«وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدّةً وَرَحْمَةً إِنّ فِی ذَلِکَ لآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکّرُونَ» «و از نشانه های او اینکه همسرانی از جنس خودتان برایتان آفرید
تا در کنار آنان آرامش یابید ودر میانتان مودت و رحمت قرار داد و در این
نشانه هایی است برای گروهی که تفکر میکنند»( سوره روم آیه 21)
شهید
مطهری : «تعبیر قرآن کریم از رابطه بین زن وشوهر، با کلمه مودت و رحمت
نشانگر این مطلب است که عامل شهوت تنها رابطه طبیعی زندگی زناشویی نیست
رابطه اصلی صفا وصمیمیت و اتحاد دو روح است»(1)
1- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، انتشارات صدرا ،ج،16ص253
بدون
شک باید گفت کانون خانواده مقدسترین نهادی است که نهتنها اسلام بلکه
تمامی ادیان الهی و حتی مکاتب غیر الهی توصیه به تشکیل آن کرده و جهت
استحکام آن دستورات و قوانین خاصی را وضع کردهاند.
این
حجم از و تقدس باعث شده است که این اجتماع کوچک اما پربرکت الهی در تمام
ادوار، بیش از سایر روابط انسانی مورد هجمه شیاطین جن و انس قرار گیرد و
این حمله گسترده در دوران ما یعنی آخرالزمان بیش از سایر ایام است.
شیطان
و اعوان انصارش از هر نژاد و جنس میدانند که کانون خانواده بهاندازهای
مقدس است که اگر پا بگیرد و در مسیر درست حرکت کند، برکات آن، میتواند
مسیر تاریخ را زیرورو کرده و جبهه حق را جاودانه گرداند.
باید
گفت حتی اگر نخواهیم نگاهی کارشناسانه و روانشناسی به آسیبهایی که
امروزه خانوادهها با آن دستبهگریبان هستند بنگریم، یک بررسی تجربه
گرایانه به محیط پیرامون ما نشان میدهد اکثر اختلافات و طلاقها در
سالهای ابتدایی ازدواج رخ میدهد
هرچند علم روانشناسی و مشاوره تضادهای مختلف فردی و خانوادگی و فرهنگی و عدم تجانس طرفین را علت اصلی این اختلافات و درنهایت طلاقها میدانند اما نباید از تلاش شیطان و اعوانوانصار انسان نمای او برای برهم زدن این کانون مقدس و الهی غافل بود.
هرچند
نباید از این نکته غافل بود که در اکثر موارد آنچه اسباب نفوذ شیاطین در
زندگیهای امروز را فراهم میآورد زمینهسازی زوجین از طریق ارتکاب گناهان
مختلف و باز کردن راه شیطان به زندگی آنهاست.
پخش
و نگاه به تصاویر مستهجن، دشنام و توهین به خانوادهها، سوءظن و .....
ازجمله مواردی است که زمینه تأثیرگذاری وسوسه شیطان برای برهم زدن یک
خانواده مخصوصاً یک زندگی تازه بنیان را فراهم میکند.
باید
گفت بدون شک در کنار دوری از گناه، ابراز محبت هم بهصورت لسانی و مهمتر
از آن بهصورت عملی، و همچنین حفظ احترام متقابل، اصل اساسی است که
میتواند سد راهی برای نفوذ شیطان و درنتیجه استحکام بنیان خانواده است.
دراینبین
بیتردید نوع آفرینش زن و لطافتهای خدادادی او، باعث شده است که زن، به
اصلیترین کانون محبت در خانواده تبدیل شود که توانایی تزریق آرامش و
صمیمیت به همسر و فرزندان خود را دارد.
نکتهای
که نباید ازنظر دور داشت این است که در هر خانواده اولویت اصلی در ابراز
محبت بیش و پیش از هر چیز ابراز محبت زن و شوهر به یکدیگر است؛ وقتیکه این
اتفاق میافتد فرزندان علاوه بر کسب آرامش پیشآمده از محبت بیدریغ پدر و
مادر خود بهرهمند میشوند.
در
توضیح باید گفت شکی نیست که محبت و دوستی، گوهر گرانبهایی است؛ که خداوند
در نهاد زن و مرد قرار داده است. تنها میبایست دو همسر این امر فطری را
ابراز نمایند تا رابطه دوستانه و صمیمانه آنان بیشازپیش برقرار گردد.
مرد
در عرصه اجتماع با افراد گوناگون و سلایق مختلف مواجه میشود و بسا اوقات
مورد اهانت قرار میگیرد. زن میتواند با خوشرویی و اظهار محبت به شوهر،
از غم و اندوهش بکاهد و با چهرهای دلانگیز او را مسرور نماید.
«بدان
که زنان گوناگوناند؛ بعضی زنها دستاوردی گرانبها و پاداش(رنجهای آدمی)
هستند و این زن کسی است به شوهرش محبت میکند و عاشق اوست»(1)
باید
دانست زمانی که این عشق و محبت همزبانی باشد و هم رفتاری و عملی تأثیر آن
در زندگی دوچندان خواهد بود؛ ازاینروست که امام صادقعلیه السلام
میفرماید:
«هیچ
زنی نیست که آب به همسرش بنوشاند، درحالیکه این کار از عبادت یک سال که
روزهایش روزه باشد و شبهایش به عبادت بایستد بهتر است»(2)
نکته پایانی این است که روحیه
مردان بهگونهای است که در برابر محبت، نرم و دلبسته میشود و هرچه در
توان دارند و به دست میآورند را بهپای محبوب خود میریزند و کانون گرم
خانواده بامحبت هر چه بیشتر شکل میگیرند. اینجاست که به اسرار سفارش بسیار
درباره احترام و محبت زنان به مردان در روایات اسلامی میتوان پی برد.
به
تعبیری میتوان گفت اسلام 1500 سال پیش، بهگونهای ظریف و روانشناسانه،
راه اصلی رسیدن به آرامش در زندگی خانوادگی را به بانوان آموزش داده است.
اگر به این نتیجه رسیدید که کسی که به او دل بسته اید، صلاحیت همسری شما را ندارد :: هرچه زودتر رابطه خود را قطع کنید. برای قطع رابطه با جنس مخالف باید : 1- بدانید فراموشی فردی که به او دل بسته بودید، نیاز به زمان دارد. به خودتان فرصت دهید. 2- همیشه به خودتان یادآوری کنید که چه بسا در ازدواج با او خوشبخت نمی شدید و شاید برخی خصوصیات اخلاقی منفی و ناشناخته او، زندگی را بر شما تلخ می ساخت، شاید فرزندی معیوب حاصل ازدواج شما میشد، شاید... 3- از نگاه کردن به او، حرف زدن با او، رد و بدل کردن پیامک، نامه های الکترونیکی و هر آنچه احساسات شما را شعله ور می سازد، بپرهیزید. 4- رابطه را ناگهانی قطع کنید قطع تدریجی رابطه احتمال برقراری مجدد آن را بالا میبرد. 5- قبل از بیان تصمیم به قطع رابطه، همه واکنشها و پاسخهای طرف مقابل را پیش بینی و برای آن جوابی آماده کنید تا هم ذهن خودتان هنگام صحبت کردن آماده تر باشد و هم آسانتر رابطه قطع شود. 6- به هیچ وجه به محیط هایی که احتمال حضور او وجود دارد نروید؛ از هر چه که ممکن است شما را به یاد او بیندازد پرهیز کنید؛ از خانواده، دوستان مشترکتان، ایمیل یا تلفن او.... 7- حتماً ویژگیهای منفی ای از او دیده اید. هرگاه ذهن شما به او مشغول شد، به اَن ویژگی منفی بیندیشید و به خویشتن بگویید: او شایسته من نبود. 8- در دفترچه یادداشت خود، فهرستی از موضوعاتی را که اندیشیدن به آنها برای شما لازم یا مسرت بخش است، بنویسید. هرگاه فکر او به ذهنتان آمد، سراغ دفترچه خود بروید و به یکی از آن موضوعات بیندیشید. 9- هرگاه ذهن شما ناخودآگاه به او مشغول شد، وضعیت خویش را تغییر دهید و مشغول به کار مثبت و جدیدی شوید. 10- روابط دوستانه خود را با بستگان و دوستان خوب خود بیشتر کنید. 11- با افراد باایمان، فعال و بانشاط دوست شوید و دوستی خود را با آنان تقویت کنید 12- از تنهایی بپرهیزید؛ زیرا وسوسه و فکر او بیشتر سراغ شما خواهد آمد.
13- از خداوند بخواهید آنچه موجب خوشبختی شماست، نصیب شما سازد. 14- سعی کنید برای ازدواج خویش، اقدامات مطلوب را آنهم با فردی که مطلوب خود میدانید، انجام دهید. 15- این روایت را در برگهای یادداشت کنید ودر جلوی دیدگان خود قرار دهید: پیامبر خدا(ص) فرمود: «هر کس به آنچه از دستش رفته، امید نداشته باشد، آسوده است و هر کس به آنچه خداوند روزی اش کرده، خرسند باشد، شادمان میگردد»(1)
در عربستان پیش از اسلام چند شوهری و زنده به گور کردن دختران کاملا رایج بوده است.
با
ظهور اسلام زنده به گور کردن دختران که از آداب عرب بوده کنار گذاشته شدو
در پیمان ازدواج به جای اینکه پدر دختر، کابین به دامادش بپردازد مقرر شد
که شوهر به همسرش مهریه بدهد.
برای
زنان حق میراث در نظر گرفته شد در حالی که قبلا فقط افراد مذکر ارث می
بردند.بنابراین با ظهور اسلام موقعیت اجتماعی زنان شروع به پیشرفت
کرد.همچنین پیامبر اسلام با فرمان الهی، با شرایط معینی با زنان بیعت
نمودند و زنان را در امور سیاسی و اجتماعی شریک ساختند.
«ای
پیامبر چون زنان مؤمن آیند که با تو بیعت کنند که دیگر هرگز شرک به خدا
نیاورند سرقت و زناکاری نکنند و اولاد خود را به قتل نرسانند و برکسی افترا
و بهتان میان دست و پای خود نبندند و با تو در هیچ امر معروفی مخالفت
نکنند ،بدین شرایط با آنان بیعت کن و برای آنان از خدا آمرزش و غفران طلب
که خدا بسیار آمرزنده و مهربان است»(ممتحنه آیه12 )
یکی از مسائل دنیای امروز که بسیار از آن صحبت می شود تساوی حقوق زن و مرد است اما این تساوی از نظر اسلام چگونه است؟
شرط
اصلی سعادت هریک از زن و مرد و در حقیقت جامعه ی بشری این است که دو جنس
،هریک در مدار خویش در حرکت باشند و از مدار خود خارج نشوند.
آزادی
و برابری زن و مرد آنگاه سود دارد که هیچ کدام از مسیر طبیعی و فطری خود
خارج نشوند .آنچه در هر جامعه ای مشکل ایجاد کرده است قیام بر ضد فطرت و
طبیعت است.عدم توجه به وضع فطری و طبیعی زن موجب پایمال شدن حقوق خود او
خواهد شد.اگر زن و مرد در تمام موارد مشابه هم باشند در این صورت زن باید
در تمام کارهای سخت و سنگین نیز با مرد شریک باشد و به فراخور نیروی کارش
مزد نیز بگیرد،همانند مرد.توقع احترام و حمایت از مرد نداشته باشد و تمام
هزینه ها را خودش بعهده بگیرد و در هزینه ی زندگی و فرزندان با مرد یکسان
باشدو...
بالطبع نیروی زن برای کار کمتر از مرد است و اذیت شدنش بیشتر. بنابراین در موقعیت سختی قرار خواهد گرفت.
پس
تساوی زن و مرد باید با در نظر گرفتن فطرت و طبیعت آنها برقرار باشد در
غیر این صورت با توجه به شرایط جسمی و نوع آفرینش،زن نمیتواند در تمام
زمینه ها با مرد برابر باشد.
مثلا در قرآن کریم پاداش در زندگی واپسین برای زن و مرد یکسان است
«و کسی که چیزی از اعمال صالح را انجام دهد خواه مرد با شد یا زن در حالی که ایمان داشته باشد داخل بهشت میشود»(نسا آیه 124 )
2.تساوی در برخی مجازاتها
3.تساوی در مالکیت اقتصادی و مالی
4.تساوی در سرشت و طینت:
«ای مردم از مخالفت پروردگارتان بپرهیزید همان کسی که همه شما را از یک انسان آفرید و همسر او را نیز از جنس او خلق کرد»(نسا آیه 1 )
5.تساوی در تأثیرپذیری از سوی دشمنان درونی و بیرونی
در
برخی از کتابهای مذهبی دیگر زن عنصر گناه است اما در آیات قرآن برخلاف این
کتابها زن عنصر گناه نیست و خروج آدم از بهشت را وسوسه ی شیطان می داند:
«باز شیطان در او وسوسه کرد گفت:ای آدم آیا (میل داری) تو را بر درخت ابدیت و ملک جاودانی دلالت کنم؟»(طه آیه 120
7.تساوی در برابر فرمان خدا و رسول خدا
«هیچ
مرد و زن با ایمانی حق ندارد هنگامی که خدا و پیامبرش امری را لازم
بدانند،اختیاری در برابر فرمان خدا داشته باشد وهرکس خدا و فرستاده اش را
نافرمانی کند قطعا دچار گمراهی آشکاری گردیده است »(احزاب آیه36 )
8.تساوی در رعایت حقوق یکدیگر
همانطور
که در اسلام حقوقی برای مرد وضع شده است تا زن رعایت آن را بعهده بگیرد
،زن نیز حقوق مختلفی دارد که مرد موظف است آنها را رعایت کند.
خداوند متعال میفرمایند:
«و
زنهایی که طلاق داده شدند از شوهر نمودن خودداری کنند تا سه پاکی بر آنان
بگذرد و آنچه را (حیض یا حمل)که خدا در رحم آنها آفریده کتمان نکنند اگر به
خدا و روز قیامت ایمان دارند و شوهران آنها در زمان عده سزاوارترند که
آنها را به زنی خود رجوع دهند اگر نیت سازش دارند و زنان را بر شوهران حق
مشروعی است چنانچه شوهران را بر زنان ، لیکن مردان را بر زنان افزونی است و
خدا توانا و داناست.»(بقره آیه 228 )
زن
و مرد باید مصلحت اندیش بوده و حفظ حقوق متقابل را آنطور که شایسته است بر
عهده بگیرند و هیچکدام نباید از حقوق خود سوء استفاده کنند.
با
توجه به مطالبی که گفته شد اسلام به زن توجه خاصی داشته و جایگاه زن را
جایگاه والایی میداند تا جایی که برابری زن و مرد را طوری در نظر گرفته که
با توجه به فطرت او اثر زیانباری برایش نداشته باشد و فشاری بیش از توان
خود را متحمل نشود . کدامیک از ادیان دیگر چنین نگاهی به زن داشته است؟!
باید برای گزینش همسر
ملاک ها و معیارهای منطقی و درستی در دست داشته باشیم بهترین ملاک ها در
آیات و قرآن کریم در روایات معصومان(ع) بیان شده است توجه به آنها زمینه
ساز ازدواجی سالم و هدفمند است این ملاک از سوی خالق هستی و رسولی الهی و
اولیاء الهی بیان شده است. آنان با اسرار هستی آشنایند و بهترین راهنمایان
زندگی هستند
این ملاک ها هم باید در مورد مردان باشد و هم درباره زنان، چنین نیست که
تنها زنان باید این صفات و ویژگی ها و ملاک ها را دارا باشند و مردان از
آن مستثنا شوند.
1. ایمان
در اسلام شرط اول انتخاب همسر ایمان و تقوا معرفی شده است. دین بنیان
خانواده را حفظ می کند و همسر باتقوا بیشتر از همسری که تقوای کمتری دارد،
می تواند اعتماد و آرامش شما را تامین کند. بنابراین پرهیزگاری شرط اول
ازدواج از نگاه ائمه و معصومین است. کسی که پایبند به دین نباشد هیچ ضمانتی
وجود ندارد که به رعایت حقوق همسر و زندگی مشترک پایبند باشد. در حدیثی از
پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که: وقتی کسی که به خواستگاری می آید و اخلاق و
دین اش مایه رضایت است به او زن دهید که اگر چنین نکنید، فتنه و فساد زمین
را پر خواهد کرد. (نهج الفصاحه ، ح247)
امام صادق(ع) می فرماید: «اگر مرد با زنی برای جمال یا مال ازدواج کند
به همین امر واگذار می شود ولی اگر برای دیندار بودن او ازدواج کند خدا مال
و جمال را نیز نصیبش می گرداند.»
2. حس خلق
توصیه بعدی اسلام درباره ملاک های ازدواج، حسن خلق است. مردی در این
زمینه با امام رضا (علیه السلام) مشورت نمود و عرض کرد: یکی از بستگانم از
دخترم خواستگاری کرده ولی اخلاق بدی دارد. حضرت فرمود: اگر بدخلق است،
دخترت را به ازدواج او در نیاور. ( وسائل الشیعه، ج14،ص54
زن و شوهر یک عمر در کنار هم اند و ارتباط کلامی و غیر کلامی فراوانی با
هم دارند. بدین روی اخلاق حسنه و خوش رفتاری و نیک گفتاری در همه زندگی ها
بسیار ضروری است و بدون آن زندگی بی روح و خسته کننده خواهد بود. زندگی با
زن و مردی دارای کمالات و زیبایی، اما بد اخلاق و بد رفتار و تندخو، رنج
آور خواهد بود
3. اصالت خانوادگی
ازدواج یک پیوند خانوادگی است نه پیوند دو نفر. از سوی دیگر، خانواده
اولین و مهم ترین ریشه هر فرد و آموزشگاهی است که او داشته هایش، خلق و خو،
عادت ها و نگاهش به زندگی را از آنجا کسب کرده. بنابراین مهم است با
خانواده ای سالم و اصیل وصلت کنیم. اصالت خانوادگی به معنای سلامت خانواده و
خوشنام بودن آن ها است. نه ثروت و اصل و نسب و نام و فامیل.
رسول خدا(ص) می فرماید: «ای مردم از گیاهانی که بر مزبله ها می روید
اجتناب نمایید، گفته شد: یا رسول اللّه مقصود شما از گیاه و سبزی که بر
مزبله می روید چیست؟ زن زیبایی که در خانواده پست و فرومایه پرورش می
یابد.»
بنابراین باید در انتخاب همسر بسیار دقت کرد و از خانواده دارای کرامت و
شرافت و اصالت همسر را برگزید. در غیر این صورت آثار منفی رشد و تربیت
خانوادگی در آینده زندگی مشترک و نسل آینده تأثیر زیادی برجای خواهد گذاشت.
4. همتایی
کفویت در ازدواج هم همیشه مورد تاکید پیامبر اکرم(ص) و ائمه بوده است.
کفویت به معنای تناسب و همتایی و هماهنگی در ویژگی های اصلی افراد است و در
جنبه های ایمانی، فکری، اقتصادی، سنی، ظاهری، خانوادگی، فرهنگی، تحصیلی
و... مطرح می شود. در اسلام تاکید زیادی بر کفویت اعتقادی شده است چرا که
اعتقادات هر فرد درون مایه وجودی او را مشخص می کنند و تضاد در اعتقادات
تنش های زیادی در زندگی در پی دارد. رسول خدا(صلی الله علیه و آله)
فرمودند: «مرد مۆمن، کفو و همتای زن مۆمن است؛ و مرد مسلمان، همتای زن
مسلمان.» (وسائل الشیعه، ج14، ص44)
5. سلامت
سلامت جسم و روح در ازدواج همیشه مورد تاکید اسلام بوده است.
6. عقل و هوش
عقل و زیرکی از مهم ترین معیارها و ملاکهای انتخاب یک همسر خوب محسوب می
شود، اداره و تداوم و پیمودن راه راست و حل مشکلات زندگی کار آسانی نیست
اگر دو همسر با هم تفاهم داشته باشند و موقعیت یکدیگر و شرایط و امکانات
زندگی را خوب درک کنند، می توانند زندگی را بر پایه صحیحی استوار سازند و
به انجام وظیفه مشغول باشند و به کانون خانواده صفا و محبت و گرمی دهند و
با عقل و درایت مشکلات را حل و فصل کنند. همسر عاقل امکانات خانواده و
شرایط و اوضاع زندگی را خوب درک می کند، توقعات بیجا و بلندپروازی ندارد تا
همسرش را در فشار قرار دهد. اکثرا اختلافات خانوادگی و کشمکش های زندگی
معلول جهالت و نادانی زن و شوهر، یا یکی از آنها می باشد؛ زوجین هر چه عاقل
تر باشند بهتر می توانند همسرداری کنند و وسیله آسایش و خوشی همدیگر را
فراهم سازند و از اختلافات و مشکلات بکاهند.
7- عفت و پاکدامن
از جمله ملاک های بسیار مهم و ضروری در انتخاب همسر، عفت و پاکدامنی است.
در فرهنگ دینی و سفارش پیشوایان معصوم(ه) که اینقدر به پاکی و عفت مردان و
زنان تأکید شده است برای آن است که اگر پدر و مادر بد رفتار و ناپاک باشد و
توجه به دستورات شرعی نداشته باشند، در اخلاق و روش کودک اثر نامطلوبی
برجای خواهد گذاشت و اغلب کودکان و بخصوص دختران قدم جای قدم مادران می
گذارند.