نقطه عطف در دیپلماسی عمومی shia muslim                   
نامه رهبر معظم انقلاب به جوانان اروپایی نقطه عطفی در عرصه دیپلماسی عمومی به حساب می‎آید که در آینده‎ای نزدیک کرسی‎های علمی جهان را فتح خواهد کرد.

 

در عصر جهانی شدن مفاهیمی چون دهکده‌ی جهانی و افزایش مجراهای ارتباطی در دنیای مجازی مطرح شده است و ایجاد تغییرات سیاسی در کشورهای هدف با استفاده از انتقال پیام‌های فرهنگی از سوی قدرت‌های بزرگ به امری رایج تبدیل شده است.
دیپلماسی عمومی تلاش‌ دولت برای اطلاع‌رسانی، ایجاد درک متقابل و نیز تاثیر بر افکار عمومی ملت‌های دیگر است.
مفهوم کلی "دیپلماسی عمومی" برقراری روابط حسنه دولت‎ها با ملت‎ها به جای روابط بین دولت‎ها و در جهت فتح قلوب و اذهان عمومی همه مردم یا بخش‎های انتخاب شده‎ای از مردم کشورهای هدف، از طریق سیاست‎های فرهنگی و اجتماعی است.
در دیپلماسی به صورت سنتی نوع رابطه بین دولت‎ها، رابطه بین حاکمان بوده؛ یعنی رابطه بین دیپلمات‎هایی که نمایندگان رسمی دولت‎ها بودند و پشت درهای بسته به نمایندگی از دولت خودشان با نمایندگان دولت‎های دیگر مذاکره می‎کردند و به تصمیماتی می‎رسیدند که به اجرا در می‎آمد.
دراین نوع دیپلماسی نقش افکار عمومی و مردم یک کشور چندان برجسته نبود و در واقع دولت‎ها به خاطر عدم تعادل و عدم پیشرفت افکار عمومی، نیاز نمی دیدند که مردم را در تصمیمات خود مشارکت دهند.
در نقطه مقابل از مهم‌ترین ویژگی‌های دیپلماسی عمومی شفافیت و تلاش برای انتشار اطلاعات است، درحالی‌که در دیپلماسی سنتی ابهامْ ویژگی مهمی به شمار می‌رود.
برای مشاهده متن کامل به ادامه مطلب مراجعه نمایید...

همان‎طور که پیش از این اشاره شد یکی از اصلی‎ترین تفاوت‎های دیپلماسی عمومی با دیپلماسی سنتی، جامعه هدف مورد نظر در این نوع دیپلماسی است. در دیپلماسی عمومی جامعه هدف، دیگر دولت‎ها و سیاستمداران نیستند بلکه اقشار مختلف مردم و افکار عمومی در جامعه یا جوامع هدف، مورد خطاب قرار می‎گیرند.
مهم‎ترین اقشاری که مخاطب دیپلماسی عمومی هستند شامل دانشجویان، اساتید، روشنفکران، زنان، فعالان سازمان‎های مردم نهاد، روشنفکران و بالاخص جوانان می‎باشند.
دست‎اندرکاران دیپلماسی عمومی به خوبی بر این مهم واقفند که با تاثیرگذاری بر هرکدام از اقشار فوق یا تمامی آن‎ها، می‎توانند به تدریج کل جامعه را تحت تاثیر قرار داده و با خود همراه سازند.
بنابراین باید گفت دیپلماسی عمومی صرفاً یک شیوه تبلیغاتی، نوعی روابط عمومی، روش ارتباطی یا بازاریابی نیست، بلکه شاید بتوان دیپلماسی عمومی را مجموعه‌ای از استراتژی‌ها و تاکتیک‌های جدید دیپلماتیک دانست که در خدمت دستگاه سیاست خارجی یک کشور قرار می‌گیرد و مسئله اصلی این است که از چه طریق و با چه روشی می‌توان وجهه و تصویر یک کشور را در جهان بهبود بخشید و باورها و سیاست‌های خود را به منظور افزایش نفوذ میان جوامع کشورها گسترش داد.
امروزه مهم‎ترین ابزار ارائه و عمل دیپلماسی عمومی، رسانه‎ها می‎باشند. رسانه با در اختیار داشتن بیشترین مخاطب از اقشار مختلف می‎تواند سیاست گردانندگان خود را به صورت آرام و نامحسوس به مخاطبان خود ارائه و القاء کرده و به تدریج، مخاطب با تفکرات و سیاست‎های خود همراه سازد تا جایی که حتی به ایجاد شکاف میان مردم و حکومت‎هایشان بینجامد.
یکی دیگر از ابزارهای ارائه دیپلماسی عمومی افراد می‎باشد؛ البته منظور فردی است که دارای ویژگی‎های خاص و منحصری بوده که دیگران از آن بی‎بهره‎اند و به تعبیر غربی دارای شخصیتی کاریزماتیک می‎باشد؛ این فرد می‎تواند به تنهایی سهم عظیمی در دیپلماسی عمومی ایفا کنند.
البته باید گفت از نظر دینی فرد کاریزما وجود ندارد بلکه افرادی هستند که با عنایت و نور الهی، کلامشان نافذ و عملشان مورد قبول مردم، واقع می‎گردد.
امروزه این نوع دیپلماسی عمومی، میان سیاستمدران رایج شده‎است؛ تشکیل شبکه‎های اجتماعی چندزبانه از سوی سیاستمدران و ایجاد ارتباط مستقیم با مردم در فضای مجازی و تبریک‎های گاه و بی‎گاه رئیس جمهور آمریکا به ملت‎های دیگر به مناسبت‎های مختلف را می‎توان از مصادیق این نوع دیپلماسی دانست.
نکته لازم به ذکر این است که غرب متناسب با دیدگاه خود، هر فردی را که احساس کند شخصیتی کاریزماتیک است را وارد عرصه دیپلماسی عمومی می‎کند اما در بسیاری موارد این سیاستمدران آن‎گونه که مد نظر دارند، در این عرصه موفق نیستند.
در این بین ارسال دو نامه از سوی رهبر انقلاب اسلامی به جوانان اروپایی بلافاصله پس از وقوع دو حادثه تروریستی در قلب اروپا را می‎توان کامل‎ترین مصداق دیپلماسی عمومی از سوی یک فرد که به تعبیر غربی دارای شخصیت کاریزما و به تعبیر دینی دارای نور الهی می باشد دانست.
نکته لازم به ذکر این است که این دو نامه علاوه بر داشتن تمامی ویژگی‎های آکادمیک دیپلماسی عمومی، توانست علی‎رغم سانسور شدید رسانه‎ای،  به سرعت جامعه هدف را به واکنش و تفکر وا دارد و اسباب نگرانی سیاست‎مداران آنگلوساکسون را فراهم آورد.
تمامی این موارد به علت تبعات منحصر به فرد این دو نامه می‎باشد که به صورت زیر قابل دسته‎بندی است:
•    اگرچه مخاطب این دو نامه جوانان می‎باشند اما به دلیل ارائه نظرات پیرامون دغدغه‎های تمامی مردم جهان و بالاخص مردم اروپا، در اصل این دو نامه تمامی مردم اروپا از هر قشر و با هر دیدگاه را مخاطب قرار داده است.
•    به واسطه گسترش شبکه‎های مجازی این دو نامه به سرعت به زبان‎های مختلف انتشار یافته و از این رو رسانه‎های دیداری غرب و شنیداری غرب که همواره سعی در سانسور این دست خبرها داشته‎اند، مجبور به انتشار و تحلیل آن شده‎اند.
•    این دو نامه واکنش اقشار مختلف در اروپا را در پی داشته‎است. بدین‎معنا که اساتید دانشگاه، هنرمندان، سیاستمداران و حتی رسانه‎های مخالف سیاست‎های جمهوری اسلامی را به محتوای آن واکنش نشان داده  و به تحلیل و بررسی محتوای آن پرداخته‎اند و این نشان‎دهنده موفقیت در عرصه دیپلماسی عمومی است.
•    انتشار این دو نامه از سوی یک رهبر دینی در بهبوهه سیاه‎نمایی چهره اسلام و خشن نشان دادن مسلمانان که رسانه‎ها و سیاستمداران غرب، سعی دارند تکفیری‎ها را مصداق کامل آن معرفی کنند باعث مکث و تفکر افکار عمومی اروپا پیرامون تفاوت قرائت تکفیری و قرائت حقیقی از اسلام شده و این امر، موج تحقیق و پژوهش در زمینه اسلام را گسترش داده‎است
•    دو نامه، با ارائه فهرستی از تمامی آنچه امروز به عنوان دغدغه و مشکل مردم جهان تبدیل شده‎است، مخاطبان را به تفکر وا داشته تا در مورد هر کدام از این مسائل به تحقیق پرداخته و مشکلات را بررسی و به راهی برای حل آن دست‎یابند. این امر در جوامعی که تفکر پیرامون امور غیر مادی، تا حد زیادی منسوخ شده‎است، می‎تواند موج جدیدی از دیدگاه‎های معنوی در چارچوب تفکر عقلانی ایجاد کند.
•    انتشار این دو نامه از سوی یک رهبر دینی که در راس یک حکومت اسلامی قرار دارد و به تبع آن، واکنش‎های مختلف به آن علاوه بر نشان دادن کارآمدی و قدرت حکومت اسلامی، این مهم را آشکار ساخته‎است که نفوذ تفکرات جمهوری اسلامی ایران که مصداق کامل آن در نامه رهبر انقلاب نمود پیدا کرده‎است، نه تنها چارچوب منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا را در نوردیده‎است بلکه به قلب اروپا و حتی آمریکا نیز رسیده و  به تدریج، به تغییر ساختار فرهنگی و درونی آن‎ها جوامع غربی منجر خواهد شد.
•    در نهایت باید گفت ارسال نامه از سوی رهبر انقلاب به جوانان اروپا را می‎توان جهشی عظیم و رو به جلو  در عرصه دیپلماسی عمومی دانست که یک فرد کاریزما  به تنهایی آن را پی‎ریزی و اجراء کرده‎است و به نظر می‎رسد در آینده‎ای نه‎چندان دور، این نوع دیپلماسی، در کرسی‎های معتبر علمی جهان، به عنوان نقطه عطف دیپلماسی عمومی، مطرح و تدریس گردد.