شهید دکتر احمدرضا احدی

۱۰۹۲ مطلب با موضوع «اخبار» ثبت شده است

هاآرتز: چطور پول ایوانجلیکال های مسیحی و پیشگویی های انجیلی، مهاجران یهودی را به سمت اسرائیل می فرستد

هاآرتز: چطور پول ایوانجلیکال های مسیحی و پیشگویی های انجیلی، مهاجران یهودی را به سمت اسرائیل می فرستد

هاآرتز: چطور پول ایوانجلیکال های مسیحی و پیشگویی های انجیلی، مهاجران یهودی را به سمت اسرائیل می فرستد

روزنامه اسرائیلی هاآرتز در مقاله ای با این عنوان، ابتدا در مورد مهاجران اتیوپیایی تبار به اسراییل و سپس درباره دلایل، و انگیزه های مذهبی مسیحی، توضیح می دهد:

بعد از مدت ها بالاخره دولت اسرائیل با ورود 300 مهاجر از اتیوپی به اسرائیل موافقت کرد. اسرائیل قویا به دنبال جذب یهدیان پراکنده در سرتاسر جهان است اما درعین حال به شدت در برابر ورود مهاجران کار و پناهجویان مقاومت می کند.

هاآرتز در این باره می نویسد: کمک به بازگشت یهودیان مهاجر روزی یک کار بسیار غرور آمیز بود اما اکنون به طور فزاینده ای به گروه های متدین مسیحی ایوانجلیکال یا گروه های مسیحی صهیونیست سپرده شده و هزینه این مهاجران هم به عهده مسیحیان عمیقا متدین است. مهاجرت یهودیان به سرزمین مقدس که خود یهودیان 

به آن "الیاه Aliyah "می گویند، از اصلی ترین پایگاه های صهیونیزم است. از دید مسیحیان، "گردهم آیی مجدد یهودیان تبعید شده" در سرزمین مقدس، پیش نیاز بازگشت عیسی و -آرماگدون- است؛ زمانی که همه غیر مسیحیان، از جمله یهودیان، نابود و محو خواهند شد و روزگار نهایی شور و شعف فراخواهد رسید.

صیونیست های مسیحی که برای "الیه" خرج می کنند، نه تنها برنامه های سیاسی خود را "جفت و جور" می کنند (می سازند) بلکه این کار را به امید تسریع یک پیشگویی انجیلی انجام می دهند.

تهییج "الیه" یکی از ماموریت های کلیدی "همکاری بین المللی مسیحیان و یهودیان" است که تقریبا همه بودجه آن را اوانجلیکال ها پرداخت می کنند. این نهاد که در اواخر دهه 1980 توسط یک خاخام "ارتدکس مدرن" به نام یشیل اکشتاین  Yechiel Eckstein از شیکاگو بنا نهاده شد، در سال حدود 12 میلیون دلار برای امور مربوط به مهاجرت یهودیان هزینه می کند. هاآرتز در ادامه توضیح می دهد که البته به دست آوردن مقدار واقعی هزینه ای که ایوانجلیکال ها می پردازند سخت است چرا که نهاد هایی مثل "آژانس یهودی" و "کرن هی سود  Keren Hayesod" که انتقال این پول ها را انجام می دهند، زیاد مایل به انتشار داده های خود نیستند. هاآرتز در ادمه می نویسد که هزینه ی سفر یهودیان به اسرائیل از طرف آژانس یهودیان 

به شدت کاهش یافته اما در عوض مرتبا از سمت نهاد های مسیحی افزایش داشته است. یکی از منابع یهودی می گوید "مشکل آژانس یهودی کاهش شدید پول دریافتی از سمت فدراسیون های یهودی است و در سال های گذشته حدود 60 درصد کاهش داشته و تا همین سال گذشته به کمی بیشتر از 70 میلیون دلار رسیده است".

در مورد دلایل کاهش این پول گفته می شود که "جوانان یهودی آمریکایی دیگر کمتر مایل به کمک هستند و بیشتر می خواهند که این پول را صرف نیاز یهودیان محل زندگی خود کنند تا اسرائیل".

هاآرتز در این باره می نویسد: ایده قبول پول از مسیحیان برای ترغیب مهاجرت به اسرائیل "توهین آمیز و دلسرد کننده" است. این روند حتی در میان طرفداران سرسخت دولت اسرائیلی هم باعث افزایش نگرانی شده است. آبراهام فاکسمن، مدیر پیشین ملی "باشگاه ضد افترا" می گوید که "برای ما که نمی توانیم حداقل هدف صهیونیزم یعنی آوردن یهودیان به اسرائیل را انجام دهیم، و برای این کار به مسیحیان تکیه می کنیم، این یعنی رها کردن (آرمان) صهیونیزم. این چیزی است که یهودیان قرار است باشند. در غیر این صورت چرا ما یک دولت یهودی صهیونیزم داشته باشیم؟ اگر ما مجبور باشیم که صهیونیزم را به مسیحیان بسپاریم، پس ما درباره همه چیز شکست خورده ایم. وقتی مسیحیان ایوانجلیکال می گویند که به وجود یهودیان در اسرائیل و یک کشور قدرتمند نیاز داریم، ما می دانیم که برای دومین ظهور مسیح است. من فکر نمی کنم که یهودیان باید به خطر ظهور دوباره مسیح به اسرائیل بروند" [1].

اسرائیل بر یک پایه قوم گرایی ملی Ethnonationalist و "حق بازگشت یهودیان پراکنده در جهان" تشکیل شده و به این دلیل در برابر ورود غیر یهودیان شدیدا مقاومت می کند. در سال 2018 دولت اسرائیل به مهاجران آفریقایی تبار، حق انتخاب بین رفتن به زندان و یا پذیرفتن پیشنهاد 3500 دلار پول و بلیت رایگان به "خانه" یا رفتن به یک "کشور ثالث" داده بود. نتانیاهو در سخنان عمومی خود از اتمام ساخت دیوار حائل بین اسرائیل و مصر به عنوان راهی برای جلوگیری از ورود "نفوذی های غیر قانونی" گفته بود. نتانیاهو این مهاجران را  "تهدیدی برای بافت یهودی اسرائیل و خصیصه یهودی بودن" کشور دانسته و یکی از وزرای دولت او هم این مهاجران را "سرطان" توصیف کرده بود. نتانیاهو هم چنین وجود مهاجران را در کنار ساکنانی که او آن ها را سربازان قدیمی توصیف کرد، مایه ناامنی دانسته بود [2].

سید آریا مرتضوی

https://www.middleeastmonitor.com/20210309-evangelical-christians-money-is-driving-migration-to-israel
https://www.reuters.com/article/us-israel-migrants-idUSKBN1ES0UY

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

ارتش ترکیه در یمن چه خواهد کرد

ارتش ترکیه در یمن چه خواهد کرد

ارتش ترکیه در یمن چه خواهد کرد

 

 

برخی رسانه ها و شخصیت های سیاسی از تلاش های سعودی جهت ورود ترکیه به جنگ یمن در حمایت از دولت عبدربه منصور هادی خبر می دهند. از طرفی وزیر امور خارجه سعودی نیز روزهای گذشته به قطر سفر کرد تا در این خصوص رایزنی کند.

 

همچنین ترکیه نیز در اقدامی کم سابقه حملات جنبش انصارالله به عمق خاک سعودی را محکوم نمود.

 

در خصوص دخالت ترکیه در یمن گمانه زنی های مختلفی صورت گرفته و کیفیت و کمیت ورود نظامی این کشور به بحران یمن هنوز در هاله ای از ابهام قرار دارد.

 

در این زمینه چند مطلب به ذهن راقم این وجیزه می رسد.

 

1 با توجه به این که رئیس جمهور آمریکا از مستشاران نظامی این کشور درخواست کرده تا در عملیات های تهاجمی علیه یمن شرکت نکنند و به همین علت بسیاری از جنگنده بمب افکن های سعودی زمین‌گیر شده اند، وزارت دفاع سعودی به دنبال جایگزین مناسبی است تا بتواند خلاء حضور کارشناسان نظامی آمریکایی را پر کند.

در همین راستا کشوری مدنظر بود که با سیستم های نظامی آمریکایی آشنایی لازم را داشته باشد.

رژیم صهیونیستی و ترکیه 2 گزینه مدنظر سعودی ها بودند اما با توجه به مشکلات ناشی از حضور مستشاران یهودی در عربستان ، این کشور تصمیم گرفت به سراغ ترکیه برود.

 

2 تجربه موفق ترکیه در خصوص پشتیبانی از آذربایجان در جنگ قره باغ احتمالا یکی از دلایل رغبت محمد بن سلمان به کارشناسان نظامی ترکی است.

 

3 حزب اخوانی اصلاح و خانواده الاحمر که موسسان این حزب در یمن هستند، با سعودی ها علیه انصارالله و دولت نجات ملی متحدند و یکی از دلایل ورود ترکیه به بحران یمن بی شک حمایت و تقویت اخوان المسلمین در این کشور است.

 

4 استمداد بن سلمان از رئیس جمهور ترکیه نشانه ضعف و استیصال مفرط سعودی هاست، زیرا این 2 در طی سالهای گذشته از جمله دشمنان و رقبای جدی یکدیگر بودند تا جایی که اردوغان در قضیه قتل فجیع جمال خاشقچی از هیچ تلاشی برای تخریب وجهه ولیعهد سعودی دریغ نورزید.

 

 اما ناتوانی جدی ارتش عربستان در مقابل ارتش یمن و عدم پشتیبانی دولت بایدن از عملیات های تهاجمی علیه همسایه جنوبی ، بن سلمان را برآن داشته تا ذلت را بپذیرد و دست نیاز به سوی رئیس جمهور ترکیه دراز کند.

 

5 امارات از جمله دشمنان جدی ترکیه، اخوان المسلمین  و حزب اصلاح است و در موارد متعددی از جمله بحران لیبی و سوریه عملا و علنا در مقابل سیاست های اردوغان ایستاده است.

 

مطمئنا اقدام اخیر عربستان در استمداد از ترکیه موجب عمیق تر شدن شکاف بین محمد بن زاید و محمد بن سلمان می شود.

 

6  ورود ترکیه در بحران یمن باعث بی اعتمادی نسبی قطر به اردوغان خواهد شد؛ زیرا نشانه ای بر فرصت طلبی و پایبند نبودن وی به اصول عقاید خویش است و نمی توان روی او از لحاظ اتحاد راهبردی حساب کرد.

 

7 دولت نجات ملی یمن متحد راهبردی ایران است و اقدام اخیر ترکیه رقابت این 2 قدرت منطقه ای را از عراق و سوریه به یمن نیز خواهد ‌کشانید.

 

8 پرستیژ عربستان با درخواست کمک نظامی از ترکیه به شدت لطمه خواهد دید زیرا کشوری که خود را رهبر جهان اسلام می داند و ارتشش سالانه حدود 70 میلیارد خرج بر میدارد،  پس از 6 سال تجاوز علیه یمن به نقطه ای از اضطرار رسیده است که دست کمک به سوی رقیب منطقه ای خود دراز می کند.

 

9 حمایت نظامی ترکیه از سعودی تغییری در توازن نظامی ایجاد نخواهد کرد زیرا در 6 سال گذشته آمریکا ، انگلیس و فرانسه نهایت حمایت را از سعودی داشته اند اما نه تنها موجبات تحدید و هزیمت ارتش یمن را فراهم نساختند بلکه از سال گذشته جنگ روند معکوس به خود گرفته است و ترکیه نیز از لحاظ توان نظامی قابل مقایسه با 3 کشور یاد شده نیست.

 

 ورود علنی ارتش اردوغان به بحران یمن اعلان جنگ آشکار به دولت نجات ملی است و درنتیجه ارتش و کمیته های مردمی مشروعیت لازم را برای حمله به کشتی ها و منافع ترکیه در اطراف یمن خواهند داشت.

 

 در نهایت به نظر نمی رسد اردوغان از لحاظ کمیت و کیفیت ارتش خود را در بحران یمن به صورت استراتژیک درگیر کند اما هرگونه اقدام علیه انصارالله ، از سوی محور مقاومت جدی گرفته شده و در محاسبات اضلاع این محور نسبت به ترکیه تاثیر چشمگیری خواهد گذارد.

 

علیرضا تقوی نیا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

نقاط ضعف انتخاباتی سعید جلیلی و سعید محمد

نقاط ضعف انتخاباتی سعید جلیلی و سعید محمد

نقاط ضعف انتخاباتی سعید جلیلی و سعید محمد

 

شمارش معکوس انتخابات 1400 آغاز شده است و بسیاری از گروه‌ها و احزاب مختلف برنامه‌های انتخاباتی خود را آغاز کرده‌اند.

برآوردهای اولیه حاکی از این است که عملکرد دولت در سروسامان دادن به معیشت مردم، باعث القای نوعی حس ناامیدی در جامعه شده است. ممکن است این حس ناامیدی باعث قهر بسیاری از توده‌های مردم با صندوق رأی شود.

پیش‌بینی‌های کارشناسان نشان می‌دهد که شانس غرب‌گرایان و اصلاح‌طلبان در انتخابات بسیار پایین است. بسیاری از منتقدان اصلاح‌طلب بر این عقیده‌اند که عملکرد افتضاح دکتر حسن روحانی باعث عدم تمایل مردم برای انتخاب مجدد یک اعتدال‌گرا یا اصلاح‌طلب شده است. اصلاحات برای جبران این نقیصه دنبال راهکاری مؤثر است.

ازاین‌رو، بسیاری از رسانه‌ها بر این عقیده‌اند که شانس انتخاب یک انقلابی به‌عنوان رئیس‌جمهور آینده ایران بسیار بالاست. در حال حاضر، جبهه انقلاب حساب ویژه‌ای روی دکتر سعید جلیلی و سردار سعید محمد بازکرده است.

بحث درباره عملکرد و نقاط قوت این دو شخص را بر عهده رسانه‌ها و هواداران این دو عزیز می‌گذاریم. ما قصد داریم در ادامه به بررسی نقاط ضعف انتخاباتی این دو بپردازیم. نقاط ضعفی که اگر در زمان مناسب برای آن‌ها چاره‌اندیشی نشود، ممکن است سنگینی آرا را به سمت رقبایشان سوق دهد. در ادامه به این نقاط ضعف می‌پردازیم:

1. سعید محمد: نباید فراموش کنیم که سردار سعید محمد به‌عنوان یک نظامی پای به انتخابات 1400 خواهد گذاشت. چنین اتفاقی باعث ایجاد نوعی دوقطبی در جامعه خواهد شد. دوقطبی‌های کاذبی مانند نظامی_دیپلمات، تندرو_اعتدال و... که با جوسازی رسانه‌های رقیب روز به روز پررنگ‌تر خواهند شد. فراموش نکنیم که در انتخابات سال 96، اصلاح‌طلبان با همین ترفند توانستند آرای سلبی آیت‌الله رئیسی را به سمت حسن روحانی سرازیر کنند. هواداران دکتر سعید محمد باید تمام توان خود را برای خنثی کردن این موضوع به کار ببندند.

2. دکتر سعید جلیلی: عملکرد درخشان دکتر سعید جلیلی به‌خصوص در دولت سایه، برای بسیاری از نیروهای انقلابی مشخص و هویداست؛ اما باید قبول کنیم که قشر خاکستری و مردم عادی، شناخت چندانی از ایشان و عملکردشان ندارند. مشکل جبهه انقلاب در تمامی این سال‌ها، ناشناخته بودن نامزدهای انتخاباتی آن‌هاست. با کمی دقت درخواهیم یافت که حتی در انتخابات سال 96 نیز، شناخت مردم عادی از آیت‌الله ابراهیم رئیسی در سطح پایینی قرار داشت. ازاین‌رو، هواداران دکتر جلیلی باید تلاش خود را به کار بگیرند تا تصویری مناسب از ایشان را به مردم جامعه منتقل کنند.

لازم به ذکر است نگارنده در این مقاله از هیچ‌یک از نامزدها حمایت نکرده و تنها سعی دارد با ارائه تحلیل‌هایی برآمده از حقایق میدانی، راه را برای نقدی سازنده باز کند تا به این شکل بتواند قدمی در پیشرفت جبهه انقلاب بردارد.

فردین ساریخانی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

آشنایی با سازمان‌های اطلاعاتی اسرائیل

آشنایی با سازمان‌های اطلاعاتی اسرائیل

آشنایی با سازمان‌های اطلاعاتی اسرائیل

یک سازمان نظامی صهیونیستی است که در سال 1909 در فلسطین تشکیل شد و افرادی چون اسحاق تسفی، اسرائیل گلعادی، الکساندر زید و اسرائیل شوحط مسؤولان این سازمان بشمار می‌آمدند.

 

- هاشومیر نگهبان

یک سازمان نظامی صهیونیستی است که در سال 1909 در فلسطین تشکیل شد و افرادی چون اسحاق تسفی، اسرائیل گلعادی، الکساندر زید و اسرائیل شوحط مسؤولان این سازمان بشمار می‌آمدند.

بیش‌تر اعضای این سازمان نظامی از حزب کار (عمل) و از نخستین مهاجران روسی به فلسطین اشغالی هستند. با این وجود، هاشومیر با نظارت مستقیم حزب کار بر این سازمان مخالفت کرده است. هدف این سازمان تامین امنیت شهرک‌های یهودی‌نشین و حمایت از آن‌ها اعلام شده است.

- بیتار

این کلمه برگرفته از عبارت عبری “بریت یوسف ترومبلدور” به معنی “دوران ترومبلدور” و یا “پیمان ترومبلدور” است. بیتار سازمانی اصلاح‌طلب و متشکل از جوانان صهیونیست است که یوسف ترومبلدور در سال 1923 آن را در هلند تاسیس کرد.

هدف این سازمان آموزش اصول کشاورزی و علوم به جوانان یهود بری آماده ساختن آن‌ها جهت زندگی در فلسطین بود. البته در آموزش این افراد روی آموزش نظامی و زبان عبری تاکید خاصی می‌شد.

اعضای این سازمان یک نوع ایدئولوژی متاثر از فاشیسم را آموزش می‌دیدند. اندیشه فاشیسم در آن زمان حاکم بر اروپا بود، به همین دلیل به این جوانان تلقین می‌شد که انسان دو راه پیش‌رو دارد که سومی ندارد: “یا مرگ یا جنگ”.

بیتار مدام به اعضای خود یادآوری می‌کرد که هر کشور دارای رسالت و اهداف خاص، با زور شمشیر تشکیل شده است. در کل باید گفت که این سازمان افکار و اندیشه‌های جابوتنسکی از رهبران صهیونیسم را یدک می‌کشد.

- نوتریم

کلمه‌ی عبری و به معنی نگهبان و محافظ است. این سازمان عبارت است از پلیس احتیاط یا ذخیره یهود که نیروهای قیمومت انگلستان با همکاری هاگانا و برای سرکوب انتفاضه ملت فلسطین در 1936 ـ 1939 تشکیل دادند و در ین راستا صدها یهودی در شهر‌ها و شهرک‌ها به عضویت آن درآمدند و برای حمایت از شهرک‌های واقع در دره اردن اعزام شدند.

نیروهای نوتریم ابتدا 1550 نفر بودند که حقوق و هزینه زندگی 750 نفر آنان را انگلستان و حقوق بقیه 1800 نفر را مسئولین شهرک‌های یهودی متکفل شده بودند. در ژوئن 1936 با توجه به شدت گرفتن تظاهرات فلسطینیان 1240 نیرویی که “نگهبانان ذخیره” نام داشتند، به عضویت این سازمان درآمدند.

- سپاه یهود

سپاه یهود تشکیلاتی نظامی و متشکل از داوطلبان یهودی است که در جریان جنگ جهانی اول در کنار نیروهای انگلیس و متفقین جنگیدند. گردان یهودی شماره 38 که در میان سال‌های 1915 ـ 1917 تشکیل شد و گردان 39 که بن گوریون و بن تسفی در سال‌های 1917 ـ 1918 در آمریکا آن را تاسیس کردند و گردان 40 که در فلسطین تشکیل شد و گردان‌های “یورش تفنگ‌های پادشاهی” نیروهای تشکیل‌دهنده این سازمان هستند.

تعداد نیروهای همه این گردان‌ها مجموعا 6400 مرد بود که همه آن‌ها سپاه یهود نامیده می‌شدند. اندیشه تاسیس این سپاه از آن جا نشأت می‌گیرد که صهیونیست‌ها با توجه به قدرت استعماری بریتانیا بر خود لازم می‌دانستند که برای رسیدن به هدف خود یعنی تاسیس وطنی ملی بری یهودیان به نیروهای انگلیسی کمک کنند.

- لشکر یهود

یک سازمان نظامی یهودی است که در زبان عبری “هاهیل” نام دارد. این سازمان در سال 1944 به دستور حکومت بریتانیا و برای کمک به نیروهای متفقین در جریان جنگ جهانی دوم تشکیل شد. اما در اصل تشکیل لشکر یهود به سال 1939 یعنی در جریان جنگ جهانی دوم ـ که رهبران شهرک‌های یهودی در فلسطین راه را برای رسیدن به آرزوی خود در تشکیل دولت با مساعدت متفقین هموار می‌دیدند ـ باز می‌گردد. در همین سال حدود 130 هزار شهرک‌نشین یهود در فلسطین برای جنگ با متحدین داوطلب شدند.

- هاگانا

هاگانا کلمه‌ی عبری به معنی “دفاع” و سازمانی نظامی و متعلق به شهرک‌نشینان صهیونیست است. این سازمان در سال 1920 تشکیل شد. هاگانا ابتدا وابسته به اتحادیه کارگران و سپس حزب ماپای و هستدروت بود. در سال 1929هاگانا در سرکوب انتقاضه فلسطینیان مشارکت و به خانه‌ها و مستغلات عرب‌ها حمله کرد و راهپیمایی‌هایی را بری تحریک شهروندان عرب و به وحشت انداختن آن‌ها به راه انداخت.

همچنین این سازمان در امر شهرک‌سازی بخصوص در ابداع شیوه “حصار و برج محافظت” برای شهرک‌های صهیونیست‌نشین مشارکت فعالی داشت و علاوه بر آن از زمان تاسیس همواره در راستی تامین امنیت شهرک‌های صهیونیستی تلاش کرده است.

سال‌های انتفاضه فلسطینیان از 1936 تا 1939 شاهد همکاری گسترده هاگانا با نیروهای اشغالگر انگلیس بود و این همکاری به با انتصاب “چارلز وینجیت” بعنوان افسر سازمان امنیت انگلستان در فلسطین به سال 1939 توسعه یافت.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

مقایسه سفر پاپ و آیت‌الله رئیسی به عراق اشتباه است، سفر رئیسی به عراق حقوقی بود

مقایسه سفر پاپ و آیت‌الله رئیسی به عراق اشتباه است، سفر رئیسی به عراق حقوقی بود

مقایسه سفر پاپ و آیت‌الله رئیسی به عراق اشتباه است، سفر رئیسی به عراق حقوقی بود

 

سفراخیر پاپ به عراق با حرف و حدیث‌های فراوانی همراه بوده است که نمونه‌ای از آن‌ها شایعه وجود اختلاف بین مرجعیت قم و مرجعیت نجف است. در همین رابطه سوالات زیادی مطرح می‌شود از جمله چرایی عدم دیدار آیت‌الله سیستانی با آیت‌الله رئیسی در سفر اخیر رئیس دستگاه قضا به عراق و در مقابل دیدار آیت‌الله سیستانی با پاپ در روزهای گذشته بوده است. نجوا (واحد سیاسی مصاف) به سراغ یکی از کارشناسان مسائل بین‌الملل رفته تا نظر او را در این باره جویا شود.

 

سیدرضا صدرالحسینی،کارشناس مسائل بین الملل در خصوص دیدار آیت‌الله سیستانی با پاپ و عدم دیدار ایشان با آقای رئیسی به نجوا گفت: سفر آقای رئیسی به عراق، یک سفر کاری و حقوقی بود که به دعوت همتای ایشان، رئیس قوه قضائیه عراق، صورت گرفته بود.آقای رئیسی با همه مقاماتی که در حوزه مسائل حقوقی و دیپلماتیک نیاز بود، دیدار کردند و تفاهم‌نامه‌هایی نیز امضا شد.

وی افزود: باید توجه داشت این‌گونه نیست که هرمقامی که از ایران به عراق سفر کند حتماً باید با آیت‌الله سیستانی دیدار داشته باشد.

صدرالحسینی در خصوص سفر پاپ به عراق توضیح داد: سفر رهبر کاتولیک‌های جهان به عراق موضوع بسیار مهمی است که ابعاد آن در آینده آشکار خواهد شد اما باید در نظر داشت که خود پاپ درخواست دیدار با یکی از مراجع تقلید شیعیان در نجف را داشته است.

این تحلیل‌گر مسائل منطقه در پایان افزود: مقایسه سفر پاپ و آقای رئیسی به عراق کاملاً اشتباه است. مثل این است که بگوییم که هرکس از سایر کشورهای دنیا به ایران می‌آید، موظف است که با مقامات عالی جمهوری اسلامی دیدار کند. بنابراین این‌گونه نیست که هرکه از ایران به عراق سفر کند لزوماً باید دیداری با آیت‌الله سیستانی داشته باشد.

 

سارا شکری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

مرجعیت رقابتی نداریم

مرجعیت رقابتی نداریم

مرجعیت رقابتی نداریم

 

یک تحلیل‌گر مسائل منطقه رابطه مراجع تقلید با یکدیگر را عمیق و خوب دانست و افزود: مراجع چه در نجف و چه در قم، در مقابل یکدیگر قرار نمی‌گیرند.

 

مصیب نعیمی کارشناس مسائل منطقه در گفت‌و‌گو با نجوا (واحد سیاسی مصاف) درخصوص شایعه‌پراکنی علیه مرجعیت شیعه، چه در نجف و چه در قم اظهارداشت: ما می‌دانیم مراجع تقلید زیادی در قم و نجف هستند. مرجعیت قم و نجف در کنار همدیگر هستند و ما مرجعیت رقابتی و دوگانه نداریم.

وی افزود: در بحث مرجعیت این‌چنین نیست که اگر در نجف اقدامی شد علیه قم باشد یا اگر در قم اقدامی شد علیه نجف باشد. بالعکس هرگونه دستاورد مرجعیت تشیع باعث تقویت ساختار مرجعیت در همه نقاط دنیاست.

نعیمی نتیجه گرفت که برداشت‌های تفرقه‌افکنانه تنها به دشمنان کمک می‌کند و نوعی فرافکنی جهت کم اهمیت نشان دادن جایگاه مرجعیت در ایران است. در کل باید گفت رابطه مراجع همیشه باهم خوب بوده و نقطه نظراتشان به لحاظ فقهی ممکن است تفاوت داشته باشد اما معمولاً نقطه نظرات اجتماعی و سیاسی‌شان یکی‌ است. همان‌طور که آیت‌الله سیستانی در دیدار با پاپ تجاوز غرب به عراق را محکوم کردند.

این تحلیل‌گر مسائل منطقه درباره سفر پاپ به عراق گفت: اگرچه پاپ در تصمیم‌گیری‌های مهم غرب تاثیر مهمی ندارد اما دیدارش با آیت‌الله سیستانی می‌تواند دستاوردهایی برای مرجعیت شیعه داشته باشد به خصوص این‌که در این دیدار با یکدیگر پیام مشترک صلح دادند.

نعیمی درباره مقایسه سفر پاپ و آیت‌الله رئیسی به عراق گفت: ما نباید مسائل را به سمتی ببریم که بیگانگان از آن سوءاستفاده کنند و دستاوردهای این سفر را کوچک کنند. در زمان سفر آقای رئیسی به عراق باتوجه به حضور ایشان در مراکز پرتجمع، اگرچه آیت‌الله سیستانی هم فرموده بودند: دوست دارند با آقای رئیسی دیدار کنند اما بحث کرونا و احتیاط باعث شد دیداری برگزار نشود ولی دیدار پاپ از قبل برنامه‌ریزی شده بود.

وی در پایان تاکید کرد: مراجع جایگاه کاملاً مشخصی دارند. ارتباطاتشان نیز عمیق است و من بعید می‌دانم دو مرجعیت در مقابل هم قرار بگیرند.

سارا شکری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

سازمان سیا گروه ویژه ای را برای تحقیق درباره حملات نامرئی به دیپلمات ها و جاسوسان آمریکایی تشکیل می دهد

سازمان سیا گروه ویژه ای را برای تحقیق درباره حملات نامرئی به دیپلمات ها و جاسوسان آمریکایی تشکیل می دهد:

سازمان سیا گروه ویژه ای را برای تحقیق درباره حملات نامرئی به دیپلمات ها و جاسوسان آمریکایی تشکیل می دهد:

پس گذشت سه سال از زمانی که مارک پلیمرپولوس افسر ارشد سابق اطلاعات امریکا دچار حمله اسرارآمیزی در مسکو شد و زندگی اش برای همیشه تغییر کرد، سر انجام پزشکان علائم آسیب مغزی، مشکلات خواب و اضطراب را در وی تشخیص دادند.

مرکز پزشکی والتر رید پس از سالها تلاش پلیمرپولوس برای معالجه، بیماری وی را تشخیص داد. پلیمرپولوس یکی از 40 مقام دولت آمریکا است که در روسیه، چین،کوبا و سایر نقاط جهان قربانی حملات نامرئی شده اند. سازمان سیا اولین گروه ویژه خود جهت بررسی حملات مشکوک با اشعه مایکروویو به افسران اطلاعاتی آمریکا را تشکیل داده است. جریان پلیمرپولوس چالش پیچیده ای را برای بایدن در رویارویی با روسیه ایجاد کرده است. تعداد تجاوزاتی که روسیه علیه دموکراسی آمریکا و پرسنل آمریکایی انجام داده بسیار زیاد است. دولت بایدن طی هفته های آینده به دلیل مسمومیت و زندان رهبر مخالفان روسی الکسی ناوالی و هک نرم افزار شرکت سولار ویند تحریم هایی را علیه روسیه اعمال خواهد کرد. امکان پاسخ آمریکا به روسیه در رابطه با حملات مشکوک مایکرویو دور از انتظار است، اما بایدن متعهد شده در صورت به خطر افتادن جان آمریکایی ها و منافع امریکا با روسیه مقابله کند.

بنفشه کاظمی

https://edition.cnn.com/2021/02/24/politics/cia-diplomats-sonic-attacks-task-force/index.html

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

اگر به ما بگویید چطور تحریم دور می زنید، قول می دهیم دیگر شما را تحریم نکنیم

اگر به ما بگویید چطور تحریم دور می زنید، قول می دهیم دیگر شما را تحریم نکنیم

اگر به ما بگویید چطور تحریم دور می زنید، قول می دهیم دیگر شما را تحریم نکنیم!

ارتباط فشار های دولت آمریکا برای "توافق گسترده تر" و دولت روحانی برای FATF در چیست؟

 

اخیرا آقای روحای در مورد FATF سخنانی گفته اند که جالب توجه است، گفته: برجام باشد یا نباشد، تحریم باشد یا نباشد FATF باید باشد چون هر دو به مثابه "دو پنجره برای ورود هوای تازه" هستند. سخن ایشان در مورد مستقل بودن برجام و FATF تا حدی درست است اما در تکمیل صحبت ایشان می توان گفت که این دو، در واقع مکمل یک‌دیگرند که با اصرار طرف غربی برجام پیگیری می شود.

با توجه به هم زمانی تمدید مهلت سه ماهه دولت در مورد بازرسی های آژانس انرژی اتمی و دور زدن قانون مجلس، و در کنار آن اصرار دوباره دولت بر تصویب لوایح FATF ، شاید بتوان گفت که توافق اخیر با آژانس به معنی خریدن زمان برای تصویب FATF باشد. دولت این بار با وعده رفع تحریم قریب الوقوع، برای تصویب این لوایح فشار می آورد. غربی ها به دولت وعده می دهند و دولت با وعده آن ها، در ایران وعده می دهد.

ایشان در قسمتی از سخنان خود گفته اگر FATF بد است چرا همه کشور ها جهان عضو آن شده اند؟ این سخن به نوعی هم درست است و هم نادرست. درست است، به این علت که کشور های تشکیل دهنده آن، ابتدائا کشور های صنعتی G7 و در راس آن ها آمریکا، از ایجاد آن هدفی را دنبال می کنند و برای آن ها منافعی در بردارد. اما آیا منافع آن ها با منافع ما هم پوشانی دارد؟ 

با یک نگاه کلی می توان گفت که مقایسه ایشان اساس غلط است. به جز موارد استثناء ، هیچ کدام از این کشور ها مثل ایران تحریم نیستند، و نیرو های نظامی آن ها در لیست تروریستی آمریکا قرار ندارند. حتی دولت جدید آمریکا نیز ترور شهید سردار سلیمانی را اقدام درستی می داند.

لازم است بدانیم که این لوایح، نه یک پیمان بین المللی، که یک پیمان بین چند کشور (بین الدولی یا Governmental- Inter) است. این نهاد 37 عضو و دو عضو همکار دارد. مهم ترین اعضای آن آمریکا، روسیه، چین عربستان، رژیم صهیونیستی و دیگر کشور های متحد آمریکا هستند و به نوعی، با فرض مثبت بودن آن برای ایران، با وجود تحریم ها هیچ تاثیر‌ مثبتی نمی تواند بر اقتصاد ایران داشته باشد . نکته جالب این که دولت روحانی، حتی در مورد کشور های همسایه، مثل ارمنستان، نبود FATF را دلیل پایین بودن روابط اقتصادی می داند. رییس اتاق بازرگانی ایران- ارمنستان گفته بود که " دلیل پایین بودن روابط تجاری ما با ارمنستان، نبود ارتباط بانکی بین دو کشور است، به خصوص در بحث FATF و مبارزه با پولشویی قاچاق، دولت ارمنستان بسیار سخت گیر است" (30 /11 /1398 )حال آنکه اصلا خود ارمنستان عضو FATF نیست و البته این سخن، با سخنان وزیر اقتصاد ارمنستان بعد از سفر به ایران مبنی بر اینکه "سطح روابط اقتصادی بین ایران و ارمنستان با سطح روابط دو کشور تناسب ندارد" متناقض است. به خصوص بعد از جنگ قره باغ، ارمنستان مصمم بود که ایران را جایگزین ترکیه در اقتصاد خود کند. در مورد کشور های متحد مثل روسیه یا سوریه هم وضع به همین منوال است. ما در بازار سوریه کم‌ترین سهم را داریم و حتی ترکیه، که با سوریه در حال جنگ مستقیم است، سهم بسیار بزرگی از بازر سوریه در اختیار دارد و این به معنی آن است که ظاهرا سوریه‌ای ها، چاره ای جز این نداشتند که خلاء اقتصادی کشوررشان را به وسیله ترکیه پر کنند.

اما نگرانی مخالفان FATF چیست؟ از اصلی‌ترین دالیل مخالفت با این لوایح، "بسته شدن راه تحریم" است. در سال های گذشته یکی از اصلی ترین چالش‌های صادرات انرژی ایران، بحث ارسال سوخت به ونزوئلا بوده. با این که محموله صادراتی از آن کشور ما است و هم فروشنده (ایران) و هم خریدار (ونزوئلا) به انجام معامله راضی هستند، و این معامله اصولا به هیچ طرف سومی ارتباط ندارد، بنا به حکم وزارت خزانه‌داری آمریکا، در صورت توقیف نفت‌کش‌های ایرانی محموله آن‌ها را مصادره می کنند. اخیرا نیز اعلام کردند که با فروش بنزین 4 نفت‌کش ایرانی، 40 میلیون دلار درآمد حاصل از آن را صرف "قربانیان تروریزم دولتی" می‌کنند. ضمن این که ونزوئلا، خود کشور نفت‌خیزی است که به دلیل تحریم‌های یک جانبه آمریکا توان تولید بنزین ندارد و ممکن بود که مشابه همین اتفاق در ونزوئلا، در سال 89 در مورد ایران هم اتفاق بیفتد. آمریکا با این ادعا که دولت مادورو و پیروزی او در انتخابات ونزوئلا را به رسمیت نمی‌شناسد، تحریم‌های شدیدی بر این کشور وضع کرده و ناگفته مشخص است که نبود بنزین در ونزوئلا فقط به ضرر مردم این کشور است نه حکومت آن، و البته این نکته‌ای است که می‌تواند برای ما بسیار درس‌آموز باشد، به این معنی که اصولا دیپلماسی نیز بر پایه قدرت بنا می‌شود، نه بر پایه "تنش زدایی".

نکته بسیار مهم دیگر در این مورد این که حتی آقای زیباکلام، که از طرفداران سرسخت تصویب FATF بوده (و احتمالا هست) و عواقب عدم تصویب و عواقب عدم تصویب آن را متوجه "تندرو ها" می دانست، به این نکته اذعان کرده که "در صورت پذیرفتن FATF دیگر از دور زدن تحریم خبری نیست، چرا که با پذیرش آن، تمام معادالت بانکی، نقل و انتقلات تجاری، واردات و صادرات، حواله جات ارزی و... برای طرف خارجی معلوم و مکشوف می شود". FATF شفافیت در امور مالی کشور مطلوب است، اما برای چه کسی؟ برای کسی که ما را تحریم می کند؟!

پذیرش FATF از سوی ایران، به اصرار طرف های خارجی است. حتی پمپئو وزیر امر خارجه پیشین در دولت ترامپ هم در کنفرانس مشترکی با همتای آلمانی خود، از ایران خواسته بود که دو الیحه باقی مانده از لوایح FATF یعنی "کنوانسیون تامین مالی تروریزم، CFT ”و کنوانسیون "پالرمو در مورد جرائم بین المللی سازمان یافته" را "بدون تاخیر" و "بی قید و شرط، و استثنا"بپذیرد. در مورد ایران، از نظر آن‌ها هم دور زدن تحریم و هم مخارج نظامی، مصداق "پول شویی" و "تامین مالی تروریزم" تعریف می‌شود و این را انکار هم نمی‌کنند. اخیرا ، وندی شرمن که پیش از این از دولت بایدن خواسته بود تا فورا به برجام بازگردد، نیز در اظهارات جدیدش گفته که "ما اکنون در سال 2016 نیستیم و شرایط ژئوپولیتیک منطقه تغییر کرده". شرمن قبل از این از دولت بایدن خواسته بود که سریعا به برجام برگردد، چرا که "وقت رو به اتمام است و ایرانی ها تا مدتی دیگر انتخابات ریاست جمهوری برگزار می‌کنند و احتمال پیروز شدن تندرو ها (Hardliners) زیاد است و اگر این طور شود خودتان حدس بزنید چه می‌شود" که از این سخنان می‌توان این طور برداشت کرد که او، دولت روحانی را در ایران به مثابه متحدی برای خویش می‌بیند و البته، همان‌طور که انتخابات  آمریکا، برای ما مهم است، انتخابات در ایران هم برای آمریکایی‌ها اهمیت ویژه دارد. به خصوص در شرایطی که دولت بایدن صراحتا می‌گوید که می‌خواهد از اهرم تحریم‌ها برای بازگرداندن ایران به تعهدات برجام و سپس مذاکره در مورد مسائل موشکی و منطقه‌ای استفاده کند، واضح است است که حتی با بازگشت ظاهری آمریکا به برجام، تحریم‌ها هم‌چنان به عنوان اهرم فشاری بر ایران استفاده می‌شود. تنها اهرم فشار ایران، کم کردن تعهدات برجامی و نظارت بازرسان آژانس بود، که آن هم با سفر اخیر رافائل گروسی و توافق اخیر دولت با آژانس از دست رفت. علاوه بر این خبر می رسد که دولت تولید اورانیوم فلزی را هم متوقف کرده تا در کنار هم، اهرم فشار دولت بایدن برای وادار کردن ایران به مذاکرات حساس تر، که عملا مربوط به خلع سلاح ایران هستند، برای آمریکا باقی بماند. این در شرایطی است که پس از تصویب برجام که راه رسیدن به سلاح اتمی را برای همیشه بست و خیال طرف‌های غربی را از این موضوع راحت کرد، و در عین حال تحمل تحریم و ترور دانشمندان هسته‌ای در خاک خود، این ما هستیم که باید برای طرف غربی شرط بگذاریم، و نه برعکس.

در چه صورت از لیست سیاه FATF خارج می‌شویم؟

در مجموع این بحث می توان گفت که انگیزه دولت‌های غربی از فشار بر ایران برای تصویب لوایح FATF اولا، بستن مسیر رود از سرچشمه و از داخل کشور است و دیگر، زمینه سازی برای گسترش توافق هسته‌ای برای در بر گرفتن قدرت نظامی ایران است و این همان چیزی است که چه در دوران اوباما، ترامپ یا بایدن، آمریکا نتوانسته با قدرت نظامی اش از ایران بگیرد. بنابراین و بنابر استدلالی که در اینجا مطرح شد، اگر آمریکا به اهداف اعالمی خود در گسترش توافق اتمی با ایران به یک توافق اتمی- نظامی نرسد، به هیچ وجه ایران را از لیست سیاه FATF خارج نخواهند کرد.

سید آریا مرتضوی



[1] https://en.mehrnews.com/news/146053/Pompeo-calls-on-Iran-to-ratify-FATF-treaties- 
without-delay 
[2] https://iranprimer.usip.org/blog/2021/jan/26/wendy-sherman-iran 
[3] http://otaghiranonline.ir/news/36599

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

رونمایی از نامزدهای حزب هزارچهره/ باند اصفهانی‌های کارگزاران با چه هدفی نظام را تخریب می‌کند

رونمایی از نامزدهای حزب هزارچهره/ باند اصفهانی‌های کارگزاران با چه هدفی نظام را تخریب می‌کند

رونمایی از نامزدهای حزب هزارچهره/ باند اصفهانی‌های کارگزاران با چه هدفی نظام را تخریب می‌کند

 

حزب کارگزاران با سه نامزد از سه اقلیم متفاوت خودش را برای انتخابات آماده می‌کند. جالب‌توجه آن‌که افرادی از جانب این حزب خانوادگی به ستاد انتخاباتی اصلاح‌طلبان معرفی‌شده‌اند که حتی در ویژگی‌های اولیه هیچ شباهتی با یکدیگر ندارند!

از یک‌سو محمدجواد ظریف که سال‌ها چهره دیپلماتیک داشته و سابقه سیاسی و تشکیلاتی او تقریباً صفر است در برابر علی لاریجانی قرار دارد که هیچ ریشه اصلاح طلبانه حداقل تا به امروز نداشته، اما به طرز شگفت‌آوری نامزد یکی از احزاب افراطی اصلاحات است.

نفر سوم نیز چهره مستعد برای انتخابات حزب کارگزاران محسن هاشمی است که دستاوردهای او در هدایت شورای شهر تهران در 4 سال گذشته؛ تنها تلاش برای عوض کردن نام چند خیابان بوده است. جالب‌توجه آنکه حتی از جهانگیری نیز به‌عنوان نامزد احتمالی کارگزاران در انتخابات نام‌برده‌اند، اما مشخص نیست اصلاح‌طلبان قرار است چگونه از دستاورد او در بر باد دادن سرمایه‌های ارزی کشور در طرح «دلار جهانگیری» دفاع خواهند کرد!

معرفی این تعداد قابل‌توجه از نامزدهای بی‌ارتباط با یکدیگر باعث می‌شود، کارگزاران لقب حزب هزارچهره را بگیرد!

محسن هاشمی در گفت‌وگو با تسنیم و با تشریح تعداد زیاد نامزدهای انتخاباتی حزب مطبوع خود می‌گوید: هم‌اکنون شرایط بیش از 10 نفر از کاندیداهای احتمالی در حزب مورد بررسی قرارگرفته که درنهایت بعضی از نامزدها ازجمله من و آقای جهانگیری به‌عنوان پتانسیل‌های اصلی حزب برای کاندیداتوری در انتخابات مطرح شدیم که البته باید با هردوی ما صحبت شود تا ببینیم قصد کاندیداتوری راداریم یا خیر.

هاشمی حتی پایش را فراتر گذاشته و ادعا می‌کند نه‌تنها از درون حزب که تعداد زیادی نامزد نیز در بیرون داریم! رئیس شورای مرکزی کارگزاران ادامه می‌دهد: برخی‌ها هم مثل آقای ظریف، زنگنه و پزشکیان به‌عنوان نامزدهای خارج حزب مطرح شدند که نسبت به آقای ظریف نظرات مثبت‌تر بود ولی نمی‌توان از حالا گفت که نظر قطعی حزب این است. البته پیش‌ازاین مرعشی، لاریجانی را نیز در صف نامزدهای موردبررسی در کارگزاران عنوان کرده بود.

جالب آنکه؛ باوجود حضور اتوبوسی کارگزاران در انتخابات 1400 همچنان طیف اصفهانی‌های این حزب با سیاه نمایی و القاء ناامیدی و استفاده از واژه‌هایی چون «بی‌اختیار بودن دولت» و «دست‌بسته بودن روحانی» با زیرکی هرچه‌تمام‌تر از زیر مسئولیت 8 سال ناکارآمدی روحانی شانه خالی کنند و حتی پرونده سیاه دولت متبوعشان را سفید کنند.

محمد عطریان‌فر متهم سابق امنیتی و رئیس کنگره کارگزاران به روزنامه آرمان گفته است که از بیرون به دولت فشار می‌آوردند که کار نکند! البته روز گذشته صادق خرازی از درون جبهه اصلاح‌طلبان تندرو، پاسخ این دست سخنان بی‌اساس را داده و می‌گوید: «بی‌عرضگی خودشان را به گردن فشار بیرونی می‌اندازند؛ اگر دولت نتوانسته کار کند از غرور و خودبینی خودش بوده که از همه کار نکشیده است»

محمد عطریان‌فر در مصاحبه با روزنامه آرمان در شرایطی از سنگ انداختن پیش پای دولت از سوی محافل خاص! برای خدمت‌رسانی می‌گوید که، دولت دلارباز روحانی در همین سه سال گذشته با بالا و پایین کردن شبانه قیمت ارز و کالاهای ضروری خود به سدی بزرگ در راه زندگی و زیست عادی مردم تبدیل‌شده است.

دولت مطلوب حزب کارگزاران، همین دولت اشرافی روی کار است که هاشمی نطفه آن را گذاشت و خاتمی و روحانی آن را پرورش دادند. رانت‌های داده‌شده به انبوه متهمانی که هم اکنون در دادگاه هستند و بسیاری دیگر که یا اعدام و یا به حبس‌های طولانی مدت محکوم شدند، سندی جالب‌توجه در تأیید آن است.

رئیس باند اصفهانی‌ها در حزب کارگزاران مدعی شده، برخی پول‌دارند و جلوی دولت را گرفته! و مردم دچار زحمت شده‌اند. شاید لازم باشد ایشان توضیح دهد که این دولت؛ دقیقاً قرار بوده چه‌کاری را انجام دهد که متوقف مانده یا جلوی آن گرفته‌شده است؟ و چرا گروه اشرافی کارگزاران شب انتخابات بازهم یاد مردم افتاده است؟

عطریان فر فراموش کرده که در دفاع از زندگی اشرافی خانواده هاشمی گفته بود: اگر هاشمی روز عاشورا به لتیان یا کیش می‌رود یا سوار چنان ماشینی می‌شود، ابایی ندارد. می‌گوید بگذار مردم ما را ببینند! کسانی که به همین سادگی به خودشان اجازه می‌دهند که با فراهم کردن شرایط زندگی خاص روی اعصاب مردم رژه بروند، اصولاً معیشت و زندگی محرومان و مستضعفان درجه‌ای از اعتبار برایشان ندارد.

عطریان فر احتمالاً هنوز یادش مانده که حسین رسام تهیه‌کننده فعلی رسانه‌های ضدانقلاب 5 سال زیر پای امثال او نشست و اطلاعات جمع کرد تا به سفارت انگلستان بفروشد. کسانی که وطنشان را می‌فروشند؛ در کنارش مردم آن را نیز فروخته‌اند. این نمایش و بازی درآوردن‌ها برای شب انتخابات کمی مصنوعی است!

https://t.me/sureesrafill/7818

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

نامزد ریاست سازمان سیا می‌گوید:چین بزرگ‌ترین آزمون ژئوپلیتیک برای آمریکاست

نامزد ریاست سازمان سیا می‌گوید:چین بزرگ‌ترین آزمون ژئوپلیتیک برای آمریکاست.

نامزد ریاست سازمان سیا می‌گوید:چین بزرگ‌ترین آزمون ژئوپلیتیک برای آمریکاست.

ویلیام برنز، فردی که از سوی بایدن به عنوان نامزد ریاست سازمان سیا معرفی شده، متعهد شد که با تأکید بر مسئله فن آوری نظارت بر چین را افزایش دهد و حملات مرموزی که باعث بیماری افسران سازمان سیا در خارج کشور شده را مورد بررسی قرار دهد.

بنفشه کاظمی

http://www.nytimes.com/video/us/politics/100000007622199/william-burns-cia-confirmation-hearing.html

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰