با هیاهوی حمله آمریکا به عراق چه کنیم
یکی از اصلی ترین پایه های ایجاد نظم جهانی ایجاد و برقراری نظم منطقه ای مورد نظر هژمون در منطقه غرب آسیا می باشد. برقراری این نظم و چگونگی استمرارآن از دیرباز دراندیشه استراتژیست های بزرگ آمریکایی برای تدبیر و تمشیت منطقه غرب آسیا در چهارچوب نظم مورد نظر خود،از جایگاه برجسته ای برخوردار بوده است .
آمریکایی ها بعد از جنگ اول خلیج فارس در صدد باز طراحی و باز آرایی نظم مورد نظر خود در منطقه خاور میانه بودند . به منظور ترسیم نظم مورد نظر خود در غرب آسیا (خاورمیانه) دست به مداخله گسترده نظامی تحت عنوان استراتژی "جنگ جهانی علیه ترور" و یا"صدور دموکراسی" زدند واقدام به براندازی سامان سیاسی در عراق تحت حکمرانی بعثی ها نمودند .
نظم منطقه ای مورد نظر آمریکایی ها در غرب آسیا، که در حقیقت انعکاس دهنده ارزش ها و منافع آمریکایی ها در ترسیم "حکمرانی جهانی" درقالب "پروژه قرن جدید آمریکایی " بود با تمرکز بر نظامی گری افراطی محقق نگشت .حضور آمریکا در عراق با مقاومت تمام عیار مردم و عشائر عراقی و جریانات اسلام گرای عراقی سبب شکل گرفتن معادله "اشغالگر-مقاومت"در داخل عراق شد.
حضور و بروز مقاومت در معادلات راهبردی عراق باعث شد تا آمریکایی ها در مرحله "حضور مستقیم نظامی" در دست یابی به اهداف اصلی و ترسیم راهبردی عراق مد نظر خود نا کام ماندند. در همین مرحله مقاومت با دست یابی به نهادهای تاثیرگذار بر سامان سیاسی عراق نظیر نخست وزیری ،و فرماندهی کل قوا و ساختار دولتی، دست آوردهای درخشانی را برای ارتقا عراق به جایگاه تاریخی خود در دنیای عرب و اسلام به دست آورد. در چنین وضعیتی آمریکایی ها با تغییر دکترین راهبردی خود به "استراتژی نیابتی" وسازماندهی مجدد بقایای نهادهای امنیتی رژیم بعث و ادغام جریانات تکفیری برساخته از استراتژی های قدیمی نظام سلطه، اراده خود را برای برهم زدن سامان سیاسی موجود در بغداد و دمشق و "مهارمقاومت" آزمود.
در این مرحله نیز حضور مردم، نخبگان،عشائر،و مرجعیت عراق و ائتلاف منطقه ای مقاومت "اراده عراقی" را در "نبرد اراده ها" بر اراده آمریکایی تحمیل نمود و با حفظ سامان سیاسی بغداد و آزاد سازی تمام سرزمین های عراق از کارگزاران "پروژه نبرد نیابتی" مرحله دوم نبرد اراده ها را نیز با برتری نسبی پشت سرگذاشت، بعد از پیروزی در مرحله دوم و تثبیت سامان سیاسی همراه با مقاومت در عراق و بعد از سال 2018 ،آمریکایی ها برای بازگشت خود به عراق "دکترین نبرد ترکیبی" را در دستور کار خود قرار داده است. این دکترین که هدف راهبردی "فروپاشی نظم سیاسی موجود در بغداد" و "ناکارآمد سازی روند های حکمرانی" را دنبال می نماید.دو ستون اصلی دارد.
کنارزدن جریانات معتقد به مقاومت در عراق و مقابله و محدود سازی حشد الشعبی به عنوان نماد اراده عراقی برای دفاع از سرزمین و اعتقادات و حاکمیت ملی عراق، در قالب اقدامات تاکتیکی مختلف نظامی را از جمله حملات پراکنده به مقررات حشد، جنایت فرودگاه بغداد و حمله به نیروهای و مقر های نیروهای ارتش عراق وپلیس اتحادیه ادراک سازی و معتبرنمایی گزاره "تهدید فوری و نزدیک است" و"پایان عراق همراه با مقاومت" و ایجاد فضای سنگین پرحجم رسانه ای و"مرعوب سازی مردم عراق" و "مشغول سازی جریانات مقاومت" این دو ستون در فضای سیاسی غیر قطعی عراق باعث خواهد شد تا آمریکایی ها در این مرحله در کنار اقدامات تاکتیکی احتمالی نظامی و باز تولید چند ده برابری آن در فضای رسانه ای ناکامی های خود را در دو مرحله پیشین ، این بار نه در میدان رزم و رودررو بلکه در فضای رسانه ای و در نبرد ادراکی بدست آورد .
دکتر حسین روزبه