مدعیان حقوق بشر به فاجعه دردناک منطقه الراشدین به اندازه یک جلسه دیرهنگام در شورای امنیت و یک محکومیت لفظی اکتفا کردهاند؛ البته این کار همیشگی مدعیان حقوق بشر است که به چنین اقداماتی، چنین پاسخی بدهند.
به گزارش مصاف،
همه ما میدانیم هر رزمندهای که در جنگ شرکت میکند، بدون در نظر گرفتن
نوع جنگ یا نوع وابستگی نظامی یا حزبی، قطع به یقین میداند که احتمال دارد
در این جنگ کشته یا مجروح شود. اگر از الفاظ فلسفی هم بهره ببریم، میتوان
گفت که هر رزمندهای بالقوه کشته یا مجروح است و امکان دارد که این ویژگی
هر لحظه در وی به فعلیت برسد.
اگر به احکام شرعی و حتی قوانین و مقررات بینالمللی هم رجوع کنیم، در
خواهیم یافت که حمله به غیرنظامیان به هیچوجه توجیهپذیر نیست و طرفهای
درگیر نیز طبق این احکام و قوانین، حق حمله به افراد غیرنظامی و تأسیسات
غیرنظامی ندارند. این موضوع شامل خانواده و خویشاوندان رزمنده حاضر در جبهه
جنگ نیز میشود.
عقل سلیم نیز حکم میکند که طرفین در زمان جنگ یا بحران به مواردی که ذکر
آن گذشت، توجه داشته باشند و آنها را رعایت کنند. با این حال، بارها طی
بحران سوریه مشاهده شده است که غیرنظامیان نیز از سوی برخی طرفهای درگیر
هدف حمله ناجوانمردانه قرار گرفتهاند؛ هرچند ماهیت و ذات پلید این طرفها
برای ما معلوم است و انتظار نمیرود که آنها اصول و موازین بینالمللی را
رعایت کنند اما سوال اینجاست که چرا برخی از مدعیان حقوق بشر نه تنها با
این اقدمات بر خورد نمیکنند، بلکه نگاهی دو پهلو نسبت به غیرنظامیانی که
کشته میشوند، دارند؟
در این نوشتار به صورت مصداقی به دو اتفاقی که اخیرا در سوریه رخ داده است،
اشاره میشود تا نگاه جانبدارانه کشورهای مدعی حقوق بشر برای خواننده، به
صورت واضحتر و ملموستر نشان داده شود:
چند روز پیش آمریکاییها مدعی شدند که دولت سوریه در منطقه «خانشیخون»
ادلب که تحت کنترل گروههای تروریستی است علیه غیرنظامیان این منطقه از
سلاح شیمیایی استفاده کرده است و بدون اینکه تحقیقی در این خصوص انجام
گیرد، دست به اقدامات غیر کارشناسی و غیر قانونی زدند و پایگاه هوایی
شعیرات سوریه، که نقش مهمی در مبارزه به تروریستهای تکفیری داشت، را هدف
حملات موشکی خود قرار دادند.
واکنش به حمله شیمیایی فقط محدود به آمریکاییها نشد، بلکه فرانسویها نیز
فورا خواستار تشکیل نشست فوری شورای امنیت در این خصوص شدند. اگرچه کاملا
واضح است که قربانیان این حملات، از سوی هر کدام از طرفین درگیر که کشته
شده باشند، برای ما بااهمیت هستند، ولی رفتار دوگانه برخی از طرفهایی که
به طور دائم در محافل مختلف بینالمللی دم از حقوق بشر میزنند و رسانههای
آنها اخبار را وارونه به افکار عمومی منتقل میکنند، ناراحت کننده است!
شنبه هفته جاری نیز اتوبوسهایی که اهالی دو شهرک شیعهنشین فوعه و کفریا
را به منطقه تحت کنترل دولت سوریه منتقل میکردند، توسط خودرویی در پوشش
توزیع مواد غذایی هدف حمله انتحاری قرار گرفت و در جریان این حمله
تروریستی 100 نفر از مردم بیگناه که اغلب آنها کودک بودند، به شهادت
رسیدند و تقریبا 500 نفر دیگر نیز مجروح شدند.
حمله به اتوبوسهای اهالی فوعه و کفریا در گذرگاه راشدین شهر حلب، که دارای
بیشترین تعداد تلفات یک حمله در سالجاری در سوریه است، از سوی رسانههای
غربی درست بر عکس حمله به خانشیخون اصلا مورد توجه قرار نگرفت.
جوامع غربی که مدعی حقوق بشر هستند، تا کنون به این فاجعه دردناک به اندازه
یک جلسه دیرهنگام در شورای امنیت و یک محکومیت لفظی اکتفا کردهاند! این
کار همیشگی مدعیان حقوق بشر است که به چنین اقداماتی، چنین پاسخی بدهند!
دوگانگی در رفتار آنها نسبت به کشتار غیر نظامیان کاملا برای ما عیان شده
است.
حال چند سؤال مهم مطرح میشود: نخست اینکه چرا موشکهای توماهاک آمریکا
پایگاههای جنایتکارانی را که به اتوبوسهای فوعه و کفریا حمله کردهاند،
هدف قرار نمیدهند؟ دومین سؤال این است که چرا موشکهای آمریکا به سوی
جنگندههای سعودی که روزانه ملت مظلوم یمن را بمباران میکنند شلیک
نمیشود؟ آیا غیر از این است که این کشور توسط عربستان سعودی به عنوان متحد
آمریکا هدف قرار گرفته میشود؟ چرا علیرغم وجود بحران انسانی ناشی از
حملات رژیم وهابیت در
یمن، رسانهها، نمایندگان مجلس آمریکا و یا حتی خود ترامپ چندان توجهی به
آن نمیکنند؟ همین سؤال نیز در مورد برخی مقامات غری نیز صدق میکند که چرا
مسئولان فرانسوی این حملات را محکوم و عاملان آنرا تهدید نمیکنند؟
گویا تقدیر بر این است که آزادگان در سکوت کشته و در سکوت هم دفن شوند.
جوامع غربی چشم خود را بر حقیقتها بستهاند! وقتی مردم ویتنام، فلسطین،
لبنان، سوریه، بوسنی و هرزگوین، افغانستان، یمن، بحرین، نیجریه، پاکستان، و
... توسط حکومتهای مستکبر و نیروهای حامی آنها کشته میشوند چرا روح
لطیف غربیها آزرده نمیشود؟ اما وقتی یک صهیونیست متجاوز توسط یک مبارز
فلسطینی که به خاطر دفاع از میهن اشغال شده خود وی را مورد حمله قرار
میدهد، کل جهان بر آن صهیونیست گریه و حمله فلسطینی به وی را محکوم
میکند! آیا خون این صهیونیست از خون آن کسی که در فلسطین، یمن، بحرین،
سوریه، عراق و ... ریخته میشود، رنگینتر است؟ قطعا نیست اما آنچه که
رنگینتر است، واکنش وجدانهای خفته جهانی است که فقط هنگام هلاکت یک
صهیونیست مهاجر و متجاوز برانگیخته میشود.
منبع: دفاع پرس