کارآگاه به خاطر گذاشتن پست اینستاگرام درباره سیاه پوستان اخراج شد.
آیس کیوب «اوشا جکسون» خواننده آمریکایی در توییتر نوشت:
آن ها از ما متنفرند
کارگاه ماساچوست پس از به اشتراک گذاشتن پست اینستاگرام با حمایت از اهمیت زندگی سیاه اخراج شد.
کارآگاه به خاطر گذاشتن پست اینستاگرام درباره سیاه پوستان اخراج شد.
آیس کیوب «اوشا جکسون» خواننده آمریکایی در توییتر نوشت:
آن ها از ما متنفرند
کارگاه ماساچوست پس از به اشتراک گذاشتن پست اینستاگرام با حمایت از اهمیت زندگی سیاه اخراج شد.
تاحالا به این فکر کردین که اگه نیّت ما از غذا خوردن، انرژی گرفتن برای خدمت به امام زمان و شیعیانشون باشه، غذا خوردنمون هم عبادت به حساب میاد؟!
چرا سپاه به سیاست و اقتصاد و... ورود پیدا می کند؟!
پاسخ شبهه :
1. آنانکه چنین شبهه هایی را ایجاد میکنند یا از قانون اساسی و قوانین مجلس شورای اسلامی و اساسنامه ی سپاه آگاهی ندارند، یا مغرضند و عملکرد شایسته ی سپاه را مانع نیات شوم خود میبینند ، لذا درصدد تخریبند.
2. اگر این مدعیان واقعا تابع قانون هستند ، به توضیحات زیر دقت کنند:
عملکرد سپاه دقیقا مطابق قانون اساسی است:
اصل 150 قانون اساسی:
وظیفه سپاه ، نگهبانی از انقلاب و دستاوردهای آن است.
- بنابراین هرتهدید وآسیبی که متوجه انقلاب و آرمانهای آن شود، در هر جا و هرمکانی ، سپاه طبق قانون باید دخالت و مقابله کند.
اصل 147 قانون اساسی:
نیروهای مسلح موظفند که با حفظ آمادگی رزمی خود در برنامه های اقتصادی ، اجتماعی وفرهنگی دولت مشارکت کنند.
- این اصل ، نتنها به سپاه اجازه داده ، بلکه موظف کرده که در پیشبرد فعالیتهای دولت ، با آن همکاری و مشارکت نماید.
* طبق ماده 10 اساسنامه سپاه، مصوب 61/6/15 مجلس شورای اسلامی ، یکی از وظایف سپاه، مشارکت در عملیات امدادی به هنگام بروز بلایا، حوادث و انجام خدمات امدادی، آموزش، تولیدی، جهادسازندگی و.... میباشد.
- پس طبق قانون، سپاه ، هرکجای کشور که نیاز به آبادانی ، طرح های عمرانی و سازندگی دارد ، برای کمک به دولت و گاها ، مواردی که دولت کوتاهی میکند، باید ورود کند.
* طبق اساسنامه مصوب مجلس: یکی از وظایف سپاه ، همکاری با ارگانهای اطلاعاتی کل کشور است.
- براساس این قانون ، حفاظت اطلاعات سپاه ، هم با وزارت اطلاعات همکاری میکند و هم مواردی که شاید دولت کوتاهی کند مثل دستگیری متهمان دانه درشت اقتصادی ، مستقیما وارد عمل میشود که موارد زیادی دراین چندسال اخیر مشاهده شده.
* طبق اساسنامه مصوب مجلس:
سپاه موظف است عملکردش براساس تدابیر و رهنمودهای رهبری که فرمانده کل قواست، باشد.
- رهنمود رهبرمعظم انقلاب درخصوص فعالیتهای سپاه اینگونه است ، که هم مهرتأیید عملکرد است و هم دستور :
* سپاه علاوه بر حفظ امنیت و مسائل دفاعی درعرصه های دیگر همچون سازندگی، عمرانی ، خدمت رسانی به محرومان ، مسائل فرهنگی و هنری و تولید فکرانقلابی نقش آفرین و تأثیرگذاراست که «این اقدامات باید ادامه یابد». 95/6/28
* براساس این قوانین ، سپاه اقدام به تأسیس، بسیج مستضعفین ، بسیج سازندگی، قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا نموده و نیز اردوهای سازندگی برای محرومیت زدایی از مناطق محروم برگزار میکند.
* همه ی مردم ایران ، آنهایی که منصفانه قضاوت میکنند ، میدانند که عملکرد سپاه در عمران وآبادانی و اجرای پروژه های بزرگ سازندگی و ازهمه مهمتر ، ایجاد امنیت و حفظ منافع ملی کشور بسیار مفید و موثر بوده است.
حتی مردم منطقه هم میدانند که سپاه پاسداران، چه زحماتی را در مقابله با ترویستها و اشرار متحمل میشوند.
اما آنچه باعث عصبانیت دشمن میشود این است که سپاه ، یک نهاد انقلابی ، اسلامی و تحت فرمان رهبریست واین باب میل دشمنان نیست ، لذا درحدتوان، سعی برتخریب وجهه آن دارند.
* امام خمینی( ره ) :
اگر سپاه نبود کشورهم نبود.
* امام خامنه ای( مظله العالی ) :
سپاه ، سنگر مستحکم انقلاب است.
کمکهای گسترده مالی عربستان و امارات به “اتحاد علیه ایران هستهای” در آمریکا
ریشه و علت دشمنی و کینه ورزی دولت ترامپ علیه ایران مسئله ای دیرینه و با سابقه است. ادعاهای مطرح در مورد اینکه علت دشمنی آمریکا علیه ایران فعالیت های هستهای، ایجاد بی ثباتی منطقه ای و همچنین اقدامات سرکوبگرانه از سوی ایران است نیز تنها بهانه جویی های آمریکا برای اثبات فرضیات سیاستمداران این کشور است که حتی برجام را عامل افزایش ثبات و امنیت منطقه دانسته اند.
دو نهاد “اتحاد علیه ایران هسته ای” و “پروژه مقابله با افراط گرایی” جهت انحراف توجه سیاستمداران آمریکایی از تهدیدات عربستان، امارات و اسرائیل در منطقه به سمت ایران، توسط دو بنیانگذار اولیه و تامین کننده مالی این دو نهاد که دو میلیاردر یهودی هستند، ایجاد شده است. این دو یهودی هر ساله صدها هزار دلار را برای انجام فعالیت های این دو نهاد علیه ایران هزینه کرده اند. بودجه دو نهاد مذکور در سال 2008 حدود 2 میلیون دلار بوده و در چند سال اخیر افزایش چشمگیر داشته است به نحوی که بودجه مزبور به به مبلغ چشمگیر 22 میلیون دلار در سال 2017 رسیده است.
علت افزایش بودجه این دو نهاد، اعطای کمک های مالی کلان از سوی مقامات امارات و عربستان به این دو موسسه در نتیجه رایزنیهای بنیانگذارن آنها میباشد. بر همین اساس، توماس کاپلان، یکی از تامین کنندگان مالی موسسه اتحاد هسته ای علیه ایران، در چند سال گذشته حداقل 24 سفر به امارات داشته و با حاکم امارات ملاقات کرده است.
بر اساس ایمیل های دریافتی از افراد داخل نهادهای اماراتی و عربستانی، مقامات این دو کشور در چند سال اخیر و به ویژه پس از روی کار آمدن ترامپ، به منظور انحراف اذهان سیاستمداران و نمایندگان آمریکایی و چشم بستن بر اقدامات منطقه ای آنان، مبالغ هنگفتی را به موسسات فعال مخالف ایران در آمریکا به ویژه دو نهاد فوق جهت تخریب و همچنین افزایش دشمنی دولت آمریکا با ایران اعطا کرده اند.
عصر دیپلماسی
لجاجت رئیسجمهور آمریکا حتی به قیمت خشم متحدّان
آنچه به قلم «وینر دیوید» در نشریه«بلومبرگ» چاپ«آمریکا» میخوانید:
دولت آمریکا با پیگیری تمدید تحریمهای جنگ افزاری سازمان ملل علیه ایران که در سال جاری پایان مییابد، تنشها با متحدانش را افزایش میدهد.
این اقدام تهدید از بین رفتن بقایای برجام را به دنبال دارد. بهرغم پافشاری مقامات آمریکایی از جمله پمپئو و برایان هوک مبنی بر این که واشنگتن به عنوان یکی از طرفهای برجام حق فعال کردن ساز و کار ماشه را دارد، بسیاری از کشورها از جمله متحدان آمریکا با این تفسیر مخالف هستند.
برخی دیپلماتهای اروپایی به شرط فاش نشدن نامشان به بلومبرگ گفتند که آمریکا این فرصت (فعال کردن ساز و کار ماشه) را زمانی از دست داد که رئیسجمهورش تصمیم گرفت به “مشارکت آمریکا” در برجام پایان دهد. تمدید تحریم جنگ افزاری آسان نخواهد بود. روسیه بارها اعلام کرده که با این کار مخالف است و چین هم به نظر نمیرسد که با پیشنهاد آمریکا همراهی کند. هر دو کشور در شورای امنیت حق وتو دارند.
متحدان و مخالفان باور دارند که مقامات آمریکا خدا و خرما را باهم میخواهند:
هم خارج از توافقی باشند که با آن مخالف هستند و هم زمانی که نیاز دارند از برخی مندرجات آن برای تحت فشار قرار دادن متحدانشان برای خروج از آن استفاده کنند. سنجش دولت آمریکا این است که فروپاشی کامل برجام فشارها علیه ایران را افزایش خواهد داد. اما با توجه به این که تحت تحریمهای سختگیرانه آمریکا توانش سایر کشورها برای تجارت با ایران در حال حاضر محدود است به نظر میرسد که تاثیر اقتصادی ساز و کار ماشه بیشتر نمادین باشد. اما تاثیر سیاسی مرگ برجام چشمگیر خواهد بود.
مشاجره عمومی پیرامون تمدید تحریمها و ساز و کار ماشه همچنین ناتوانی شورای امنیت-که قرار است قویترین نهاد سازمان ملل باشد- برای رسیدن به توافق درباره تقریبا هر مساله مناقشهآمیزی را بیش از پیش نمایان میکند. این شورا اکنون هفتههاست که در تصویب قطعنامهای پیرامون همهگیری کروناویروس ناتوان مانده و دشمنی بین چین و آمریکا بر سر خاستگاه ویروس، پیشرفت در این زمینه را با مانع روبرو کرده است.
مقامات برلین، پاریس و لندن میگویند از نگرانیهای واشنگتن درباره انقضای ممنوعیت تسلیحاتی به خوبی آگاه هستند اما تاکید دارند که نگرانی پیرامون تسلیحات متعارف نباید تلاشها برای حفظ برجام را مختل کند.
نیسان رفعتی، تحلیلگر مسائل ایران در گروه بینالمللی بحران میگوید: «اروپاییها هنوز در پی نجات برجام هستند. اروپاییها عملا درباره مسائل گوناگونی که به ایران مربوط است با آمریکاییها توافق دارند، اما این دو طرف در زمینه حفظ برجام به عنوان پایهای برای گفتگوها اختلاف نظر دارند.»
حتی اگر تحریمهای تسلیحاتی منقضی بشود هم ایران برای خرید جنگافزار با موانع بسیاری روبروست. مثلا، تحریمهای ثانویه آمریکا هر کشوری را وادار خواهد کرد که پیش از فروش تسلیحات به ایران درباره این اقدام خود بازنگری کند. اتحادیه اروپا نیز ممنوعیت تسلیحاتی خودش را علیه ایران دارد.
با توجه به این که ممنوعیت تسلیحاتی علیه ایران در اکتبر و تنها چند هفته پیش از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا منقضی میشود، این مساله برای ترامپ یک اولویت سیاسی مهم دارد. مشاوران تندروی دولت ترامپ باور دارند که آمریکا حتی نباید زمانش را برای قطعنامه سازمان ملل هدر بدهد و به جای آن باید یک راست به سراغ گزینه ساز و کار ماشه برود.
ریچارد گلبرگ، مشاور ارشد بنیاد دفاع از دموکراسیها که در پیشبرد سیاستهای تحریم علیه ایران به دولت ترامپ کمک کرده، میگوید: «اتلاف وقت برای تلاش در راستای تمدید ممنوعیت تسلیحاتی از طریق قطعنامهای که احتمالا محکوم به شکست است، بیفایده میباشد. حتی اگر بتوانیم موافقت روسها را جلب کنیم، تنها دستاورد میتواند تمدید کوتاهمدت ممنوعیت تسلیحاتی باشد.»
بررسی چرائی عدمشفافیت دولت انگلیس در بحران کرونا
آنچه در روزنامه «گاردین» چاپ «انگلستان» میخوانید:
برخی ممکن است تصور کنند زمانی که یک بحران رخ میدهد، مهم است که کشورها اطلاعات را بازگو نکنند. اما قطعاً در جریان درگیری با مسئله مرگ و زندگی، اولویت با مؤثر بودن و عملگرا بودن است.
در شرایطی که موضوع مرگ و زندگی مطرح است، شفافیت مانند یک وسیله تجملاتی است که ما نمیتوانیم آن را خریداری کنیم. اما شفافیت، نباید مانند یک وسیله تجملاتی یا یک اصل که مانع پاسخ به نیازهای مردم باشد، در نظر گرفته شود. در واقع، شفافیت، عامل اساسی در تلاش برای شکست یک بیماری، (به خصوص بیماری کرونا) است. اما به دلایل متعددی، یک کشور این شفافیت را قدر نمیداند.
اساسیترین این دلایل، مربوط به برداشتی از یک بحث روانشناسی است. یک دیدگاه دیرینه وجود دارد مبنی بر اینکه مردم از نظر روانی، شکننده هستند. اما این استدلال، با غرض همراه است و بیان میکند که این مردم نمیتوانند پیچیدگی را درک کنند و آنها نمیتوانند با تهدید مقابله کنند. بنابراین در یک بحران، آنها شکست میخورند. این دیدگاه در فیلمهای فاجعهبار هالیوودی نشان داده میشود که مردم قبل از اینکه به پایان ترسناک فیلم برسند، از خطر فرار میکنند.
این نگرش بیان میکند از آنجایی که مردم مانند کودک هستند و نمیتوانند از خود مراقبت کنند، آنها به یک نظام آقابالاسری نیاز دارند تا حقایق را از آنها مخفی و آنها را به دنیای خطرناکی هدایت کنند. جای تعجب نیست که این نگرش را دولتهای مختلف جذب میکنند.
اما مردم در زمان بحران، عموماً آرام هستند، ما در بحران بیماری کرونا مشاهده کردیم که افراد در کنار یکدیگر آمدند و از یکدیگر در زمانهای سخت حمایت کردند. اما این قدرها هم آسان نبوده است. بسیاری از مردم در این جریان آسیب دیدهاند و برخی دیگر همچنان در خانههای خود ماندهاند.
دلیل اینکه مردم از دستورالعملهای مقامات اطاعت میکنند این نیست که آنها از مجازات میترسند، بلکه به این دلیل است که آنها بر این باورند که مقامات از خودشان هستند و برای آنها عمل میکنند. مردم زمانی تمایل دارند از مقامات پیروی کنند که احساس کنند به طور یکسان با آنها برخورده شده است.
اینکه دولت تمایلی نداشته باشد برای ارائه اطلاعات به مردم اعتماد کند، این عدالت را زیر سؤال میبرد و در عوض دولت را از مردم دور میکند و موجب میشود مردم به سیاستهای آن، مانند اجرای تعطیلیها، گوش فرا ندهند و از آن اطاعات نکنند. به همین دلیل شفافیت در تلاشهای دولت برای شکست کرونا مهم است.
دولت (انگلیس) نباید مانند کودک با مردم برخورد کند. دولت باید به توانایی مردم در درک و اذعان حقایق تلخ، احترام بگذارد.
دولت انگلیس باید با مردم مانند شریکانی در هر مرحله از مقابله با ویروس کرونا برخورد کند و در ایجاد یک رابطه سازنده، هیچ کدام از این اتفاقات بدون شفافیت از سوی دولت، محقق نخواهند شد.
49- «من آمدهام تا برروی زمین آتشی روشن کنم و ای کاش زودتر از این روشن میشد.
50- من تعمیدی دارم که باید بگیرم و تا زمان انجام آن چقدر تحت فشارم!
51- آیا گمان میکنید من آمدهام تا صلح برروی زمین برقرار کنم؟ خیر، اینطور نیست! بدانید که من آمدهام تا تفرقه بیاندازم.
52- زیرا از این پس بین پنج نفر اعضای یک خانواده تفرقه خواهد افتاد، سه نفر مخالف دو نفر و دو نفر مخالف سه نفر خواهند بود:
53- پدر مخالف پسر و پسر مخالف پدر، مادر مخالف دختر و دختر مخالف مادر، مادرشوهر مخالف عروس و عروس مخالف مادرشوهر.»
منبع: عهد جدید، انجیل لوقا، فصل12، فقره ی 49 الی 53.
خط انحراف در راستای تخریب شخصیت عناصر روشنگر جبهه انقلاب
بیشترین هجمه علیه اساتید انقلابی مانند استاد حسن عباسی و استاد رائفی پور توسط کانال های زنجیره ای انجام میشود که سالهاست با حمایت پیدا و پنهان یک جریان امنیتی منحرف در مصونیت کامل از هرگونه برخورد قضایی و امنیتی فعالیت میکنند.
فعالیت این کانالها در راستای براندازی نرم نظام در بستر جنگ شناختی میباشد . این کانالها که بیشتر هم قالب طنز و فان دارند با پشتیبانی فنی تلگرام بیشترین مخاطب جامعه ایرانی را به خود اختصاص داده اند و علیه ارزشهای دینی و انقلابی ،هویت ملی و ایرانی ،هنجارهای اخلاقی جامعه ،تحقیر هویت ایرانی و بزک غربیها فعالیت میکنند.
مدیریت همه این کانالها در داخل کشور میباشد و در آشوبهای چند سال اخیر بعنوان محرک اصلی تجمعات و آشوبها علیه نظام فعال بوده اند. یک جریان امنیتی منحرف در سایه غفلت یا ساده لوحی برخی بزرگان نظام با استفاده از بودجه و امکانات نظام این کانالها را تقویت و برای آنها مصونیت آهنین ایجاد کرده است تا راحت پروژه براندازی نرم را رقم بزنند.
همین جریان امنیتی منحرف در مقابل اقدام به پرونده سازی و به زندان افکندن یا تخریب شخصیت عناصر روشنگر جبهه انقلاب مانند استاد حسن عباسی و استاد رائفی پور و استاد کوشکی و....یا مدیران کانالهای انقلابی میکند تا مسیر براندازی نرم خود را هموارتر کند .
از شبکه نفوذ دشمن انتظاری بیش ازین نیست اما غفلت و کوته فکری و ساده لوحی بزرگان و نهادهای انقلابی در مقابل این توطئه آشکار باعث شرمساری و تعجب فراوان است.
انتقام سخت تنها با حذف خونین و دردناک این شبکه مخوف ضدامنیتی و پایان دادن به شرارت ها و فتنه انگیزی های 40 ساله آنها توسط بچه های انقلاب معنا پیدا خواهد کرد.
سعید درخشان
به مناسبت سالروز بیعت مردم با امام رضا(ع)
فرقه واقفیه در زمان امام رضا علیه السلام چه کسانی بودند و چه طرز تفکری داشتند؟
یکی از گروه هایی که از همان ابتدای تشکیلشان مایه بد نامی شیعیان بوده اند، همین واقفیه هستند. اقدامات واقفیان، بجز استفاده ای که به دستگاه تبلیغاتی بنی عباس رساند، فضای مساعدی نیز برای دشمنان شیعیان درست کرد تا شیعه را مذهب اختلاف نظر و سوء استفاده مالی نشان دهند و طعنه بزنند. آنان زشت کاریهای افراد خاص را افشاء می کنند و آن را به پای مذهب و تفکر حق می نویسند. این موضوع در همه دورانها اتفاق می افتد؛ بنابراین بر همه حق مداران لازم است تا بازی های کسانی را که از تحولات اجتماعی سوء استفاده می کنند بشناسند تا به دام آنها نیفتند.
ترس از بدعاقبتی، امری است که هرگز نباید از دل مومنان خارج شود. قرآن نیز ما را از بدعاقبتی ترسانده است (اعراف، 175 ) بنابراین هر قدر هم که شخصی به دل و زبان و اعمالش مومن باشد، باز این احتمال در او هست که در بقیه عمر خود از دین یا ایمان خارج شود. یکی از مصداقهای مشهور خوشنامانی که بدعاقبت شده اند، واقفیان هستند. در اینجا به طور اختصار می خواهیم درباره آنان صحبت کنیم و از وقایع مربوط به آنها برای زندگی خود درس بگیریم.
طمع دنیا
یکی از دشواری هایی که امام رضا علیه السلام با آن روبرو بودند، فرقه واقفیه بود. واقفیان عده ای از پیروان امام کاظم علیه السلام بودند که پس از شهادت ایشان، امامت حضرت رضا علیه السلام را قبول نکردند و معتقد شدند که امام کاظم علیه السلام رحلت نفرموده، بلکه زنده است و مهدی و قائم اهل بیت همان ایشان است. رهبران این فرقه، کسانی بودند که از اصحاب آن حضرت به شمار می آمدند و نیز بخشی از امور مالی امام کاظم علیه السلام را به عهده داشتند. آنان از راویان احادیث معصومین علیهم السلام و آگاهان به حقانیت امام رضا علیه السلام بوده اند اما دچار این انحراف شدند.
پیروان مذهب حقه تشیع و حتی خواص و کارگزاران امامان معصوم هم از خطا بری نیستند و هیچ کس نباید به خود اطمینان کامل داشته باشد که تا آخر عمر در راه خدا باقی خواهد ماند؛ زیرا قرآن می فرماید که تنها زیانکاران هستند که خود را مصون از مکر الهی حساب می کنند
این تفکر انحرافی در زمان حیات امام کاظم علیه السلام هم مطرح شد و عده ای مدعی شدند که احادیثی از امام صادق علیه السلام وجود دارد که امام کاظم علیه السلام همان امام قائم هستند، لذا حضرت کاظم علیه السلام برای مقابله با رواج این فکر غلط در میان شیعیان، بارها بر امامت امام رضا علیه السلام بعد از خود تأکید می فرمودند و عده ای از خواص را گواه این امر گرفتند(1)؛ اما با وجود همه این کوششها، عده ای از اصحاب آن حضرت که در هنگام شهادت ایشان، اموال فراوانی را به شکل امانت در دست داشتند، امامت امام رضا علیه السلام را انکار کردند و گفتند امام کاظم علیه السلام هنوز زنده است و باز خواهد گشت. بنابراین، انگیزه سوء استفاده مالی باعث شد که افرادی از اصحاب سرشناس امام کاظم علیه السلام از دین حق بیرون روند و عده ای از مردم را هم با تبلیغات خود فریب دادند و با خود همراه کردند. (2)
برخی از واقفیان قبل از مرگ خود از این فرقه خارج شدند و امامت حضرت رضا علیه السلام را قبول کردند اما عده ای از آنها با همان حال - بدبخت و بدعاقبت - از دنیا رفتند. یکی از این افراد حمزة بن بزیع است. امام رضا علیه السلام درباره آنها فرمود: او گمان میکند، پدر من زنده است، اینها امروز شک میکنند و فردا بی دین و زندیق خواهند مرد.
صفوان گفته است در پیش خود گفتم، اینها را میشناسم که در شک و تردیدند، چگونه ممکن است بیدین و زندیق بمیرند، مدتی بعد شنیدم یکی از اینها در هنگام مرگش گفته است که به پروردگاری که موسی بن جعفر علیه السلام را میرانده کافر است و به این وسیله صدق فرمایش امام رضا علیه السلام برایش روشن شد.(3)
دست به دامان دینار
سران واقفیه که از وکیلهای امام کاظم علیه السلام بودند و سعی داشتند به هر نحوی پولهای فراوانی که در دستشان بود را برای خود نگه دارند، که از جمله به فکر فریب دادن برخی دیگر از بزرگان شیعه هم افتادند و در این راه وعده پرداخت مبالغی هنگفت به برخی از سران شیعه می دادند. یونس بن عبدالرحمن قمی یکی از کسانی بود که جایگاه بالایی نزد امام کاظم و امام رضا علیهماالسلام داشت و علیه واقفیان افشاگری می کرد. علی بن ابی حمزه بطائنی و زیاد بن مروان قندی – از سران واقفیه -نزد او رفتند و با دادن وعده پرداخت ده هزار دینار از وی خواستند که دست از مخالفت و تبلیغات بر ضد واقفیه بردارد! او در پاسخ گفت: «از ائمه صادقین علیهم السلام به ما روایت شده که پس از پیدایش بدعت ها، بر عالم لازم است علمش را آشکار کند؛ و اگر چنین نکرد، خداوند نور ایمان را از او سلب می کند و من در هیچ حالی، جهاد و امر الهی را ترک نمی کنم.» این قضیه را خود یونس بازگو کرده است (4)
درسها و پیامها
بعد از مدتی، واقفیه منقرض شدند اما از جریان واقفیه چند نکته برای زندگی امروز خودمان می توانیم استفاده کنیم:
الف- ایجاد کننده این تفکر عده ای از سرشناسان و حتی وکلای امام کاظم علیه السلام بوده اند. بنابراین می توانیم نتیجه بگیریم که پیروان مذهب حقه تشیع و حتی خواص و کارگزاران امامان معصوم هم از خطا بری نیستند و هیچ کس نباید به خود اطمینان کامل داشته باشد که تا آخر عمر در راه خدا باقی خواهد ماند؛ زیرا قرآن می فرماید که تنها زیانکاران هستند که خود را مصون از مکر الهی حساب می کنند(اعراف، 99) در نتیجه همه باید همواره از خود مراقبت کنند و به طور جدی از خدا بخواهند که سرانجام زندگی آنها را بر خیر قرار دهد.
هیچگاه نباید دین خود را بر مبنای اعتماد به دیگران طراحی کنیم. به عبارت دیگر بعد از آنکه دین حق و امام حق را شناختیم، با همه صاحبنظران و بزرگان دین برادر می شویم و حفظ حرمت آنها فقط تا زمانی مهم است که پیرو دین حق و امام حق باشند
ب- همواره عده ای حاضرند که برای منافع خود عقاید پوچی را ترویج کنند. گاه این افراد از بزرگان و علما هستند – مانند سران واقفه - و افرادی هم گرد آنها جمع می شوند و در راه ترویج آن پول هم خرج کنند. با توجه به این خطر، وظیفه داریم روحیه حق جویی را همیشه در خود زنده نگه داریم و در حال آرامش در راه عقاید خود تفکر و تحقیق کرده باشیم تا در بحرانهای فکری فریب سودجویان را نخوریم. در واقع هیچگاه نباید دین خود را بر مبنای اعتماد به دیگران طراحی کنیم. به عبارت دیگر بعد از آنکه دین حق و امام حق را شناختیم، با همه صاحبنظران و بزرگان دین برادر می شویم و حفظ حرمت آنها فقط تا زمانی مهم است که پیرو دین حق و امام حق باشند.
ج- یکی از گروه هایی که از همان ابتدای تشکیلشان مایه بد نامی شیعیان بوده اند، همین واقفیه هستند. اقدامات واقفیان، بجز استفاده ای که به دستگاه تبلیغاتی بنی عباس رساند، فضای مساعدی نیز برای دشمنان شیعیان درست کرد تا شیعه را مذهب اختلاف نظر و سوء استفاده مالی نشان دهند و طعنه بزنند. آنان زشت کاریهای افراد خاص را افشاء می کنند و آن را به پای مذهب و تفکر حق می نویسند. این موضوع در همه دورانها اتفاق می افتد؛ بنابراین بر همه حق مداران لازم است تا بازی های کسانی را که از تحولات اجتماعی سوء استفاده می کنند بشناسند تا به دام آنها نیفتند.
پی نوشت:
1-الغیبة، شیخ طوسی و عیون اخبار الرضا علیه السلام، شیخ صدوق به نقل از همگام با امام رضا علیه السلام از مدینه تا مرو، جلیل عرفان منش، ص 316.
2- همگام با امام رضا علیه السلام از مدینه تا مرو، جلیل عرفان منش 316 و 319.
3- الغیبة، شیخ طوسی، 68.
4- عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج1، ص112.
روح الله رستگارصفت
مولای من!
من ناتوانی بشرِ زمان غیبت را زمانی فهمیدم که پدرتان امام صادق در وصفتان چنین گفتند:
«علم و دانش 27 حرف است و همه ی آنچه پیامبران آورده اند، تنها دو حرف آن است و مردم تاکنون جز با آن دو حرف آشنایی ندارند. هنگامی که قائم ما قیام کند، 25 حرف دیگر را بیرون آورده و در میان مردم گسترش می دهد و... مجموع 27 حرف را منتشر می کند.»
آری! بشر جز با شاگردی در محضر شما به تکامل نمیرسد.
العجل یا مولا یا صاحب الزمان.
مناسبتی ؛ روز معلم