اگر به ما بگویید چطور تحریم دور می زنید، قول می دهیم دیگر شما را تحریم نکنیم

اگر به ما بگویید چطور تحریم دور می زنید، قول می دهیم دیگر شما را تحریم نکنیم!

ارتباط فشار های دولت آمریکا برای "توافق گسترده تر" و دولت روحانی برای FATF در چیست؟

 

اخیرا آقای روحای در مورد FATF سخنانی گفته اند که جالب توجه است، گفته: برجام باشد یا نباشد، تحریم باشد یا نباشد FATF باید باشد چون هر دو به مثابه "دو پنجره برای ورود هوای تازه" هستند. سخن ایشان در مورد مستقل بودن برجام و FATF تا حدی درست است اما در تکمیل صحبت ایشان می توان گفت که این دو، در واقع مکمل یک‌دیگرند که با اصرار طرف غربی برجام پیگیری می شود.

با توجه به هم زمانی تمدید مهلت سه ماهه دولت در مورد بازرسی های آژانس انرژی اتمی و دور زدن قانون مجلس، و در کنار آن اصرار دوباره دولت بر تصویب لوایح FATF ، شاید بتوان گفت که توافق اخیر با آژانس به معنی خریدن زمان برای تصویب FATF باشد. دولت این بار با وعده رفع تحریم قریب الوقوع، برای تصویب این لوایح فشار می آورد. غربی ها به دولت وعده می دهند و دولت با وعده آن ها، در ایران وعده می دهد.

ایشان در قسمتی از سخنان خود گفته اگر FATF بد است چرا همه کشور ها جهان عضو آن شده اند؟ این سخن به نوعی هم درست است و هم نادرست. درست است، به این علت که کشور های تشکیل دهنده آن، ابتدائا کشور های صنعتی G7 و در راس آن ها آمریکا، از ایجاد آن هدفی را دنبال می کنند و برای آن ها منافعی در بردارد. اما آیا منافع آن ها با منافع ما هم پوشانی دارد؟ 

با یک نگاه کلی می توان گفت که مقایسه ایشان اساس غلط است. به جز موارد استثناء ، هیچ کدام از این کشور ها مثل ایران تحریم نیستند، و نیرو های نظامی آن ها در لیست تروریستی آمریکا قرار ندارند. حتی دولت جدید آمریکا نیز ترور شهید سردار سلیمانی را اقدام درستی می داند.

لازم است بدانیم که این لوایح، نه یک پیمان بین المللی، که یک پیمان بین چند کشور (بین الدولی یا Governmental- Inter) است. این نهاد 37 عضو و دو عضو همکار دارد. مهم ترین اعضای آن آمریکا، روسیه، چین عربستان، رژیم صهیونیستی و دیگر کشور های متحد آمریکا هستند و به نوعی، با فرض مثبت بودن آن برای ایران، با وجود تحریم ها هیچ تاثیر‌ مثبتی نمی تواند بر اقتصاد ایران داشته باشد . نکته جالب این که دولت روحانی، حتی در مورد کشور های همسایه، مثل ارمنستان، نبود FATF را دلیل پایین بودن روابط اقتصادی می داند. رییس اتاق بازرگانی ایران- ارمنستان گفته بود که " دلیل پایین بودن روابط تجاری ما با ارمنستان، نبود ارتباط بانکی بین دو کشور است، به خصوص در بحث FATF و مبارزه با پولشویی قاچاق، دولت ارمنستان بسیار سخت گیر است" (30 /11 /1398 )حال آنکه اصلا خود ارمنستان عضو FATF نیست و البته این سخن، با سخنان وزیر اقتصاد ارمنستان بعد از سفر به ایران مبنی بر اینکه "سطح روابط اقتصادی بین ایران و ارمنستان با سطح روابط دو کشور تناسب ندارد" متناقض است. به خصوص بعد از جنگ قره باغ، ارمنستان مصمم بود که ایران را جایگزین ترکیه در اقتصاد خود کند. در مورد کشور های متحد مثل روسیه یا سوریه هم وضع به همین منوال است. ما در بازار سوریه کم‌ترین سهم را داریم و حتی ترکیه، که با سوریه در حال جنگ مستقیم است، سهم بسیار بزرگی از بازر سوریه در اختیار دارد و این به معنی آن است که ظاهرا سوریه‌ای ها، چاره ای جز این نداشتند که خلاء اقتصادی کشوررشان را به وسیله ترکیه پر کنند.

اما نگرانی مخالفان FATF چیست؟ از اصلی‌ترین دالیل مخالفت با این لوایح، "بسته شدن راه تحریم" است. در سال های گذشته یکی از اصلی ترین چالش‌های صادرات انرژی ایران، بحث ارسال سوخت به ونزوئلا بوده. با این که محموله صادراتی از آن کشور ما است و هم فروشنده (ایران) و هم خریدار (ونزوئلا) به انجام معامله راضی هستند، و این معامله اصولا به هیچ طرف سومی ارتباط ندارد، بنا به حکم وزارت خزانه‌داری آمریکا، در صورت توقیف نفت‌کش‌های ایرانی محموله آن‌ها را مصادره می کنند. اخیرا نیز اعلام کردند که با فروش بنزین 4 نفت‌کش ایرانی، 40 میلیون دلار درآمد حاصل از آن را صرف "قربانیان تروریزم دولتی" می‌کنند. ضمن این که ونزوئلا، خود کشور نفت‌خیزی است که به دلیل تحریم‌های یک جانبه آمریکا توان تولید بنزین ندارد و ممکن بود که مشابه همین اتفاق در ونزوئلا، در سال 89 در مورد ایران هم اتفاق بیفتد. آمریکا با این ادعا که دولت مادورو و پیروزی او در انتخابات ونزوئلا را به رسمیت نمی‌شناسد، تحریم‌های شدیدی بر این کشور وضع کرده و ناگفته مشخص است که نبود بنزین در ونزوئلا فقط به ضرر مردم این کشور است نه حکومت آن، و البته این نکته‌ای است که می‌تواند برای ما بسیار درس‌آموز باشد، به این معنی که اصولا دیپلماسی نیز بر پایه قدرت بنا می‌شود، نه بر پایه "تنش زدایی".

نکته بسیار مهم دیگر در این مورد این که حتی آقای زیباکلام، که از طرفداران سرسخت تصویب FATF بوده (و احتمالا هست) و عواقب عدم تصویب و عواقب عدم تصویب آن را متوجه "تندرو ها" می دانست، به این نکته اذعان کرده که "در صورت پذیرفتن FATF دیگر از دور زدن تحریم خبری نیست، چرا که با پذیرش آن، تمام معادالت بانکی، نقل و انتقلات تجاری، واردات و صادرات، حواله جات ارزی و... برای طرف خارجی معلوم و مکشوف می شود". FATF شفافیت در امور مالی کشور مطلوب است، اما برای چه کسی؟ برای کسی که ما را تحریم می کند؟!

پذیرش FATF از سوی ایران، به اصرار طرف های خارجی است. حتی پمپئو وزیر امر خارجه پیشین در دولت ترامپ هم در کنفرانس مشترکی با همتای آلمانی خود، از ایران خواسته بود که دو الیحه باقی مانده از لوایح FATF یعنی "کنوانسیون تامین مالی تروریزم، CFT ”و کنوانسیون "پالرمو در مورد جرائم بین المللی سازمان یافته" را "بدون تاخیر" و "بی قید و شرط، و استثنا"بپذیرد. در مورد ایران، از نظر آن‌ها هم دور زدن تحریم و هم مخارج نظامی، مصداق "پول شویی" و "تامین مالی تروریزم" تعریف می‌شود و این را انکار هم نمی‌کنند. اخیرا ، وندی شرمن که پیش از این از دولت بایدن خواسته بود تا فورا به برجام بازگردد، نیز در اظهارات جدیدش گفته که "ما اکنون در سال 2016 نیستیم و شرایط ژئوپولیتیک منطقه تغییر کرده". شرمن قبل از این از دولت بایدن خواسته بود که سریعا به برجام برگردد، چرا که "وقت رو به اتمام است و ایرانی ها تا مدتی دیگر انتخابات ریاست جمهوری برگزار می‌کنند و احتمال پیروز شدن تندرو ها (Hardliners) زیاد است و اگر این طور شود خودتان حدس بزنید چه می‌شود" که از این سخنان می‌توان این طور برداشت کرد که او، دولت روحانی را در ایران به مثابه متحدی برای خویش می‌بیند و البته، همان‌طور که انتخابات  آمریکا، برای ما مهم است، انتخابات در ایران هم برای آمریکایی‌ها اهمیت ویژه دارد. به خصوص در شرایطی که دولت بایدن صراحتا می‌گوید که می‌خواهد از اهرم تحریم‌ها برای بازگرداندن ایران به تعهدات برجام و سپس مذاکره در مورد مسائل موشکی و منطقه‌ای استفاده کند، واضح است است که حتی با بازگشت ظاهری آمریکا به برجام، تحریم‌ها هم‌چنان به عنوان اهرم فشاری بر ایران استفاده می‌شود. تنها اهرم فشار ایران، کم کردن تعهدات برجامی و نظارت بازرسان آژانس بود، که آن هم با سفر اخیر رافائل گروسی و توافق اخیر دولت با آژانس از دست رفت. علاوه بر این خبر می رسد که دولت تولید اورانیوم فلزی را هم متوقف کرده تا در کنار هم، اهرم فشار دولت بایدن برای وادار کردن ایران به مذاکرات حساس تر، که عملا مربوط به خلع سلاح ایران هستند، برای آمریکا باقی بماند. این در شرایطی است که پس از تصویب برجام که راه رسیدن به سلاح اتمی را برای همیشه بست و خیال طرف‌های غربی را از این موضوع راحت کرد، و در عین حال تحمل تحریم و ترور دانشمندان هسته‌ای در خاک خود، این ما هستیم که باید برای طرف غربی شرط بگذاریم، و نه برعکس.

در چه صورت از لیست سیاه FATF خارج می‌شویم؟

در مجموع این بحث می توان گفت که انگیزه دولت‌های غربی از فشار بر ایران برای تصویب لوایح FATF اولا، بستن مسیر رود از سرچشمه و از داخل کشور است و دیگر، زمینه سازی برای گسترش توافق هسته‌ای برای در بر گرفتن قدرت نظامی ایران است و این همان چیزی است که چه در دوران اوباما، ترامپ یا بایدن، آمریکا نتوانسته با قدرت نظامی اش از ایران بگیرد. بنابراین و بنابر استدلالی که در اینجا مطرح شد، اگر آمریکا به اهداف اعالمی خود در گسترش توافق اتمی با ایران به یک توافق اتمی- نظامی نرسد، به هیچ وجه ایران را از لیست سیاه FATF خارج نخواهند کرد.

سید آریا مرتضوی



[1] https://en.mehrnews.com/news/146053/Pompeo-calls-on-Iran-to-ratify-FATF-treaties- 
without-delay 
[2] https://iranprimer.usip.org/blog/2021/jan/26/wendy-sherman-iran 
[3] http://otaghiranonline.ir/news/36599