خرافه های رایج در ایران
شانس و اقبال
شانس و اقبال در حقیقت عنوان موهومی است که از مغز کسانی تراوش می کند که علل حوادث را نمی دانند لذا ناچار می شوند برای راضی ساختن وجدان خود آنها را به دست یک سلسله عوامل نامرئی و خرافی بسپارند, به طور مثال قهرمانی که در بازی های ورزشی دچار شکست می شود برای جبران ضعف خود می گوید شانس و اقبال حریف، بلند بود که پیروزی نصیب او گردید و من تیره بخت و بداقبال بودم که با شکست روبرو شدم.
رمّالی
یکی از باورهای غلط برخی از مردم، عقیده به رمال است که موجب سودجویی گروهی شیاد با نام های عوام فریبانه ی دعانویس که گاهی صدها هزار تومان از گرفتاران اخاذی می کنند. آنها برای افراد گرفتار و دردمند به غلط، روزنه امید ایجاد می کنند و مردم گاهی به اشتباه فکر می کنند آنها نقشی در رفع مشکلات جامعه دارند. زنی می گفت بخت مرا بسته بودند، چند سال پیش یک رمالی باز کرد. زن دیگری می گفت هر مشکلی که داشته باشید این رمال ها حل می کنند خواهرم با شوهرش اختلاف داشت رمّال به او گفت اگر تا چهل روز سرمه ی مرمر به چشمانت بکشی، شوهرت با پای خودش به دنبالت می آید او این کار را کرد و نتیجه خوبی گرفت.
آداب خرافی عقد و عروسی
جهت مشاهده متن کامل به ادامه مطلب مراجعه نمایید...
از عقاید خرافی رایج در ایران این است که باید در مراسم عقد شرایط زیر وجود داشته باشد:
* زن هایی که حاضر می شوند باید سفید بخت باشند
* دو شمع یکی برای عروس و دیگری برای داماد
* آینه باشد و عروس در هنگام عقد به آینه نگاه کند
* در لباس گره نباشد و عروس بند لباس خود را باز کند تا گره در کارش نخورد
برخی معتقدند اگر در مراسم عروسی حلقه ازدواج از انگشت بیفتد، نحس است و فقط عاقد یا کسی که قرارداد عقد را ثبت می کند باید آن را از روی زمین بردارد در غیر این صورت عروس و داماد زندگی خوشی نخواهند داشت.
برخی معقتدند اگر زن حلقه ازدواجش را گم کند زناشویی آنها «بد» خواهد شد و برای آن که این حادثه روی ندهد باید شوهر بلافاصله حلقه دیگری برای او بخرد و با دست خود آن را به انگشت زنش کند.
برخی معقتدند که اگر دختری را پس از انجام مراسم عقد بر سر جای عروس خانم بنشانند بخت اش باز می شود و به زودی شوهر می کند.
در مراسم ازدواج نیز خرافاتی وجود دارد. مانند «گربه را دم حجله باید کشت» و چشم و هم چشمی های غیر عقلانی در مراسم خرید عقد و وسایل یا اعمال غیر منطقی که جنبه دینی نیز دارند؛ مانند ولیمه دادن که گاه همراه با قرض گرفتن از دیگران و زحمت و مشقت فراوان و حتی با کسب حرام همراه می شود.
عدد سیزده
عدد سیزه نزد بسیاری از ملت ها نحس است.
ریشه نحوست عدد سیزده این است که یونانیان قدیم عقیده داشتند خدایان دوازده تا هستند و کارهای مردم را انجام می دهند، ناگهان خدای سیزدهمی به وجود آمد و یکی از خدایان را کشت و نظام امور را بر هم زد از این رو ملت یونان عدد سیزده را نحس می دانستند.
نحوست عدد 13 با کشورگشایی اسکندر به بسیاری از ممالک و جوامع بشری سرایت کرد.
سیزده بدر
مراسم خرافی سیزده بدر به اصحاب رس که در قرآن به آن اشاره شده است بر می گردد که دوازده شهر داشته اند و در هر شهری بتی داشتند و درختان صنوبر را پرستش می کردند. صنوبر منبع درآمد خوبی برای آنها بود. در اول هر سال به 12 شهر می رفتند و مراسم به پا می کردند روز سیزده همه به بیابانی می رفتند و مراسم سیزده و جشن و پایکوبی را در آن جا برگزار می کردند.
خوابنامه های خرافی
گاهی خوابنامه هایی با نام هایی چون خادم باشی، شیخ احمد و غیره منتشر می شود که با تحریک دشمنان اسلام و به دست افراد مرموزی پخش می شود برای ایجاد تزلزل در عقاید مسلمانان.
به عنوان مثال:
* روزی امام رضا (علیه السلام) به خواب یکی از روحانیون آمد و فرمودند: «به زن ها بگو با صورت آرایش کرده و جوراب نازک وارد حرم نشوید هر کس این نوشته را بخواند و بر روی یکی از کتاب های حرم یا مساجد بنویسد بعد از هفت شب امام رضا (علیه السلام) به خوابش می آید و حاجاتش را برآورده می سازد.»
دعانویسی
بازار دعانویس های هوس باز گرم است و مشتریان عوام و ساده لوح اعمّ از غنی و فقیر باتمام احترام و اشتیاق و امیدواری گرد دعانویس ها و «فال بین» ها و «کف بین» ها، جمع می شوند و هرچه در بساط دارند، دو دوستی تقدیم آن حقّه بازهای مکار می کنند. به امید اینکه گره از کار این بیچارگان بگشایند. غافل از اینکه آن نیرنگبازان، خود شیطان هایی هستند که خلق الله را دست انداخته اند و پول مردم ناآگاه را با لطایف الحیل از دستشان می ربایند؛ البته آنچه گفته شد به معنی انکار تاثیر دعاهای مأثور از پیشوایان معصوم (علیهم السلام) نیست؛ زیرا اذکار و ادعیه شرعی در صورت وجود شرایط و مصلحت، در پاره ای امور مؤثر است و منافاتی ندارد که به دکتر مراجعه کند. از دیدگاه موحدان، در عالم وجود، هیچ موثری جز خدای متعال نیست. حتی تشخیص درست مرض توسط پزشک و تأثیر داروها نیز از جانب خداست. سخن ما در مورد شیادانی است که گاه با فریب مردم به انباشتن اموال خود می پردازند .شاید یکی از علل پایبندی عوام به این گونه خرافات، وجهه و رنگ دینی دادن به خرافات توسط افرادی شرور است؛ چرا که از یک طرف مردم به دین عشق می ورزند از طرف دیگر از تعالیم و احکام راستین اصیل اسلام بی خبرند. در این آشفته بازار عشق و جهل مردم، رمّال ها و دعانویس ها و کف بینها به کارهای خلاف شرع خود رنگ مذهبی می دهند.
طلسم
یکی از باورهایی که در برخی از مردم است باور به طلسم است.
در این راستا سودجویانی همیشه بوده و هستند که به بهانه طلسم گشایی با وعده ها و ادعاهای دروغین مردم را فریب می دهند. آنان با ضریب هوشی و توانایی برقراری ارتباط بالا و داشتن تجربه در قیافه شناسی به سادگی می توانند مردم را متقاعد کنند که قدرت ماوراء الطبیعه دارند و با عوامل دیگر در ارتباط هستند. آن وقت به راحتی از آنها کلاهبرداری می کنند. آنان با دعانویسی، ساختن خرمهره، پوست آهو، مهره مار و ترسیم بعضی از اعداد و حروف و کلمات روی کاغذ این کار را انجام می دهند.
طلسم عمل خارق العاده ای است که با کمک آن، امور عجیب و غریب پدید می آورند.
نوشته ای که شامل اشکال و دعاها که توسط آن عملی خارق العاده انجام می دهند. بعضی از اهل لغت گفته اند طلسم قطعه ی فلزی است که بر روی آن نقش های خاصی برای حوائج معین رسم می کنند.
چند نکته درباره طلسم
- احتمال اینکه کسی با طلسم مانع کار کسی شود وجود دارد؛ ولی این احتمال بسیار ضعیف بوده و در بسیاری از موارد خرافه و پوچ است.
- اعتقاد به طلسم موجب ایجاد پیشینه ی ذهنی نسبت به برنامه ی خود می شود و در نتیجه به گونه ای عمل خواهد کرد که منجر به عدم موفقیت می شود.
- از آنجا که مدعیان طلسم گشایی دارای تحصیلات و مدرک رسمی نیستند و راهی برای صحت ادعایشان نیست مدعیان دروغین زیادی دارد.
- انسان باید با تعقل و تدبیر شخصی و مشورت با خردمندان، به شناسایی ضعف های خود و راه های برطرف کردن آنها بپردازد، نه اینکه به دنبال موهوم گرایی باشد.
- بر فرض که طلسمی باشد برای گشودن آن، راه های زیر پیشنهاد می شود:
استعاذه به خداوند و خواندن سوره های ناس و فلق
خواندن و نوشتن آیات 75 تا 82 یونس
دعا و تضرع به درگاه خداوند
خواندن دعاهای مفاتیح الجنان با تعویذ بطلان سحر
دادن صدقه
بخت خوب و بد
گاه جریان ها به نفع بعضی افراد به گونه ای تمام می شود که برای دیگری آن گونه نیست؛ به عنوان مثال کاسبی هر معامله ای می کند به سودش تمام می شود هر جنسی می خرد قیمت آن جنس بالا می رود هر کالایی می فروشد با منفعت و بدون ضرر است همه می گویند او آدم خوش شانسی است؛ اما جریان امور برای بعضی افراد برعکس است به هر دری می زند بسته است و در هیچ کاری موفق نمی شود. اکنون این سؤال پیش می آید که آیا به واقع بخت و شانس وجود دارد؟ از آنجا که معیار واقعی بودن و یا واهی بودن اندیشه و عقیده ای، عقل و وجدان آدمی است قبل از هر چیز میزان ارزش چنین عقیده ای را از دیدگاه عقل مورد بررسی قرار می دهیم و سپس آن را از دیدگاه قرآن بررسی می کنیم.
در جهان طبیعت هر حادثه ای علتی دارد و در اثر همین ادراک است که مفهوم "چرا " برای ذهن انسان پیدا می شود. مفهوم چرا همان سوالی است که ذهن از علت اشیا می کند. اگر ذهن این قانون را نپذیرفته بود که هر حادثه ای علتی دارد مفهوم چرا برای ذهن مورد نداشت و نمی شود چیزی بدون علت باشد. اعتقاد به بخت و اقبال یا تصادف و اتفاق فقط از جهل به علت حاصل می شود و قضای الهی به هیچ حادثه ای مستقیم و بلاواسطه تعلق نمی گیرد؛ بلکه هر حادثه ای را تنها از راه علل و اسباب خودش ایجاد می کند و انسان که نمی تواند در برابر علل حوادث بی تفاوت بماند و باید برای هر حادثه ای علتی بجوید اگر موحد و خداپرست باشد علل حوادث را به ذات پاک او که طبق حکمتش همه چیز را روی حساب انجام می دهد باز می گرداند وگرنه یک سلسله علل خرافی و موهوم بی اساس برای آن ها می تراشد یکی از آنها بخت و شانس است.
منبع
اکبری، محمود؛ خرافه ها و واقعیت ها