگر این مساله محقق شود، رهبران ایران قادرخواهند بود به گروه های نیابتی سلاح ارسال کرده، با آنها رفت و آمد شخصی بکنند، و بدون نگرانی پایگاه های نظامی در منطقه احداث کنند.
تحریم های مالی مانع رسیدن به این هدف استراتژیک نشده در حالی که سیاست دولت کنونی آمریکا بر این مبنا قرار دارد که تحریم ها به تنهایی این مشکل را حل خواهند کرد. دولت ترامپ باید رویکردی جامع تر داشته باشد تا توانایی ایران را در به کارگیری، آموزش و استقرار عوامل خود تضعیف کند. یکی از این شیوه ها، توقف خروج ناگهانی از سوریه است که احتمالا به نفع ایران و شرکایش خواهد بود.
آمریکا احتمالا مجبور خواهدشد فشار حداکثری خود را کنار گذاشته و برای تامین منافع خود، به تغییرات قابل حصول در تحریم ها روی بیاورد. تمرکز آن نیز باید توقف تولید موشک و انتقال فناوری آن به گروه های نیابتی ایران باشد.
دولت ترامپ باید تنوع گروه های نیابتی ایران را بشناسد و درک کند که صدمه زدن به اقتصاد ایران، فعالیت های تمام آنها را مختل نخواهد کرد. مبارزان حزب الله از حوثی ها متفاوتند، و گروه های شیعه از بسیاری جهات مانند نیروهای افغان و پاکستانی فعال در سوریه، نیستند. این نیروها قابلیت ها و اهداف متفاوت دارند، تهران هم در قبال آنها سطوح مختلفی از فرماندهی و کنترل را اعمال میکند. به همین دلیل است که رویکردی یکسان برای مقابله با تمام این گروه ها شکست خواهد خورد.
استراتژی مقابله با حزب الله مقابله با فعالیت های جهانی آن است در حالی که راه مقابله با حوثی ها احتمالا شامل راه حل سیاسی است. و هر راهبردی که تلاش کند مانع از اعزام نیروهای افغان به سوریه شود، باید تبعات خروج ناگهانی آمریکا از افغانستان را درنظر بگیرد.
تا وقتی بودی، یتیمان کوفه درد یتیمی را حس نمیکردند. آخر با وجود سایهی پُر مِهر تو، یتیمی معنایی نداشت.
یا علی! ای ابوالایتام!
به خانهی دلِ ما یتیمانِ آخرالزمان هم سَری بزن و دستی به سَرمان بِکِش که سخت تشنهی محبت پدرانهی توییم.
و برایمان دعا کن که قرن هاست از پدر دوریم و هنوز فرزندانی صالح، و لایقِ دیدار او نشده ایم.
ولادت امام علی علیه السلام و روز پدر را به محضر امام زمان تبریک میگوییم.
روزت مبارک مهربانترین پدر
آنچه در روزنامه "لوپوئن" چاپ فرانسه میخوانید:
دنیس بوشار، که عضو گروه بیست نفری از وزرای سابق، دانشگاهیان و دیپلمات ها است، با امضای بیانیه ایی تحت عنوان «ضعف اروپا» از سکوت اروپا و فرانسه انتقاد کرد.
#آن_سوی_مرزها
مرکز مستشاری نظامی ایران، مستقر در شمال سوریه، بامداد یکشنبه با صدور بیانیهای اعلام کرد ارتش ترکیه همچنان به بمباران مواضع این مرکز ادامه میدهد.
متن بیانیه مرکز مستشاری ایران درباره تحولات ادلب به شرح زیر است:
«از صبح روز گذشته به نیروهایمان دستور دادیم نظامیان ترکیه را در ادلب هدف قرار ندهند تا جان آنها حفظ شود. نیروهای ما نیز علیرغم اینکه آنها را در تیررس داشتند، از هدف قرار دادنشان خودداری کردند اما ارتش ترکیه همچنان به گلوله باران توپخانه ای مواضع و مراکز و پایگاه های ما ادامه می دهد.
مرکز مستشاری نظامی ایران در سوریه نظامیان ترکیه را دعوت به برخورد عقلانی بر اساس مصلحت ملتهای سوریه و ترکیه می کند. باز هم تاکید میکنیم فرزندان ملت ترکیه در ارتش آن کشور در منطقه ادلب در تیررس نیروهای نظامی ما هستند و به راحتی میتوانستیم انتقام بمباران مراکزمان را از آنها بگیریم اما در پاسخ به دستورات صادر شده از فرماندههانمان خویشتنداری کرده ایم.
از آنها دعوت میکنیم به فرماندهان و رهبران ترکیه برای حفظ آرامش و جلوگیری از ریخته شدن خون نظامیان ترکیه در خاک سوریه فشار وارد آورند.
اعلام میکنیم علیرغم شرایط بسیار سخت و طاقت فرسای بهوجود آمده همچنان در کنار دولت و مردم و ارتش سوریه در میدان مبارزه با تروریسم تا آزادسازی و پاکسازی کامل خاک این کشور قرار داریم و همگان را به تفکر و درک خطرات بزرگی که ادامه دشمنی و حملات علیه سوریه بهوجود میآورد، دعوت میکنیم».
34 نظامی ترکیه بامداد جمعه در حمله هوایی که در نزدیکی روستای «الباره»، واقع در «جبل الزاویه»، در حومه استان ادلب انجام شد، کشته شدند. کشته و زخمی شدن نظامیان ترکیه در جریان حملات روز گذشته گروههای تروریستی به مواضع ارتش سوریه در جنوب ادلب و شهر «سراقب» و پاسخ توپخانهای نیروهای سوری رخ داد.
سخنگوی کاخ کرملین نیز با بیان اینکه نظامیان کشتهشده ترکیه خارج از پستهای دیدبانی در ادلب بودند، تاکید کرد نظامیان ترکیه نباید بیرون از این تاسیسات حضور داشته باشند.
علیقلی ایمانی، نایب رئیس بنیاد ملی گندمکاران کشور:
بنابر آخرین آمار از استانها سطح زیر کشت گندم بنا بر ابلاغیه وزارت جهاد کشاورزی انجام شده، به طوری که قریب به 6 میلیون هکتار اراضی به زیر کشت گندم رفته است.
با توجه به امتناع کشاورزان از تحویل گندم تولیدی به مراکز دولتی و نگرانی دولت در تأمین نان مورد نیاز مردم و چالش در آینده، مسئولان امر اقدام به واردات کردند و شنیدهها حاکی از آن است که قریب 3 میلیون تن گندم خریداری شده.
شکست حتمی در مناسبات سیاسی جهانی بدون خودکفایی در تولید غذا
در جهان امروز، مناسباتِ بین المللی میان کشورها مستقیماً از سطوح توانمندی آنها در حوزههای مختلف تاثیر میپذیرد. قابلیت نظامی متوازن برای ایجاد بازدارندگی در مقابل تهاجمات یکی از پایهای ترین و البته حداقلیترین شاخصههای توامندی است که ملتها همواره در راستای آن تلاش کردهاند و در واقع شرط اصلی پیشرفتِ تمدنی در طول تاریخ، امنیت پایدار با تکیه بر تواناییهای داخلی بوده است. اما قطعاً عقل سلیم در هیچ جای کره زمین نمیپذیرد که برای پایان دستاندازیها و طمع به یک کشور، قوی شدن صرفاً در حوزه نظامی شرط کافی است. چراکه بودند قدرتهای بزرگ نظامی در جهان که به وابسته ضعف در سایر حوزهها شکست خوردند و محو شدند.
کشوری که نتواند غذای مورد نیاز آحاد ملت خود را در هر زمان و مکان و با کیفیت و کمّیت مطلوب فراهم سازد، محکوم به فنا و نابودی است چراکه مناسباتِ بینالمللیِ فعلیِ جهان تنها بر پایه زورمندی پایه زیری شده و حتی اخلاق و حقوقِ بشر نیز نمیتواند ضامنی برای جلوگیری از فروپاشی ِتمدنی به دست بیگانگان باشد. شاهد مثال این ادعا در دوران معاصر قابل بیان است. مواردی از قبیل تحریم دارو و غذا، هدف قرارگرفتن مراکز تولید غذا و یا حملات زیستی برای تخریب منابع پایهای تولید تنها گوشهای از مواردی است که نشان میدهد بیاخلاقی و پیروزی به هر قیمتی در دنیای امروز به دکترین پذیرفته شدهای برای برخی قدرتهای جهانی تبدیل شده است. برای مثال اتحاد جماهیر شوروری به عنوان یکی از دو ابرقدرت چند دهه پیش انبوهی از تجهیزات پیشرفته نظامی از جمله زیردریایی، سلاح های هستهای و انواع موشک را در اختیار داشت اما در اوج تنش ها با آمریکا به واردات گندم وابسته بود و در نهایت نیز تسلیم شد.
یکی از نمودهای بارز آسیب پذیری در حوزه اقتصادی، وابستگی یک کشور به صادرات ذخایر و ثروتهای خود به شکل خام و واردات محصولات نهایی بخصوص غذای اساسی است. واردات غذای اساسی طی سالها ضمن نابودی بخش کشاورزی، از بین رفتن مشاغل پایدار و تخریب محیط زیست اثر مهم دیگری نیز دارد و آنهم آسیب پذیری کشورها در مقابل تکانهای بین المللیِ اقتصادی و سیاسی است. امروزه بزرگترین قدرتهای حوزه کشاورزی و تولید غذای اساسی از قبیل گروه محصولات کربوهیدرات، پروتئین، قند و چربی کشورهایی از قبیل آمریکا، روسیه، چین، آلمان، فرانسه و انگلستان هستند که با محاسبه نسبت تولید به جمعیت آنها مشخص می شود، هر کدام چند برابر نیاز مردم خود غذا تولید می کنند. این کار نه تنها اتلاف منابع بلکه ایجاد یک دست برتر برای اعمال نفوذ در بازارهای جهانی و به تبع آن افزایش چانه زنی سیاسی در مقابل کشورهایی است که با سیاست های آنها هم سو نیستند. برای مثال در اتفاقات پس از توافق بین المللی برجام و محقق نشدن خواستهای دولت ایران، طرف اروپایی پیشنهاد داد با استفاده از یک سازوکار مشخص (اینستکس)، ایران در ازای پول بلوکه شده در کشورهای خریدار نفت او، اقدام به واردات غذا کند. یعنی عملاً ایران به دلیل آسیب پذیری اقتصاد خود نمیتواند در چانه زنی های سیاسی دست برتری داشته باشد و این طرف مقابل است که در این حوزه قدرتنمایی می کند. جالب آنجاست که پیشنهاد اینستکس به جای افزایش قدرت ایران منجر به وابسته تر شدن این کشور نیز خواهد شد.
اهمیت رسیدن به امنیت غذایی مبتنی بر خودکفایی در تولید تمامی محصولات اساسی به ویژه گندم در داخل کشور، از اهمیت تولید موشک های بالستیک نقطه زن کمتر نیست. ایران پس از انقلاب از یک کشور وابستهی صرف به واردات فاصله گرفته اما تا رسیدن به یک قدرت جهانی در صادرات محصولات و دانش کشاورزی راه زیادی مانده است. در حال حاضر مشکلات ساختاری در نظام تصمیم گیری در زنجیره ارزش کشاورزی ایران، منجر به بروز اختلالات جدی در تولید و بازرگانی این بخش شده که حل آنها با توجه شرایط خاص سیاسی کشور حباتی به نظر می رسد. ایران باید با حل این مشکلات تبدیل به الگویی مطلوب در مدیریت واحد تولید و بازرگانی ذیل نهاد متولی شود و باید بتواند در افق نه چندان دور، دانش فنی تولید غذا و همینطور تجارب نهادی در بخش کشاورزی با کشورهای متحد منطقهای خود به اشتراک بگذارد. بدین ترتیب آنها نیز از اسب تروای واردات و وابستگی در امان خواهند شد و عملاً بازارهای مصرف میان کشورهای اسلامی و ضد استکباری تقسیم شده و این ملت ها نسبت به سوء نیت ها و دشمنی ها ایمن تر می شوند.
از حدود سه دهه پیش موضوع «گرمایش کره زمین» و «تغییرات اقلیمی» ناشی از آن به بحث روز محافل علمی و سیاسی جهان تبدیل شده و تا امروز پروپاگاندای سنگینی با هدایت برخی دولتهای غربی پیرامون این موضوع شکل گرفته است. ایده اصلی اینکه کره زمین درحال گرم شدن است آنهم به دلیل افزایش بیش از حد گازهای گلخانهای در جو که مثل نوعی پوشش گلخانه ای مانع از خروج انرژی مازاد دریافتی می شود. در این میان انسان ها با عمری کمتر از یک پلک زدن در مقایسه با طول عمر کره زمین در منطومه شمسی متهم اصلی این اتفاق هستند. حجم تبلیغات رسانهای به حدی سنگین بود که حتی سایر دانشمندان نتوانستند ایده خود را به گوش مردم برسانند. ضمن اینکه در میان آنها برخی نظریه ها مثل گرمایش زمین با منشاء طوفان های خورشیدی یکی از قوی ترین آنها شناخته شده است. اما دولت های غربی به خصوص چند کشور واردکننده نفت و فراورده های نفتی در اروپا که در دوران صنعتی شدن در قرن نوزدهم بیشتری میزان گازهای گلخانه ای را در جو زمین منتشر کزدند معترض این وضع شدند و حالا توافقنامهای تحت عنوان معاهده پاریس شکل گرفته تا کشورها مجبور شوند مصرف سوخت های فسیلی را محدود کنند.
اما تبلیغات رسانه ای سنگین حول این موضوع انقدر شدید شد که حتی به کتب درسی، فیلم های تلویزیونی، مجلات و محتوای اینترتی راه پیدا کرد. حالا سریالی تحت عنوان آرمان شهر (Utopia) محصول کشور انگلستان برای درگیر کردن عموم مردم با مسئله گازهای گلخانهای و همراه کردن آنها ساخته شده است. در این سکانس از این سریال دلهره آور، مکالمهای عحیب بین یک مادر با یک مرد غریبه در یک پایانه مسافری نشان داده که نتیجه این مکالمه بر اساس منطق نظریه گازهای گلخانه ای در عین مضحک بودن، ترسناک و انحرافی است. با منطق این جریان هر نوع فعالیتی حتی در جهت بقا و تجدید نسل محکوم است چراکه منجر به تولید مستقیم و یا غیر مستقیم گازگلخانهای می شود.