شهید دکتر احمدرضا احدی

۱۱۶۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «موسسه شهید احدی» ثبت شده است

Beautiful World

 

 

The rule of twelfth Imam will be based on religious sovereignty and refusal of laicism and secularism. Imam Mahdi (PBUH) will rule on the basis of Quran and his goal is to fully realize justice, not just in a limited domain but on the whole world.

At the time of arrival of the savior, the nature will act differently. The animals will cooperate with men. The paradise in which Adam and Eve dwelled and were expelled from, will be founded again on the earth.

Arabic Subtitle
Urdu Subtitle

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

سازمان سیا نقشه قتل کاسترو از رهبران سیاسی کوبا را کشیده بود

سازمان سیا نقشه قتل کاسترو از رهبران سیاسی کوبا را کشیده بود

سازمان سیا نقشه قتل کاسترو از رهبران سیاسی کوبا را کشیده بود.

به هنگام شصتمین سالگرد حمله به جزیره خوک ها، سازمان امنیت ملی اسنادی را از طبقه بندی خارج می کند که از سال 1960 روایت می کند که ماموران این آژانس برای یک تصادف مرگبار می خواستند 10000 دلار بپردازند. هم چنین طرح حمله دیگری برای کشتن فیدل کاسترو جزئی از طرح حمله به جزیره خوک ها بود.

در اولین طرح شناخته شده CIA برای قتل رهبران انقلاب کوبا، مدیران ارشد این سازمان به خلبان هواپیمای حامل کاسترو که از پراگ عازم هاوانا بود، پیشنهاد داده بودند که در ازای اتمام موفقیت آمیز ماموریت، 10000 دلار به او بپردازند تا خطرات یک تصادف تنظیم شده هوایی را بپذیرد. خلبان پرواز، که از قبل به عنوان یک منبع اطلاعاتی CIA به خدمت این سازمان در آمده بود درخواست کرده بود که در صورت مرگش، آمریکا به فرزندان او تحصیلات دانشگاهی اعطا کند و کارگزار سازمان سیا، ولیام جی. موری William j. Murray نیز گزارش داده که این تضمین به او داده شده بود. بنا به گزارشات فوق سری بین مقامات رده بالای CIA و پایگاه این سازمان در هاوانا و گزارشی که موری بعدا در مورد "فعالیت های مورد سوال" ارائه کرده، این طرح سریعا بعد از این که خلبان کوبایی، خوزه رائول مارتینز به موری گفت برای پرواز چارتر (اختصاصی) برای انتقال کاسترو و دیگر مقامات عالی رتبه کوبایی به پراگ در 21 جولای انتخاب شده است، توسعه یافت. بعد از آنکه موری، مقامات بالادستی خود در لنگلی را از این موضوع مطلع کرد و همین طور به کمیسیون راکفلر Rockefeller Commission در سازمان سیا گفته بود، مقامات ارشد پیغام دادند که آن ها یک "تصادف مرگبار" را در نظر می گیرند و پرسیده بودند که آیا خود خلبان به این موضوع علاقه دارد یا نه؟

وقتی که خلبان برای پرواز به پراگ، به هاوانا رفته بود، موری این طرح را با مارتینز به بحث گذاشته بود. موری به لنگلی گزارش داده بود که" سوژه مایل است خطرات محاسبه شده را بپذیرد اما در مورد امکان های زیر که می تواند تصادفی باشد محدودیت دارد: الف: آتش گرفتن موتور به هنگام بلند شدن هواپیما که جلوی سفر را می گیرد یا آن را به تعویق می اندازد، ب: روش مبهم شیرجه زدن داخل آب تقریبا سه ساعت بعد از پرواز از کوبا. سوژه نقص موتور را به علت خطر حتمی آتش سوزی یا کمبود شانس برای نجات جان هیچ مسافر یا خدمه را رد می کند... در مورد این که بتواند یک تصادف واقعی را بدون در خطر انداختن جان همه خدمه انجام دهد، تردید دارد.". بعد از آنکه مارتینز به پراگ رفت، پایگاه هاوانا یک مسیر ارتباطی دیگر پیدا کرد با اسم رمز تریسی بارنزTracy Barnes  که نقشه قتل را رد کرده بود. او گفته بود "دنبالش نباش و حرفش را نزن" و بعد از آن، دیگر راهی برای دسترسی به خلبان نبود. وقتی که مارتینز برگشت، به موری گزارش داد که "این امکان وجود ندارد که یک تصادف ترتیب دهم، آن گونه که درباره آن بحث کرده بودیم". این نقشه تصادف به طور غیر مستقیم در گزارش کمیته ویژه سنا در مورد "نقشه های قتل گفته شده CIA برای رهبران خارجی" که در سال 1976 و بعد از یک تحقیق و تفحص در عملیات های پنهان سازمان سیا، با هدایت سناتور، فرانک چرچ منتشر شد، ارائه شده. کمیته چرچ، این حمله را به عنوان اولین حمله ای که علیه جان یک رهبر کوبایی که توسط سازمان سیا انجام شده و این کمیته از آن خبر دارد تشخیص داد اما از ارائه جزئیات کلیدی خودداری کرد یا شاید هم  آن ها را رد کرد- از جمله این که آن قاتلِ مایل به انجام نقشه قتل، یک خلبان بود و آن تصادف یک هواپیمای مسافربری غیرنظامی را در بر داشت. اسناد فوق سری که بعدا به عنوان بخشی از اطلاعات ثبت شده قتل جان اف کندی از طبقه بندی خارج شد و توسط تحلیل گر ارشد آرشیو سازمان امنیت ملی، جان پاردوس John Pardos برای جمع آوری در آرشیو دیجیتال، به دست آمد، که عنوان آن بود "عملیت سری سازمان سیا، سال (اطلاعات) 1975".

 

نقشه قتل خلیج خوک ها

عملیات خلیج خوک ها همین طور شامل عملیات پیچیده سازمان سیا برای قتل فیدل کاسترو بود که تنها چند هفته بعد از تلاش تازه برای کشتن برادرش انجام شد. در آگوست سال 1960 مدیر عملیات های سری سیا یعنی ریچارد بیسل Richard Bissel دستور آنچه که خاطرات یکی از  "تک چشم های سازمان سیا" آن را "یک عملیات حساس که نیازمند اقدام گنگستری بود" توصیف می کند را داد. در حالی که مدیران ارشد CIA متهم به عملیات خلیج خوک بودند، بیسل قصد داشت که کاسترو را به قتل برساند و شانس سازمان سیا برای موفقیت در برنامه ضدانقلابی این سازمان برای سرنگونی حکومت کاسترو را افزایش دهد.

در یک مصاحه ضبط شده که کورنبلا Kornbluh با جیکوب استرلاین Jacob Sterline، مدیر حمله به پارلمان، که عضو CIA بود انجام داد، استرلاین گفت که از او خواسته شده بود که برای علت نامعلومی، 150000 دلار از بودجه خودش را به جای دیگری انتقال دهد، اما او رد کرده تا اینکه توسط مدیر امنیتی بیسل، یعنی شفیلد ادواردز توجیه شده است. بعد از اینکه او فهمید که این بودجه برای پرداخت به مافیا برای قتل کاسترو به وسیله قرص هایی سمی که توسط بخش فنی این سازمان ساخته شده بود، اختصاص داده شده، استرلاین به رییس بخش وسترن همپشایر، j. c. king اعتراض کرده. "من گفتم که جی سی. می فهمی که این باعث می شود که مردم کل این داستان را شوخی تلقی کنند اگر که راه آسانتری برای قتل کاسترو وجود داشته باشد؟".

استرلاین به کورنبلا گفت "من فکر کردم که این کاملا غیر اخلاقی است که ما خودمان را درگیر چیزی مثل این کنیم. اولا من برای قبول این موضوع مشکل داشتم، اما در وهله دوم من فکر می کردم که این عملیات در بهترین حالت شکست دادن خودمان است (کتاب پیتر کورنبلا، "منتشر شده از خلیج خوک ها"، ص 264 تا 265). این آرشیو سه شرح واقعه از دوره کاسترو در کوبا ارائه می دهد که به طور طبیعی به پایین خود رسید. به هنگامی که حزب کمونیست کوبا در هشتمین کنفرانس حزب برای شستمین سالگرد حمله به خلیج خوک ها تشکیل شد، کاسترو از جایگاه قدرتمند خود به عنوان رهبر حزب کناره گیری کرد. "درست بعد از اینکه حمله کنندگان مورد هدایت سیا شکست خوردند، این یک نقطه عطف تاریخی شد برای یک انقلاب جوان". بنا به نظر پیتر کورنبلا که پروژه آرشیو کوبا را مدیریت کرد، "شروع رسمی دوره پس از کاسترو یک نقطه عطف مهم برای آینده کوبا رقم می زند".

 

اسناد

سند اول

https://nsarchive.gwu.edu/dc.html?doc=20616617-1

بعد از رسوایی در مورد تلاش CIA برای قتل رهبران خارجی مثل فیدل کاسترو که در اوایل سال 1975 در رسانه ها منتشر شد، یک مامور سابق در پایگاه هاوانا به اسم ویلیام جی. موری پرونده ای برای گزارش به بازرس سازمان درباره اولین نقشه قتل شناخته شده در کوبا برای قتل یک رهبر انقلاب این کشور کاسترو - تشکیل داد. موری در این باره، بازگو می کند که چطور یکی از مامورین اطلاعاتی جذب شده که یک خلبان بود، او را در 18 جولای 1960 مطلع کرده که برای پرواز به پراگ، برای انتقال کاسترو و دیگر مقامات کوبایی انتخاب شده. بعد از آن که او رهبران بلند پایه سازمان سیا را از این موضوع مطلع کرد، موری یک پیام فوری و فوق محرمانه از یک منبع اطلاعاتی دریافت کرد که به او یاد داد که 10000 دلار یا بیشتر، برای ترغیب خلبان برای "همکاری برنامه ریزی شده یک تصادف در حین سفر برگشت به پراگ" به او پیشنهاد دهد. خلبان پذیرفت که "خطر محاسبه شده اما محدود آن راه هایی که به طور تصادفی پیش برود را بپذیرد". در نهایت هیچ تلاشی انجام نشد و سران سازمان سیا دستورات خود را پس گرفتند.

 

سند دوم

https://nsarchive.gwu.edu/dc.html?doc=20616618-2

مقامات بلند پایه CIA در بخش عملیات سری، این تلگرام فوری را به مامور خود در هاوانا، ویلیام موری فرستادند و به او گفتند که یک خلبان که قرار بود کاسترو را با پرواز از پراگ به هاوانا انتقال دهد، ترغیب کند "که خطرات یک تصادف تنظیم شده در طول سفر برگشت را بپذیرد". CIA مایل بود که 10000 دلار ارائه دهد و یک درخواست معقول بیشتر را، وقتی که تصادف به اتمام رسید، انجام دهد. این منبع اطلاعاتی با بیان جمله "امکان حذف سه تن از رهبران ارشد کوبا، توجه ویژه ای را در میان مدیران ارشد سازمان سیا به خود جلب کرده" شروع می کند.

 

سند سوم

https://nsarchive.gwu.edu/dc.html?doc=20616619-3

بعد از مشورت با خلبان، درست قبل از این که او به پراگ برود، موری گزارش می دهد که "سوژه مایل است خطرات محاسبه شده را بپذیرد" اما "برای امکان هایی که ممکن است تصادفی پیش برود" محدودیت دارد. دو امکان مطرح شده با خلبان، یعنی پنچر کردن لاستیک های هواپیما برای ایجاد یک تصادف، و حتی یک تصادف واقعی، به نحوی که باعث خرابی موتور هواپیما شود، به دلیل "نبود امکان برای نجات هیچ یک از خدمه و مسافران" توسط او رد شده است. در میان گزینه هایی که خلبان در نظر گرفته "روش مبهم شیرجه زدن در آب، حدود سه ساعت بعد از خروج از کوبا" وجود دارد.

سند چهارم

https://nsarchive.gwu.edu/dc.html?doc=20616614-4

هنگامی که خلبان به سمت پراگ رفت، مدیران ارشد CIA پیام دوم، کوتاه و دو جمله ای خود را به عامل خود فرستادند که عملیات را متوقف کرد و بیان می کرد "دیگر آن عامل مرجع را دنبال نکنید" و همین طور "این موضوع را فراموش کنید". آن اطلاعات خیلی دیر به خلبان رسید چرا که CIA دیگر نمی خواست که نقشه قتل را به پیش ببرد.

 

سند پنجم

https://nsarchive.gwu.edu/dc.html?doc=20616615-5

کمیته رسمی راکفلر که از سوی رییس جمهور، جرالد فورد منصوب شده بود که سو مدیریت CIA را بررسی کند، از  ویلیام موری درباره نقشه قتل کاسترو در سال 1960 تحقیق کرد و در کنار آن بحث های بیشتری درباره نقش سازمان CIA در تشویق تلاش برای سرنگون کردن حکومت کاسترو در اوایل دهه 1960 انجام داد. خاطرات آن جلسه نشان می دهد که موری به این موضوع اشاره کرده که "در بسیاری از کشور های لاتین، قتل یک مسئله تاریخی بوده و یک شکل غیر معمول از تغییر حکومت نیز نبوده است".

 

سند ششم

https://nsarchive.gwu.edu/dc.html?doc=20616616-6

مدیر امنیتی سازمان CIA ، هاوارد جی. آزبورن یک خلاصه با جزئیات به معاون مدیر  CIA برای همکاری در قتل کاسترو قبل از حمله به خلیج خوک ها ارائه می کند. داستان از آن جا شروع می شود که معاون مدیر برنامه ها، ریچارد بیسل دستور یک "عملیات حساس که نیاز به کار گانگستری دارد" را می دهد. هدف عملیات از بین بردن فیدل کاسترو بود. گزارش توضیح می دهد که چطور، رابرت ماهیو Robert Maheu به عنوان یک "فیوز خودکار" برای نزدیک شدن به جانی روسلی Johny Roselli و سم گولد Sam Gold استفاده شده است. همین طور توضیح می دهد که چطور بخش خدمات فنی سازمان CIA "قرص هایی با قابلیت حل شدن سریع، با کشندگی بالا و غیر قابل ردیابی (یا حداقل ردیابی)" به عنوان وسیله ترور را توسعه داده است. 6 عدد قرص تهیه و سریعا توسط رابط های مافیا به کوبا، منتقل شد. وقتی که خوآن اورتا Juan Orta  آن "پاهای طلایی" را دریافت کرد، قرص ها به یک عضو از "حزب تبعیدی کوبا"، آنتونی ورونا، ارسال شد که به عوامل در هاوانا داده شود. "توانایی ورونا به صورت کامل استفاده نشد چرا که پروژه بعد از آن که حادثه خلیج خوک ها اتفاق افتاد کمی بعد کنسل شد. "


سیدآریا مرتضوی

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

گفتمان اصلی انقلابیون برای انتخابات 1400 چیست؟

گفتمان اصلی انقلابیون برای انتخابات 1400 چیست؟

گفتمان اصلی انقلابیون برای انتخابات 1400 چیست؟

 

شعار و گفتمان، مهم‌ترین عنصر در اقبال عمومی به کاندید موردنظر است. این مسئله به حدی جدی است که ردپایش در تمامی دوره‌های انتخابات به‌خوبی دیده می‌شود و متأسفانه باید گفت مهم‌ترین ضعف جبهه انقلاب در تمام این سال‌ها، نبود گفتمانی مشخص بوده است.

هاشمی رفسنجانی با در نظر گرفتن خرابی‌های جنگ تحمیلی توانست گفتمان سازندگی خود را ارائه دهد و رأی مردم را به‌سوی خود گسیل کند. از طرفی خاتمی با تکیه‌بر فضای بسته رسانه‌ای و انزوای سیاسی، گفتمان خود با عنوان فضای باز سیاسی را ارائه داد. احمدی‌نژاد گفتمانش را حول قشر فقیر بنا نهاد و اصلی‌ترین گفتمان روحانی در هر دو دوره، برجام و مذاکره با آمریکا بود.

حال برای اینکه بهتر به ضعف گفتمانی جبهه انقلاب پی ببریم، لازم است انتخابات سال 96 را مرور کنیم. در این سال، محمدباقر قالیباف و آیت‌الله ابراهیم رئیسی نامزدهای اصلی جبهه انقلاب به شمار می‌آمدند؛ اما می‌توان گفتمان مشخصی را از آن‌ها به یاد آورد که یارای مقابله با گفتمان مذاکره روحانی را داشته باشد؟

حال که به اهمیت گفتمان در انتخابات پی بردیم، لازم است به تشریح گفتمان انقلاب در سال 1400 بپردازیم. گفتمان جبهه انقلاب در دو قسمت نگاه به برجام و نگاه به توان داخلی خلاصه می‌شود:

 

الف: نگاه به برجام

بعد از شهادت محسن فخری زاده، مجلس شورای اسلامی قانونی با عنوان اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها را به تصویب رساند و رهبر انقلاب نیز در سخنرانی خود با تأکید بر این قانون اعلام کردند که آمریکا باید تمامی تحریم‌ها را به‌صورت کامل و یکجا لغو کند تا ایران نیز به برجام بازگردد. این نکته می‌تواند بهترین دیدگاه جبهه انقلاب به مسئله برجام و لغو تحریم‌ها باشد. حال این گفتمان را با دیدگاه اصلاح‌طلبان که به دنبال لغو برخی از تحریم‌های نمادین برای خوراک انتخاباتی هستند، مقایسه کنید.

 

ب: نگاه به داخل

دولت روحانی در تمامی این سال‌ها اقتصاد را شرطی کرده است و حتی آب خوردن مردم را نیز به مسئله برجام گره‌زده است. حال اینکه می‌شود با تکیه به توان داخلی مانند مسکن، پتروشیمی، شیلات، صنایع کشاورزی و... و همچنین با اعتماد به جوانان تمامی تحریم‌های آمریکا را بی‌اثر کرد. همانند اتفاقی که برای تحریم بنزین با ساخت پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس افتاد.

 

جبهه انقلاب در روزهای پایانی باید به‌خوبی این دو برنامه را برای مردم تبیین کند. در غیر این صورت باید به دلیل ضعف گفتمانی همیشگی خود، مجدداً شکست در انتخابات را بپذیرد!

 

فردین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

شرطی شدن کشور به اتفاقات مختلف

شرطی شدن کشور به اتفاقات مختلف

شرطی شدن کشور به اتفاقات مختلف

در شب شهادت دکتر محسن فخری زاده(پدر علم هسته ای ایران) نوشتیم که شرطی شدن کشور به اتفاقات مختلف، باعث آسیب پذیر شدن ما در مسائل امنیتی-دفاعی میشود. بار ها گفته ایم و باز هم میگوییم که اگر جواب سنگ پراکنی با سنگ پراکنی داده نشود، طرف مقابل جری تر میشود و دست به کار های بزرگ تر میزند.

 

دولت لیبرال ما در جواب مطالبه، گرفتن انتقام شهید فخری زاده گفت: در آمریکا انتخابات ریاست جمهوری در جریان است و بایدن دارد میاید، اگر جواب بدهیم و یک درگیری نظامی راه بیفتد ما به تله صهیونیست ها می افتیم که این در تله افتادن ما، ممکن است مذاکرات آینده با غرب را به خطر بیندازد.

 

ترور فخری زاده جواب داده نشد و دیدیم که بایدن هم آمد، اما نه گشایش سیاسی-اقتصادی اتفاق افتاد و نه مذاکره مستقیمی بین ایران و آمریکا صورت گرفت! تنها چیزی که به فراموشی سپرده شد، مسئله انتقام شهید محسن فخری زاده بود.

 

از نظر دولت روحانی ترور شهید سلیمانی هم تله ترامپ برای ایجاد درگیری نظامی بود و انفجار نطنز در تابستان سال قبل و ترور محسن فخری زاده پاییز سال قبل هم تله صهیونیست ها برای بد جلوه دادن چهره ایران در جامعه جهانی بوده است. الان هم که آقایان برای پیشبرد اهداف سیاسی خودشان دارند در وین اتریش با غربی ها و دوستان صهیونیست ها مذاکره میکنند، حادثه نطنز را تله صهیونیست ها برای کنسل شدن مذاکرات خودشان میدانند!

 

اصولاً تله این نیست که یک طرف بیاید مستقیماً یک سیلی به زیر گوش شما بزند و شما با پرویی بیایی و بگویی اصلاً هم درد نداشت پس جواب سیلی ات را نمیدهم اما انشاءالله بعداً به حساب تو میرسم. حتی بچه های  دوازده-سیزده ساله هم میدانند که شکارچی، شکارش را طوری وارد تله میکند که شکار تا زمانی که وارد تله نشده متوجه نمیشود که وارد تله شده است..

 

از نظر ما به هیچ وجه این یکی به دو، تله صهیونیست ها برای ما نیست! بلکه صهیونیست ها در این مواقع به خوبی میدانند که میتوانند هر کاری که دلشان میخواهد انجام بدهند چون در این مواقع از طرف ایران هیچ عواقب سنگین و خطرناکی در رابطه با کارهایشان برایشان بوجود نمی آید! برای همین با خیال راحت کار خودشان را انجام میدهند و آن را رسماً گردن میگیرند!

 

ظریف قبلاً میگفت من با شهید قاسم سلیمانی، جلسات متعددی در مورد سیاست خارجه و منطقه برگزار میکردم... حالا که دیگر نظرات امثال سلیمانی وجود ندارد، بنظر شما ظریف با چه کسانی جلسه میگذارد که این حرکات صهیونیست ها برایش تله تعریف شده است؟ وقتی هم بگوییم همه شما از اول تا آخر یا جاسوس یا وطن فروش هستید، جیغ بنفش میکشند که چرا تخریب میکنید و چرا کسی به دستاورد های ما نمیپردازد... دولت روحانی از بقیه انتظار دارد که به دستاورد هایش بپردازند اما به قول علی اکبر رائفی پور؛ «آیا می دانید از 100 وعده دولت حسن روحانی به مردم در هشت سال گذشته، تاکنون تنها و تنها 9 مورد آن محقق شده است؟»  این 9 مورد هم آنقدر نصف و نیمه هستند که کسی اگر آن را بازگو کند، احساس شرم میکند..

 

به هر حال همه باید در جریان این موضوع باشیم که اکنون قهرمانان دیپلماستی ما در وین حضور دارند و دارند با غربی ها و با دوستان رژیم صهیونیستی مذاکره میکنند. قهرمانان دیپلماستی ما به خوبی میدانند که در مقابل آمریکا، هیچ شانسی ندارند و باید با ادب رفتار کنند! اگر بخواهند حرفی از جواب دادن به صهیونیست ها بزنند، ممکن است مذاکراتشان بهم بخورد.

 

در برجام سال 2015، انرژی هسته ای با رفع تحریم ها معاوضه شد. الان که هسته ای به آن صورت وجود ندارد به احتمال زیاد میخواهند عزت و شرف ایرانی را برای بقای عمر کثیف سیاسی خودشان معاوضه کنند. اقتدار و عزت مردم که در چهل سال به دست آمد و در جنگ هشت ساله با عراق هم شکسته نشد اکنون در جنگ با دولت روحانی در حال شکسته شدن است... باید اساسی در این مورد فکری شود که چرا ایران را به این نقطه رسیده و چرا ایران را دارد شبیه به سوریه رفتار میکند...

 

پی نوشت: صهیونیست ها بعد از 40 سال درگیری با ما به این نتیجه رسیدند که میتوانند به این شکل در ایران فعالیت کنند، اگر فردا روزی تُرک ها و یا عرب های حاشیه خلیج فارس به خودشان اجازه درگیری مستقیم با ایرانی ها را بدهند، نباید به آن صورت، متعجب شد. اکنون این ایران است که در گوشه رینگ افتاده پس همه چیز و هر نوع اتفاقی امکان پذیر است.

ادیب مقاومت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

اطلاعیه: نشست سیاسی هفتگی جریانشناسی سیاسی ایران و انتخاب اصلح در 1400

اطلاعیه: نشست سیاسی هفتگی جریانشناسی سیاسی ایران و انتخاب اصلح در 1400

اطلاعیه: نشست سیاسی هفتگی جریانشناسی سیاسی ایران و انتخاب اصلح در 1400

 

نشست جریانشناسی سیاسی ایران و انتخاب اصلح در 1400 با حضور استاد کامران غضنفری محقق و نویسنده کتابهای راز قطعنامه، مداخلات و...

 

 

محل برگزاری: قلهک

 

رعایت پروتکل های بهداشتی الزامی است لذا قبل از حضور حتما می بایست هماهنگی صورت بگیرد.

 بدیهی است با توجه به محدودیت فضا در شرایط کرونا و رعایت حداکثری پروتکل های بهداشتی، انتخاب و اولویت بندی شرکت کنندگان به عهده واحد سیاسی می باشد.

 

 

برای شرکت در جلسه هر هفته نام و نام خانوادگی، مدرک و رشته تحصیلی خود را به تلگرام شماره 09360840876 با آیدی @vahedsiasimasaf ارسال نمایید.

 

 

مخاطب محترم ادامه جلسات جریانشناسی سیاسی برای انتخاب اصلح در سال جدید شنبه ها از ساعت 17 تا 19 برگزار خواهد شد.

 

 لازم به ذکر است نهمین جلسه جریان شناسی مورخ: شنبه 1400/1/28 صرفا از طریق لایو اینستاگرام برگزار خواهد شد.

 

 کانال واحد سیاسی مؤسسه مصاف (نجوا)
   تلگرام (http://t.me/masaf_najva) | اینستاگرام (https://instagram.com/_u/masaf_najva1) | توئیتر (https://twitter.com/masaf_najva) | سروش (http://sapp.ir/masaf_najva) | ایتا (https://eitaa.com/masaf_najva) 
 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

غنی‌سازی 60 درصد در نطنز اشتباه محض است

غنی‌سازی 60 درصد در نطنز اشتباه محض است

غنی‌سازی 60 درصد در نطنز اشتباه محض است

 

آغاز غنی‌سازی 60 درصد، اقدام بسیار مثبتی در قبال عملیات تروریستی آمریکا و اسرائیل در سایت نطنز بود و به بدخواهان ایران به‌خوبی نشان داد که جمهوری اسلامی به‌هیچ‌عنوان از حق مسلم خود کوتاه نخواهد آمد و هر چه عرصه را بر او تنگ‌تر کنند، ایران نیز به دستاوردهای بالاتری خواهد اندیشید.

اما چه کسی است که نداند تأسیسات نطنز باگ امنیتی دارد و در کمتر از یک سال اخیر، دو خرابکاری اساسی در آن صورت گرفته است و به‌هیچ‌عنوان مناسب نصب سانتریفیوژهای مدرن و شروع غنی‌سازی نیست.

امیدواریم در چند ماه آینده به دلیل کوتاهی بعضی از مسئولین یا شاید هم نفوذ برخی افراد ناسالم به درون سایت‌های اتمی کشور، مجدداً حوادث تلخ این‌چنینی تکرار شود و ابراز تأسف نکنیم که کاش غنی‌سازی را در سایت امن‌تری مانند فردو دنبال می‌کردیم!

سایت فردو از امنیت بالاتری در مقایسه با نطنز برخوردار است و به دلیل زیرزمینی بودن، عملاً نمی‌شود آن را با حملات هوایی نیز از کار انداخت. حال که یک تروریسم دولتی می‌تواند برخلاف توافقات بین‌المللی به سایت‌های ایران ضربه بزند، پس چه دلیلی وجود دارد که ایران همچنان به برجام پایبند باشد و طبق میل تروریست‌ها فعالیت‌های هسته‌ای خود را در نطنز بی‌دفاع ادامه دهد؟

فردین ساریخانی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

آیا قطع شدن ناگهانی برق در یک مجتمع غنی سازی خطری بزرگ است

آیا قطع شدن ناگهانی برق در یک مجتمع غنی سازی خطری بزرگ است

آیا قطع شدن ناگهانی برق در یک مجتمع غنی سازی خطری بزرگ است

 

 

سانتریفیوژ یک استوانه تو خالی است که داخل یک پوسته محافظ قرار دارد و حدود  850- 1900 دور در ثانیه می‌چرخد.

اگر برق ناگهانی قطع شود 2 اتفاق در سانتریفیوژ  می‌افتد:

1-انفجار

2-تخریب

 

برای همین از باتری جهت تامین برق سانتریفیوژ ها استفاده می‌شود.

برای اینکه این اطمینان به وجود بیاید که برق ناگهان قطع نشود. همیشه از یک سیستم برق اضطراری هم استفاده می‌شود برای مواقعی که باتری ها خراب شوند.

 

اتفاقی که در نطنز افتاده این بوده که انفجار مسیر اتصال برق اضطراری را هم قطع کرده و همین علت باعث شده که تقریبا همه سانتریفیوژ هایی که در آن لحظه فعال بوده اند، از بین رفته باشند و تمامی آبشار ها نیاز به جایگزینی داشته باشند.

 

 به وصل شدن چند سانتریفیوژ کنار هم به صورتی که محصول خروجی از سانتریفیوژ اول، خوراک ورودی سانتریفیوژ بعدی باشد آبشار میگویند.

 

در واقع این عملیات تروریستی باعث تخریب و انفجار بعضی از سانتریفیوژ های عملیاتی شده که احتمالا باعث ایجاد آلودگی رادیو اکتیوی در محل غنی سازی شده است.

 

حال این سوال بزرگ مطرح است، با اینکه یکبار تروریست های اسرائیلی قصد قطع کردن برق در فوردو را داشته اند و این تجربه را داشته ایم،  چرا واحد های فنی و تصمیم گیر و امنیتی برای تامین امنیت کامل شبکه های توزیع برق در مجتمع نطنز کاری انجام نداده اند؟

 

سجاد سنجری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

آیا غنی سازی ۶۰٪ یک بلوف سیاسی است

آیا غنی سازی ۶۰٪ یک بلوف سیاسی است

آیا غنی سازی 60? یک بلوف سیاسی است

 

در حال حاضر در ساختمانی که در آن غنی سازی انجام می گرفته، جایگزینی سانتریفیوژ ها و نصب آبشار ها به دلیل آلودگی رادیو اکتیوی محیط  حاصل از کرش کردن سانتریفیوژ ها در اثر قطع ناگهانی برق امکان پذیر نمی باشد.

 

حتی اگر این آلودگی وجود نداشت به دلیل انفجار تروریستی ای که دفعه قبل در ساختمان مونتاژ  اتفاق افتاد و مجموعه ماشین های ابزار دقیق تخریب شدند، توان تولیدی سانتریفیوژ سازمان انرژی هسته ای به شدت کاهش داشته است.

 

با توجه به این مساله فقط جایگزین کردن این تعداد سانتریفیوژ نزدیک یک سال زمان نیاز دارد.

 

 

حال به این نکته توجه کنید که خود عملیات پاکسازی محیط آلوده یک فرایند به شدت زمان‌بر است.

 

 

سجاد سنجری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

حادثه نطنز و مطالبه کاربران فضای مجازی برای پرهیز از اقدام منفعلانه ایران

حادثه نطنز و مطالبه کاربران فضای مجازی برای پرهیز از اقدام منفعلانه ایران

حادثه نطنز و مطالبه کاربران فضای مجازی برای پرهیز از اقدام منفعلانه ایران

 

حادثه خرابکاری در بخش‌هایی از تاسیسات نطنز طی روزهای گذشته ضمن بازتاب‌های متعدد و گسترده در رسانه‌های جریان اصلی داخل و خارج، با موجی از واکنش‌های کاربران شبکه‌های اجتماعی نیز همراه بوده است.

 

براساس(  https://t.me/sureesrafill/9566 ) رصد دیتاک، کاربران شبکه‌های اجتماعی با 79,158 هزار بار استفاده از هشتگ #نطنز نسبت به اقدام خرابکارانه در تاسیسات هسته‌ای واکنش نشان داده‌اند؛ این واکنش‌ها بخشی با تاکید بر گزاره «اگر نزنیم می‌زنند» بوده است و برخی هدف را «بی اثرکردن مذاکرات در وین» عنوان کرده‌اند اما رویکرد غالب فعالان با سویه مطالبه جدی، ضرورت اقدام بازدارنده و درخور و بدون انفعال ایران با چنین اقداماتی بوده است.

 

 کاربران توییتر، از توییت علی‌اکبر رائفی‌پور که با اشاره به سخنان ظریف مبنی بر انتقام #نطنز را با پیشرفت‌های هسته‌ای می‌گیریم، نوشته است «ریشه‌ای‌ترین و قاطع‌ترین انتقام به زباله‌دان فرستادن لیبرال‌ها در انتخابات پیش رو است. #دولت_جوان_انقلابی» با 2949 هزار ریتوییت و 7499 لایک به‌عنوان پرریتوییت‌ترین و پرلایک‌ترین محتوا حمایت کردند.

همچنین کاربران در این بستر با 149?3 هزار توییت، 118?6 ریتوییت و 955?1 هزار لایک و 6235 پست در ساعت اقدام به کنشگری درباره اتفاق نطنز کرده‌اند.

 

 اتفاقات اخیر نطنز در بستر خبر نیز با 5?9 هزار محتوا بیشتر در قالب اطلاع‌رسانی واقعه، بازتاب و واکنش‌های داخلی و خارجی و طرفین موضوع بوده است که پایگاه‌های خبری با 2?4 هزار متن، خبرگزاری‌ها با 3?2 هزار محتوا و روزنامه‌ها با 347 خبر و تحلیل و 247 پست در ساعت نسبت به این رخداد، اطلاع‌رسانی کرده‌اند.

 

این موضوع در بستر تلگرام نیز مانند بستر خبر، ضمن تاکید بر خبررسانی و بازتاب واکنش‌ها، انفعال و عدم واکنش صحیح بعد از اقداماتی همچون ترور شهید فخری‌زاده و ... را علل باز تکرار چنین اقداماتی دانسته‌اند. کاربران و کانال‌های تلگرامی با 2?4 هزار پست و 81?6 میلیون بازدید و 851 پست در ساعت به کنشگری درباره اتفاقات نطنز پرداختند.

 متن خبر «موساد در حادثه نطنز نقش داشت» منتشر شده در کانال خبر فوری با 249?1 هزار بازدید، پرمخاطب‌ترین مطلب بستر تلگرام بوده است.

 

آنچه نباید از نظر دور داشت این است که تعلل در صیانت از مواضع و حوزه‌های استراتژیک و بنیادین هر کشور که اکثرا از مولفه های قدرت و اقتدار آن نیز قلمداد می‌شود، به هر علت و با هر توضیح و توجیهی عملی غیرمسئولانه و دور از منافع ملی محسوب می‌شود. شاید خوب بود روزی که قبل از ترور شهید فخری‌زاده تایمز اسرائیل نوشت: «بخش هسته‌ای ایران هدف اصلی است و ایران پاسخی نخواهد داد!» را منتشر و اعلام کرد، مسئولان مربوطه دور از رویاپردازی و با اتکا بر فکت‌های واقعی و تجربه زیسته‌های پیشین اقدام به ترسیم حوزه دیپلماسی و حدود آن می‌کردند تا امروز شاهد آن نباشیم که روزنامه‌های رژیم صهیونیستی با انتشار تصویر حاج قاسم، شهید فخری‌زاده و تاسیسات نطنز و کشیدن خط قرمز بر آن‌ها، سرمست از عدم واکنش‌های به‌موقع ما باشند. هیچ کس به کسی که بر رویش اسلحه کشیده، لبخند نمی زند!

معصومه نصیری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

نقطه عطف حملات مقاومت عراق علیه اشغالگری

نقطه عطف حملات مقاومت عراق علیه اشغالگری

نقطه عطف حملات مقاومت عراق علیه اشغالگری

 

چهارشنبه شب 25 فروردین ماه 1400 نقطه عطفی تاریخی در روند مبارزه با اشغالگری در عراق چند سال اخیر به شمار می رود زیرا مقاومت این کشور برای اولین بار با پهپاد توانست پایگاه ایالات متحده را در اربیل به دقت مورد هدف قرار دهد.

 

از تلفات حمله فوق گزارش های مختلفی منتشر شده است لکن ارتش ایالات متحده سانسور شدیدی را در این خصوص اعمال می‌کند.

 

هم‌زمان در حمله ای دیگر از طریق راکت به پایگاه غیرقانونی ارتش ترکیه در استان نینوا، یک سرباز  این کشور به هلاکت رسید.

 

در خصوص رخدادهای دیشب چند نکته به ذهن نگارنده می رسد.

 

1 مقاومت عراق مرتباً به دنبال به روز کردن سلاح های خود بوده و همچنین سعی دارد دقت آن را بالا ببرد.

 

2 ضعف سامانه دفاع هوایی پایگاه نظامی حریر در رهگیری پهپاد گروههای عراقی از پیشرفت های تکنولوژیکی محور مقاومت و ناتوانی آمریکا در مقابله با راهبرد نبرد نامتوازن این جبهه خبر می دهد زیرا تکنولوژی مدرن پدافندی فروخته شده آمریکا به عربستان نیز در برابر پهپادهای یمنی بارها ناکام مانده است.

 

3 در عملیات های گذشته مقاومت عراق از راکت های غیر دقیق 107 و 122 میلی متری استفاده می شد اما ورود هواپیمای بدون سرنشین به عرصه نبرد با ایالات متحده از عزم جدی محور مقاومت برای بیرون کردن آمریکا از عراق حکایت می کند.

 

4 پس از حمله دوشب پیش به مقر موساد در اربیل، عملیات دیشب نشان از ضعف جدی امنیت کردستان عراق جهت استقرار قدرت‌های غربی و صهیونیستی دارد و نیروهای امنیتی اقلیم نیز نمی‌توانند سپر مناسبی برای نیروهای آمریکا و اسرائیل شوند.

 

5 نبردهای نامتقارن طالبان با آمریکا، دولت بایدن را ناچار ساخت که رسماً خروج نظامیانش را از افغانستان اعلام کند؛ این در حالی است که ایالات متحده با هدف سرکوب قطعی این جنبش در سال 2001 به افغاستان لشکر کشیده بود.

 

 تحولات اخیر در همسایه شرقی ایران احتمالاً گروههای عراقی را به این تحلیل رسانیده که بالا رفتن تلفات انسانی، آمریکا را مجبور به خروج از عراق نیز خواهد کرد و همین عاملی شده که در هفته های اخیر حملات چریکی علیه ارتش عمو سام شدت بگیرد.

 

6 ترکیه نیز با مرگ یکی از سربازانش، هشداری جدی دریافت کرد که اگر هم‌چنان طمع ارضی نسبت به همسایه جنوبی خود داشته باشد، باید خود را مهیای رودررویی نظامی با مقاومت نماید و در این مواجهه میزان آسیب پذیری ارتش اردوغان بالا خواهد بود.

 

علیرضا تقوی نیا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰